به گزارش خبرگو ،روزنامه خبرورزشی نوشت: نقی معمولی و دوستان نوروز امسال هم مثل هر سال یکتنه بار برنامههای عیدانه تلویزیون را به دوش کشیدند. مردم در کوچه و خیابان، تاکسی و مترو و اتوبوس، محل کار و مدرسه و دانشگاه، همه جا از پایتخت حرف میزنند، دیالوگهایش را بازگو میکنند و منتقدان و کارشناسان هم معتقدند پایتخت در قیاس با تمام برنامههای تلویزیونی نوروز دست بالا را میگیرد و یک سر و گردن از همه سریالها و ویژهبرنامهها بالاتر است.
اهالی فوتبال هم همین نگاه را دارند. وقتی بعد از بازی استقلال و الریان، محسن حاجیلو به میان فوتبالیستها رفت تا از آنها درباره نوروز و سریالهای نوروزی تلویزیون بپرسد، همه بدون استثنا از تماشای پایتخت حرف زدند.
همین استقبال بینظیر و البته گلایه بهتاش فریبا، پیشکسوت استقلال که دیروز به خبرورزشی گفته بود توقع داشتم محسن تنابنده برای استفاده از اسم من در سری پنجم پایتخت با من تماس میگرفت، بهانهای شد برای تماس با نقی معمولی که با وجود درخشش احمد مهرانفر، علیرضا خمسه، هومن حاجیعبداللهی، بهرام افشاری و... همچنان برگ برنده اصلی پایتخت است.
درست در روزی که همه از سانسور بیدلیل بخشی از سریال پایتخت گلایه داشتند، با محسن تنابنده تماس گرفتیم اما با توجه به زمینه انتشار روزنامه خبرورزشی، با او درباره فوتبال، استقلال و گلایههای بهتاش فریبا حرف زدیم و انتقاد از سانسور بیدلیل سریال را به رسانههای هنری سپردیم!
موفقیت کمنظیر و البته قابل پیشبینی پایتخت را تبریک میگوییم. حتماً میدانید که فوتبالیستها هم مثل مردم از این سریال استقبال کردهاند...
ممنونم، باعث خوشحالی است که مردم و فوتبالیستها کار ما را دوست داشتند.
بعد از بازی استقلال و الریان، وقتی محسن حاجیلو از بازیکنان استقلال پرسید در نوروز چه سریالی نظرتان را جلب کرد، به قول معروف از ۲۰ نفر، ۲۵ نفر گفتند پایتخت...
نظر لطف دوستان است. امیدوارم جواب خوبی به اعتماد و حمایت مردم داده باشیم.
با توجه به این اقبال و استقبال، وسوسه نشدهاید برای سری جدید پایتخت سراغ فوتبال بروید، همانطور که کشتی را به شکل پررنگ مورد توجه قرار دادید؟ به هر حال همه میدانند شما طرفدار فوتبال هستید و فوتبال هم بازی میکنید.
حقیقتش این شکلی به موضوع نگاه نمیکنیم که چون فوتبال را دوست داریم یا فوتبال پرطرفدار است، سراغش برویم. درباره کشتی هم اصل ماجرا این بود که مازندران مهد کشتی است و جغرافیای محل وقوع قصه میطلبید کشتی پررنگ باشد. البته در همان پایتخت یک، به فوتبال هم کم نپرداختیم. مثلاً یک قسمت برای فراری دادن مهمان راجع به نساجی بدگویی میکردیم. آن انتقادها نقدی بود به شرایط آن روزهای نساجی که مسئولان به این تیم محبوب رسیدگی نمیکردند یا در یک قسمت، داشتیم موقع تمرین بازی استقلال و پرسپولیس را تماشا میکردیم که من شانسی گفتم الان مجیدی یک کله میزند و همان دقایق فرهاد یک ضربه سر خوب به توپ زد و همان تماشای شهرآورد و کریها آمد داخل سریال...
البته با وجود استقبال اهالی فوتبال، یکی از فوتبالیها هم از شما دلخور است...
جدی؟ چه کسی...
بهتاش فریبای واقعی...
چرا؟
ایشان دیروز در گفتوگوی اختصاصی با خبرورزشی از شما گلایه کرده و گفته با توجه به این نکته که نقش بهتاش فریبا در سریال شخصیت مثبت و موجهی نیست، کاش تنابنده برای استفاده از اسمم، با من هماهنگ میکرد...
من روی ماه بهتاش فریبا را میبوسم اما لازم است خدمت ایشان توضیح بدهم که انتخاب این اسم کاملاً اتفاقی بود.
