به گزارش خبرگو ،در پی این رویداد، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور دوشنبهشب اعلام کرد که بنا بر تصمیم جلسه فوقالعاده ستاد اقتصادی دولت، دلار به قیمت ۴۲۰۰تومان برای همه فعالان اقتصادی ارائه میشود. نظرات مختلفی در مورد تحولات اخیر بازار ارز و سکه ابراز شده است.
در همین راستا نظر تحلیلی رئیس هیات موسس و رئیس اسبق کانون صرافان را جویا شدهایم. اصغر سمیعی میگوید: «همواره گفتهام نباید به بالارفتن نرخ در بازار بیش از حد حساس بود و باید به واقعیشدن و واقعیماندن نرخها از جمله نرخ ارز به دیده مثبت نگاه کرد. عرضه ارز ارزان و محدود ایجاد رانت و فساد میکند.»
در روزهای اخیر شاهد گرانی افسارگسیخته دلار و سکه در بازار بودیم. ارزیابی تحلیلی شما از وضعیت بازار چیست؟
همواره گفتهام نباید به بالارفتن نرخ در بازار بیش از حد حساس بود و باید به واقعیشدن و واقعیماندن نرخها از جمله نرخ ارز به دیده مثبت نگاه کرد. افزایش نرخ ارز با توجه به اختلاف نرخ تورم و بهره در کشور ما و کشور صاحب دلار طبیعی است. فقط باید مراقب باشیم که این اتفاق بهصورت جهشی و همراه تلاطمات که خودش باعث هیجاناتی بیشتر و اضافهشدن تقاضای کاذب در بازار میشود، نباشد و همچنین تفاوت نرخی که توسط بانک مرکزی تزریق میشود و نرخ بازار هرچه بیشتر شود، نهتنها رانت و فساد بیشتر، بلکه خطر هجوم بیشتر سود جویان به بازار هم بیشتر میشود. دلیل اصلی افزایش نرخ ارز، همانا تفاوت نرخ تورم و نرخ بهره در ایران و کشورهای صاحب پولهای قدرتمند مانند آمریکا و اروپا است. البته سخنان سیاسی در مقاطع کوتاه تاثیرگذار است، در صورتی که قیمتها واقعی نباشد و بهطور دستوری و مصنوعی و به ضرب تزریق بیش از تقاضا پایین نگه داشته شده باشد، ولی اگر قیمتها واقعی و صحیح باشد جوهای روانی کمتر در آن اثر میگذارد. یک دلیل مهم دیگر هم میتوان در این مورد ذکر کرد و آن هم بیاعتمادی عمومی نسبت به پول ملی است. مهم نیست که ارزش اسمی پولی زیاد یا کم باشد، بلکه مهم این است که در چهارچوب ضابطهمندی قرار داشته باشد. مثلا بدون علت گرفتار نوسانات و تلاطمات توسط سودجویان قرار نگیرد و اگر قرار است ارزش آن کم یا زیاد شود با شیب مناسب و با پیروی از اصول علم اقتصاد انجام شود، نه جوسازیهای سوداگرانه و نه فرمانهای آمرانه.
پیامد گرانی ارز برای بازار چه بوده است؟
من نمیگویم گرانی ارز هیچ پیامد منفی ندارد، ولی افزایش نرخ ارز را نباید همیشه بهعنوان امری ضداقتصادی و نامبارک ارزیابی کرد و واقعیشدن نرخ ارز میتواند بهنفع تولیدکنندگان، صادرکنندگان و کارآفرینان باشد، به شرط اینکه این امر با شیبی ملایم و با اراده و تصمیم و بدون تلاطم و ایجاد رانت انجام شود. ببینید، اگر شما مجبور باشید از پلههایی پایین بیایید، بهتر است با تصمیم، با تأنی و با احتیاط این کار را انجام دهید، نه اینکه با عجله و در زمانی که مورد تهدید واقع شدهاید، و حالت بدتر این است که بدون اینکه شما تصمیم گرفته باشید، کسی شما را اجبارا از بالای پلهها به پایین پرتاب کند.
