به گزارش خبرگو ،گزارش میدانی از چهارراه استانبول حاکی از آن است که برخی از صرافیها کرکرهشان را پایین کشیده بودند و برخی دیگر نیز دلاری برای عرضه نداشتند، ضمن اینکه عدد صفر به جای نرخ دلار بر تابلوی صرافیها خودنمایی میکرد.
آنها هم که دلار چهارهزارو ٢٠٠ تومانی بر تابلوی معاملاتشان خودنمایی میکرد، دلاری برای عرضه نداشتند. عده زیادی از متقاضیان نیز برای خرید دلار و برخی دیگر برای فروش دلارهای خانگی خود با نرخ پنجهزار و ٧٠٠ تومان آمده بودند تا در لحظات پایانی کمتر ضرر کنند. برخی دیگر نیز اقدام به خرید وفروش دلار در سایت دیوار کردند اما با ازدیاد این آگهیها در ساعات پایانی روز ٢٠ فروردین، همه آگهیهای مرتبط با فروش دلار و ارز از این مجموعه حذف شدند.
میزان ارز قابل نگهداری؛ ١٠ هزار یورو
نوسانات ارزی که در سال گذشته آغاز و در سال جاری با گذشتن نرخ دلار از شش هزار تومان، شدت گرفت و بازار را بیش از هر زمان دیگری متلاطم کرد، بعد از جلسه فوقالعاده ستاد اقتصادی دولت برای مدیریت بازار ارز، در نرخ چهارهزارو ٢٠٠ تومان تکنرخی شد. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری، در پایان این جلسه، از تکنرخیشدن دلار با قیمت چهارهزارو ٢٠٠ تومان خبر داد و صراحتاً تأکید کرد که عرضه دلار به قیمت بالاتر از چهارهزارو ٢٠٠ تومان مشمول قاچاق است. بانک مرکزی نیز دیروز در اطلاعیهای اعلام کرد که میزان ارزی که هر شخص میتواند نگه دارد، در تاریخ ٢١ فروردین ٩٦ حداکثر ١٠ هزار یورو یا معادل آن به سایر ارزها بوده و در صورت کشف میزان بیش از آن در اختیار هر شخص، با مرتکب بر اساس قانون برخورد خواهد شد. همچنین در این اطلاعیه آمده است: تمام اشخاصی که سابقاً اقدام به خرید ارز بهصورت اسکناس کردهاند و در تاریخ صدور این اطلاعیه بیش از ١٠ هزار یورو یا معادل آن ارز در اختیار دارند، حداکثر تا پایان ماه جاری نسبت به سپردهگذاری ارز در بانکهای مزبور یا فروش آن به بانکها اقدام کنند و بر اساس مقررات بانک مرکزی سود ارزی دریافت کنند. درهمینحال، یک مقام آگاه در بانک مرکزی نیز به ایسنا گفته است: ارز چهارهزارو ٢٠٠ تومانی صرفاً برای متقاضیان واقعی، ازجمله واردکنندگان و صادرکنندگان کالا از طریق سامانه نیما و برخی صرافیهای مجاز تعلق میگیرد. او همچنین خرید و فروش ارز با هدف مبادله در بازار آزاد و خارج از سیستم بانکی را جرم خواند و به شهروندان توصیه کرد از تجمع در مقابل صرافیها خودداری کنند.