ولی خیلیها فکر میکنند چون شما استقلالی هستید، عامدانه این اسم را برای بازیگر انتخاب کردید.
نه، همه چیز تصادف بود و البته ما این حُسن تصادف را به فال نیک گرفتیم. این شخصیت نام پدرش در سریهای قبل بهبود فریبا بود، نام برادرش بهروز فریبا و ما اول اسمش را گذاشتیم بهرام فریبا اما چون بازیگرش بهرام افشاری اصرار داشت با نام خودش بازی نکند و میگفت نام دیگری غیر از بهرام برایش انتخاب کنیم، به بهتاش رسیدیم که با لهجه گاهی اوقات به اشتباه بهداشت هم تلفظ میشود و همین تلفظ به شیرینیاش کمک میکرد. بعد که دیدیم تداعیکننده اسم یکی از ستارههای سابق فوتبال است، بدمان هم نیامد. حالا اگر خطایی از ما سر زده و باعث دلخوری بهتاش فریبا شده، من عذرخواهی میکنم. شاید بهتر بود با ایشان تماس میگرفتم ولی دقت کنید ما قبل از این هم برای علیرضا خمسه از اسم پنجعلی استفاده کردیم، پس آن زمان هم باید به محمد پنجعلی عزیز زنگ میزدم. با این همه احترام بهتاش فریبا بر من واجب است. از قول من بنویسید روی ماه ایشان را میبوسم.
بازی های بهتاش فریبا را یادتان هست؟
چند دقیقهای از فیلمهای ضبط شده بازیهای ایشان را دیدم.
مگر دهه ۶۰ که بهتاش فریبا در استقلال بازی میکرد، استقلالی نبودید؟
چرا، من از بچگی استقلالی بودم اما مادرم نمیگذاشت بازیهای استقلال را کامل ببینم.
جداً؟
مادرم به حدی استقلالی بود که سر بازیهای این تیم استرس میگرفت و نمیتوانست بازیها را کامل ببیند. ۵ دقیقه بازی را نگاه میکرد و بعد تلویزیون را خاموش میکرد و با تسبیح ذکر میگفت و صلوات میفرستاد تا استقلال برنده شود. دوباره ۵ دقیقه از بازی را میدید و تلویزیون را خاموش میکرد و آخرش میدید نتیجه چند- چند شده، ما هم محکوم بودیم فوتبالها را همین شکلی تماشا کنیم.
بازی استقلال و الریان را که دیگر کامل دیدید؟
بله، کامل و لذت بردم از این برد باارزش استقلال... صعود دلچسبی بود، استقلال گروه مرگ آسیا را با این نتایج خوب به شوخی گرفت. البته جا دارد صعود پرسپولیس را هم تبریک بگویم. درست است ما خانوادگی استقلالی هستیم ولی در بازیهای بینالمللی به خصوص وقتی با نمایندگان کشورهای عربی بازی داریم، پرسپولیس و ذوبآهن و تراکتور و سپاهان و بقیه هم برای ما حکم استقلال و تیم ملی را پیدا میکنند. این را هم حتماً از قول من بنویسید که محسن تنابنده طرفدار فوتبال زیبا و خوب است.
یعنی هر تیمی زیبا و خوب بازی کرد، استقلال برنده شود؟
دقیقاً، بازی خوب را دوست دارم ولی مهم این است که استقلال برنده شود. البته بعد از استقلال، پرسپولیس را هم دوست دارم. من استقلالی هستم، ضد پرسپولیس نیستم و تیم دوم من پرسپولیس است.
پرسپولیسیها هم شما را دوست دارند. محسن ربیعخواه برای همتیمیهایش لهجه و صدای شما را تقلید میکند و حتی قبل از همین بازی پرسپولیس و نسفقرشی، برانکو از او میخواهد برای افزایش روحیه تیم، بچهها را با دیالوگهای نقی معمولی به بازی غیرتی دعوت کند و او هم در رختکن، در جلد نقی معمولی میرود و با تکرار دیالوگهای ورزشی شما به بچهها روحیه میدهد و بعد از بازی هم در رختکن به سبک نقی معمولی از بچهها تشکر میکند...
جدی؟ چه جالب... این را نمیدانستم... اگر فیلمی از این کار ربیعخواه دارید، حتماً بفرستید خودم هم ببینم.
یعنی خوشتان آمد؟
صددرصد، معلوم است که خوشحال میشوم. البته ربیعخواه ۱۰، ۱۲ سال همسایه ما بود. خانواده ما و خانواده ربیعخواه همسایه بودیم، محسن یک برادر بزرگتر دارد به نام فرهاد که همبازی ما بود. من به خانواده محترم ایشان ارادت خاصی دارم.