اما در نهايت اغلب اين باندها مستقيم و غير مستقيم به دولتي ها متصل مي شوند.
در حال حاضر بيش از ٦٠درصد مديران عامل و أعضاء هيات مديره شركتهاي بيمه از بيمه دولتي ايران به شركتهاي بيمه خصوصي صادر شده اند كه البته باند بيمه ايراني ها هم خود به دو شاخه قدما و متأخرين تقسيم مي شود .
افرادي كه با اتكاء به روابط رانتي در بيمه ايران ريشه دوانده و سپس بيمه ايران براي انها سكوي پرش به سمت شركتهاي بيمه خصوصي شده است اين افراد عموما با تفكرات دولتي ميل به سوي بخش خصوصي داشته اند.
باند بازنشستگان و قدماي صنعت كه همچنان در صنعت اثرگذارند حضور اين افراد در سنديكاي بيمه گران و انجمن حرفه اي صنعت بيمه مشهود است.
باند دیوارهای آهنین كه شايد پديده اي متاخر تر در صنعت بيمه باشد از زماني كه به صنعت بيمه ورود پيدا كردند شركتهايي عمدتا كپتيو ایجاد شد كه اغلب با خودبيمه گري روزگار مي گذرانند.
باند بانكداران كه سهم بسزايي در عزل و نصبها دارند به طوريكه با تغيير مدير عامل يك بانك بيم تغيير در بيمه هم مي رود.
شايد اگر به اين باند هامتصل نباشيد طي طريق برايتان به سادگي ميسر نباشد؛ اما كافيست به يكي ازين باندها متصل باشيد ؛يك شبه خواهيد توانست ره صد ساله بپيماييد.
باند بازي بجاي شايسته سالاري
شايد بيشترين علل باند بازي به جاي شايسته سالاري در صنايع مختلف و از جمله صنعت بيمه ريشه در اقتصاد دولتي دارد و به نظر می رسد ، نهادهای ناظر دولتی عامل تشکیل این باندها هستند به طوریکه هر مدیر نظارتی که می آید به دنبال یارکشی ازین باندهاست.
اساسا شايسته سالاري در محيطي شكل مي گيرد كه ريسكهاي مديريتي معنا مي يابد به طوريكه اگر مدير عملكرد مناسبي نداشته و پرریسک باشد عملا فضاي رقابتي وي را از گردونه خارج مي كند اما در صنعت بيمه ایران عملا رانت ها اجازه نمي دهد كه ريسكهاي مديريتي معنا پيدا كند و مدیران پرریسک همچنان با اتکاء به باند خود بر مسند مدیریت باقی می مانند.البته ایین نامه نودی هم وجود دارد که البته گاها سلیقه ای اجرا می شود و نتوانسته منجر به انهدام باندها شود چرا که قدرت رانتهای دولتی از آیین نامه ها همیشه بیشتر است.
كسب و كار دولتي حاكم بر صنعت بيمه به گونه اي است كه زماني كه مديري از خط قرمزهاي باند متبوع خويش عدول كند حتي اگر عملكرد بهينه اي هم داشته باشد،امكان بقاء نخواهد داشت.
جالب است كه هنر مديريت در میان باندبازان منوط به اتصال به حلقه هاي دولتي است اگر چه در محيطهاي "رانتی _ انتصابی" اختلافات نيز اساسا بالاست چرا كه باندبازي ها عمدتا قاعده بازي را عوض كرده و مهره هاي شطرنج را به ناگاه به نفع برخي تغيير مي دهد و افراد وابسته به راحتی به یک قدمی مدیر عاملی می رسند ، اشخاصی که در هیات مدیره رسوخ می کنند و سودای مدیر عاملی در سر می پرورانند.
مثال از اختلافات هيات مديره با مديران عامل طي اين سالها فراوان است، اختلافاتي كه عمدتا عمر مديريتي را به كمتر از يكسال تقليل داده است،به عبارتي عمر مديران باندي نيز در گرو حركت در مسير پدرخواندگان است.
اگرچه نمي توان كاملا وضعيت فوق را "مثال كل" كرد و هستند افرادي كه پله هاي ترقي را يك به يك طي كرده آند؛ اما تعداد انها در صنعت بیمه بسیار کمیاب است.