تب و تاب چهارراه استانبول
گزارشی از چهارراه استانبول حاکی از آن است که درپی دستورالعمل جلسه فوقالعاده ستاد اقتصادی دولت برای مدیریت بازار ارز، برخی از صرافیها کرکرههای خود را پایین کشیده و به حالت نیمهتعطیل درآمده بودند و برخی دیگر نیز در پاسخ به متقاضیان ارز تأکید میکردند که دلار نداریم. هر چند صرافیها از رونق افتاده بودند، اما تجمع مردم در مقابل صرافیهای عامل بانکی هیاهوی زیادی را به چهارراه استانبول بخشیده بود؛ هیاهویی برای هیچ. از کنار صرافیها عبور میکنم. متقاضیان زیادی از صبح در صف ایستاده بودند تا دلار چهارهزارو ٢٠٠ تومانی بگیرند. آنها منتظر اعلام بانک مرکزی بودند تا بتوانند میزان ارز مورد نظر خود را دریافت کنند اما جالب اینکه سیل متقاضیان ارز هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد؛ تا جایی که در یکی از پاساژهای معروف فردوسی که تعدادی صرافی عامل بانکی قرار دارد، برخی ایستاده بودند و برخی دیگر از فرط خستگی روی زمین پهن شده بودند. از پلهها بالا میروم؛ آقای جوانی مقابل در ایستاده است. وقتی میپرسم دلار دارید؟ لبخندی میزند و میگوید: اگر دلار داشتیم که جمعیت اینجا بیداد میکرد. میپرسم حتی دلار مسافرتی هم ندارید که پاسخ منفی میدهد. درهمینحال، یکی از متقاضیان سر میرسد؛ سراسیمه و نگران است، میخواهد مبلغی یورو حواله کند اما بانک مرکزی دستور این کار را هم نداده است. از پلهها پایین میروم. جمعیت در یک چشمبرهمزدن بهقدری زیاد شده که صاحب یکی از مغازهها سر میرسد و با عصبانیت میگوید: اینجا محل کسب است از اینجا بروید و تجمع نکنید. اما گوش هیچکس بدهکار نبود. برای همین هم به انتظامات مجموعه متوسل شد تا جمعیت را متفرق کند. قرار بود ساعت سه بعدازظهر بعد از اعلام بانک مرکزی به متقاضیان ثبتنامشده، ارز چهارهزارو ٢٠٠ تومانی داده شود اما یکمرتبه اعلام شد که تجمع نکنید و بیرون منتظر بمانید تا اسامیتان اعلام شود. همهمهها بیشتر شد تا اینکه گفته شد امروز بانک مرکزی ارز عرضه نمیکند و متقاضیان را به بیرون هدایت کردند. درهمینحال یکی از متقاضیان سراغم آمد و بهآرامی گفت: چقدر دلار میخواهید؟ مسافر هستید؟ وقتی گفتم دوهزار دلار میخواهم و امشب مسافرم. فوری پاسخ داد: من میتوانم ارز مورد نیازتان را با نرخ پنجهزار و ٧٠٠ تومان تأمین کنم و چون نیاز فوری دارید، ١٠٠ تومان هم از آن کم میکنم. شمارهاش را داد و رفت. از پاساژ بیرون رفتم. کمی جلوتر یکی از دلالان ارزی جلویم را گرفت و بهآرامی گفت: دلار پنجهزار و ٧٠٠ تومان. دو مرتبه پرسید: حالا چقدر دلار میخواهید؟ وقتی گفتم دو هزار دلار. نام بانکی را که حساب دارم پرسید و اخمهایش درهم شد و سریعاً ماشینحسابش را بیرون آورد و گفت: میشود ١١ میلیون و ٢٠٠ هزار تومان. اگر یک مقدار هم رویش بگذاری دلار تمیز تحویلت میدهم. بار دیگر پرسید: کارتبهکارت میکنی یا نقد پرداخت میکنی؟ وقتی گفتم دوری میزنم و برمیگردم، اخمهایش بار دیگر درهم رفت و دور شد. از لابهلای جمعیت عبور میکنم. نیروی انتظامی در گوشهوکنار پیادهروها و مقابل صرافیها ایستاده تا در صورت هرگونه تخلفی، بهسرعت دستبهکار شود. به تابلوی صرافیها نگاه میکنم، اما خبری از نرخ نیست. تابلوی برخی صرافیها صفر بود و در برخی دیگر دلار چهارهزارو ٢١٠تومانی برای فروش خودنمایی میکرد، اما هیچ کدام دلاری برای عرضه نداشتند. به راهم ادامه دادم. بهجز صرافیهای عامل بانکی، مابقی صرافیها پایشان را روی پا انداخته بودند و بدون توجه به هیاهو و همهمه گپ میزدند، اما حوصله پاسخگویی نداشتند. سیل جمعیت دوباره توجهم را جلب کرد. متقاضیان دیگری مقابل یکی دیگر از صرافیهای عامل بانکی تجمع کرده بودند؛ اینبار هم برای هیچ؛ چراکه این صرافی نیز اعلام کرده بود تا بانک مرکزی دستور ندهد، نمیتوانیم ارزی در اختیارتان بگذاریم. درهمینحال، یکی دیگر از دلالان ارزی سر میرسد و از نرخ پنجهزارو ٦٠٠تومانی دلار میگوید و سراغ یکی دیگر میرود. از کنار نیروهای انتظامی عبور میکنم. به صرافی عامل ملی میرسیم. اینجا اما برخلاف سایر صرافیهای عامل بانکی خلوت است. مقابل این صرافی که بسته است، دو نیروی انتظامی بیرون از صرافی و یکی هم داخل صرافی در حال نگهبانی و صحبتکردن باهم هستند. جمعیت کمکم در حال پراکندهشدن هستند تا بار دیگر آرامش دیگری بر چهارراه استانبول حاکم شود.