بهدنبال افزایش قیمت دلار و سکه در بازار، معاون اول رئیسجمهور دوشنبهشب اعلام کرد که بنا بر تصمیم جلسه فوقالعاده ستاد اقتصادی دولت، دلار به قیمت ۴۲۰۰تومان برای همه فعالان اقتصادی ارائه میشود. نظر شما در مورد این تصمیم چیست و چه تاثیری بر بازار دارد؟
من از اعلام تکنرخیکردن ارز توسط آقای جهانگیری فورا به یاد تکنرخیکردن ارز توسط دکتر بهمنی افتادم. ایشان هم ارز را در 1226تومان تکنرخی اعلام کرد، ولی همزمان در داخل و خارج از کشور دلار با قیمتهای آزاد و بسیار بالاتر مورد معامله قرار میگرفت. با اینکه در مرداد سال 92 قیمت دلار 3200تومانی، توسط رئیس کل بانک مرکزی، صحیح و منطقی ارزیابی شده بود و با وجود نرخ تورم بسیار بالاتر از نرخ تورم در کشورهای حوزه دلار و تفاوت نرخ بهره در کشور ما با آن کشورها، باز هم متاسفانه تحت تاثیر رسانهها و شخصیتهای قدرتمند غیراقتصادی به سرکوب نرخ ارز پرداختند و به جای اینکه بهطور منظم و هماهنگ با تفاضل نرخ تورم داخلی و خارجی به تعدیل نرخ ارز بپردازند، همه سعی خودشان را در پایین نگه داشتن قیمت ارز و طبعا فشردهکردن فنر به کار بستند و این همان کاری بود که دولتهایگذشته هم قبلا تجربه کرده بودند. در ابتدای روی کارآمدن دولت هاشمیرفسنجانی، بر آزادشدن نرخ ارز تاکید شد و به فسادی که حاصل از چندنرخیبودن ارز وجود داشت، توجه شد، ولی پس از چندی، این دولت هم تحت فشار افکار عمومی و مطبوعات و غیره، مسیر خود را عوض کرد و با تثبیت نرخ در 300 تومان به بگیر و ببند صرافان و فعالان عرضه تبادلات ارزی پرداخت. با آمدن دولت اصلاحات، بار دیگر بازار آزاد احیا شد و در زمان ایشان هم البته نرخ ارز برای مدت طولانی سرکوب شد، ولی تفاوتی که وجود داشت این بود که دلار به معنای واقعی تکنرخی شد و بانکها فعال بودند و دلار را به نرخ واحد برای هر مقدار و بدون محدودیت عرضه میکردند و چون محدودیت وجود نداشت طبعا ایجاد رانت هم نمیکرد. این رویه در دولت احمدینژاد هم ادامه داشت تا شهریور 89 که با آمدن تحریمهای ظالمانه، دولت نتوانست به عرضه ارز نامحدود ادامه دهد و حتی بانکها هم نتوانستند سپردههای ارزی مردم را بهصورت ارز به آنها بدهند و مردم مجبور بودند ارز خود را با قیمت دستوری 1226 تومان به بانکها بفروشند، در حالی که در بازار دو تا سه برابر آن قیمت، مورد معامله بود و این باعث شد اعتماد مردم به نظام بانکی و پولی کشور کم شود و خود این بیاعتمادی کار را مشکلتر کرد و باعث کاهش بیشتر ارزش ریال شد. با آمدن آقای روحانی امیدها قوت گرفت، ولی همانطور که گفتم متاسفانه تیم اقتصادی آقای روحانی هم همان مسیر اشتباه را خواسته یا ناخواسته، دانسته یا ندانسته ادامه داد و الان همان جایی هستیم که نباید باشیم.
پیامد عرضه ارز ارزان چه خواهد بود؟
بارها گفتهام عرضه ارز ارزان و محدود ایجاد رانت و فساد میکند. حتی اگر واقعا ارز ارزان به دست مصرفکننده واقعی برسد باز هم بهنوعی رانت محسوب میشود. مثلا مسافری که میخواهد به خارج برود و خوش بگذراند چرا باید از کیسه مردم به او ارز ارزان داد؟ ما سالانه بیش از 20میلیارد دلار به مسافران ارز میدهیم. چرا ارزی که متعلق به همه مردم است به گروهی خاص ارزانتر از قیمت واقعی بدهیم؟ یا چرا باید به تجار و واردکنندگان ارز ارزان داد که کالایی وارد کنند که اولا قدرت تولیدکنندگان را به چالش بکشد و بیکاری را دامن بزند و از آن گذشته نوعی ظلم به کسانی باشد که مصرفکنندگان آن کالا نیستند؟ و این تازه در صورتی است که فرض کنیم واقعا همه کارها صحیح انجام شود و واردکننده واقعا کالا وارد کند نه اینکه ارز ارزان را بگیرند و گران بفروشند. همانطور که قبلا هم گفتهام بهترین راه مبارزه با فساد فراهمنکردن زمینه و امکان برای فساد است.