در همین راستا ده سال پیش رئوف پیشدار روزنامه نگاری بود که توصیه مهمی به کارگزاران نظام داشت که خواندن آن به همه کسانی که ادعای نمایندگی افکار عمومی را در گذشته و حتّی آینده دارند خالی از لطف نیست. او در هجدهم تیر ماه سال 87 در شرایط مشابهی که تب مذاکرات با 5+1 بالا گرفته بود ، چنین نوشت :
" برآيند مجموعه اظهارنظرها و موضع گيری های افراد و شخصيت های موثر در جناح های تشكيل دهنده قدرت در كشور روی نحوه تعامل با بسته پيشنهادي گروه 1+5 ، نشان مي دهد فضاي جديدي در اين خصوص در كشور به وجود آمده است كه گرايش به گفت وگو دارد. اظهارنظرها براي اولين بار نمايان مي سازد كه نه تنها دو جناح عمده موسوم به اصولگرايان و اصلاح طلبان، كه گروه هاي مختلف در كشور با گرايش هاي گوناگون نيز بر اين موضوع اتفاق نظر دارند كه بايد با مديريتي خردمندانه و با درايت و هوشياري امور را به سمتي هدايت كرد كه ضمن كسب حداكثر امتياز، از به وجود آمدن يك تقابل بين المللي جلوگيري كرد و مانع از اجماعي قوي تر عليه كشور شد.
اينكه مذاكره از كجا و به چه شكل و با چه شرايطي آغاز و به پيش برده خواهد شد، مديريت سياسي كشور يقيناً براي آن تدبير خواهد كرد و در ادامه، اين مهارت هاي ديپلماتيك است كه در پشت ميز مذاكره براي كسب حداكثر امتياز به كار گرفته مي شود. مساله اصلي در شروع رايزني ها براي قرار گرفتن ديپلمات ها پشت ميز مذاكره، مديريت موضوع است كه نبايد گذاشت به امري جناحي و گروهي و موضوعي در دست صاحبان زبان هاي تحريك آميز مبدل شود. آنچه در روزهاي اخير از زبان شخصيت ها و افراد موثر در نظام شنيده شده كه تاكيد بر گفت وگو دارند، با استناد به يك نظرسنجي رسانه يي در دسترس در يك جامعه آماري قابل اعتنا، مي تواند خواست افكار عمومي نيز تلقي شود. اين خواست و نظر، پشتوانه ارزشمندي براي مديريت سياسي كشور در پيشبرد مذاكره خواهد بود و به آن نياز اساسي دارد كه اينك شكل گرفته و به آن مستظهر است.
قبول مذاكره براي كشوري كه توسط آژانس بين المللي انرژي هسته يي به عنوان هشتمين عضو باشگاه هسته يي جهان و صاحب فناوري بومي آن شناخته شده، عين قدرت است. ايران در شرايطي توانست به اين موقعيت و اعتبار و حق مسلم خود براساس پيمان هاي بين المللي دست يابد كه در تحريم قرار داشت و و آپارتايد هسته يي همه راه هاي آن را بسته و اتكاي كشور تنها به توانايي ها و قابليت هاي داخلي بود. ايران امروز با همين امتياز كه به آن موقعيتي متفاوت نسبت به دوره هاي قبلي داده، مي تواند با مديريت موضوع و تلطيف فضاي دروني و بيروني و بردن آن به سمت محيطي بدون تنش، درگيري و نگراني، حداكثر امتياز را در جهت منافع ملي خود به دست بياورد. آنچه ايران در پيشرفت هاي هسته يي اش آن را استيفا كرده حق قانوني و قطعي آن و برگشت ناپذير است و لذا هر پيشنهادي براي حل و فصل رضايت بخش موضوع هسته يي ايران بديهي است زماني مورد قبول قرار خواهد گرفت كه حاوي دو عنصر اصلي اول به رسميت شناختن حقوق اساسي ايران طبق معاهده NPT و سپس تضمين استيفاي اين حقوق باشد. بنا بر يك قاعده عمومي در علم سياست، در هر تعاملي هر طرف سعي در كسب حداكثر امتياز در جهت تامين و تعميق «منافع ملي» براي خود دارد. منافع ملي به مجموعه يي از مولفه هاي متعلق به يك دولت به معناي خاص آن اطلاق مي شود كه در عرصه بين الملل در تعامل با ديگر بازيگران عينيت پيدا مي كند.
در اين ترديدي نيست كه ايران قادر است تهديداتي را كه متوجه امنيت و تماميت ارضي آن باشد، دفع و متجاوز را منكوب كند، همان طور كه نبايد شك كرد قدرت هايي هستند كه مي پندارند جنگ يگانه و آخرين راه است و بايد شنيد كه بر طبل آن مي كوبند. نصيحت همه استراتژيست ها به طرفين احتمالي يك درگيري قبل و حتي بعد از شروع آن، اين است «يك مذاكره بد از يك جنگ بهتر است.» اين از مهارت هاي ديپلماتيك است تا نگذارد «مذاكره بد» شكل بگيرد و بايد قادر باشد كه آن را به سمت كسب حداكثر امتياز در جهت منافع ملي هدايت كند. در مذاكرات ديپلماتيك آنچه باعث پيشبرد گفت وگو و تحميل خواست و نظر با كسب حداكثر امتياز مي شود، به مجموعه يي از ابتكارات و توانايي ها و قابليت ها و البته اهرم هاي اعمال نظر تعلق دارد كه ايران در برنامه هاي هسته ای اش اينك با ارزش ترين و قوي ترين آنها يعني صنعت غني سازي بومي را در اختيار دارد كه موضع و موقعيت آن را متفاوت مي سازد و بقيه اش توان و مهارت هايي است كه به آن اشاره شد. "
امیدواریم این نوشتار که تلاشی است برای تطبیق دو موضوع همسان در دو شرایط متفاوت تاریخی بتواند یادآوری مهمی در جهت اتخاذ تصمیم مناسب و جلوگیری از هرگونه مذاکره بد باشد.
پیشنهاد ترامپ برای مذاکره و یادآوری یک توصیه پیشین
- پنج شنبه, مرداد 11 1397
- گزارش روز
خبرگو : اظهارات روزهای اخیر ترامپ که در آن میل مذاکره با ایران مطرح می شود با این جمله او که می گوید : " احساس می کنم مذاکره قریب الوقوع است ... پس منتظر تماس ایرانی ها می مانم " ، دو گزاره متفاوت را نشان می دهد که در آن او از تمایلی سخن می گوید که اراده تامین آن را صرفاً از طرف مقابل می خواهد. طبیعی است در این شرایط اظهار نظرهای متفاوتی از سوی شخصیت ها و رسانه ها در مورد نحوه برخورد با این موضوع مطرح شود اما از منظر مسئولیت رسانه ای به نظر می آید مرور برخی توصیه ها و پیشنهادهای گذشته بتواند راهگشا باشد.
برچسب ها