آیا با توسعه اینشورتکها بیمه گران ایرانی احساس خطر می‌کنند؟/ خطر بهم ریختگی در بازار بیمه جدی است/ برای فعالیت اینشورتکها قانون نداریم

اصل بازی این است که اینشورتک با استفاده از تکنولوژی‌های نوظهور در قواعد کسب‌و‌کار تغيير ايجاد کرده و بازی را برهم زده و قسمتی از کسب‌وکار شما را مختل مي‌کند، که براساس مختل‌کردن بخشی از کسب‌وکار و قسمتی از سهم بازار را کسب می‌کند/معضل موجود این است که در حال حاضر راجع به اینشورتک‌ها ادبيات مشترک، قانون، دستورالعمل و آیین‌نامه‌ ای در صنعت بیمه وجود ندارد./ بهتر است شرکتهای بیمه از اینشورتک‌هایی استفاده کنند که ریسک فعالیت با آنهاآن پایین آمده باشد.

 

ریسک نیوز / آزاده محسنی : در فضای رقابتی کنونی، ارائه‌دهنده‌ی محصولات باکیفیت و دارای محتوای مؤثر، در قیمت و سرعت مناسب مشتریان بازار را جذب خود می‌کند. خلق یک تجربه دل‌نشین در مصرف کالاها و خدمات برای مصرف‌کننده سطح انتظارات را بالا برده و خواست مشتریان را دستخوش تغییر می‌کند. برآورده کردن انتظارات بالا و در حال رشد مشتریان، شرکت‌های مختلف را در این مسیر قرار می‌دهد تا کالاها را برای افراد «شخصی‌سازی» و «سفارشی‌سازی انبوه» کنند. جوهر این تغییرات عنصر فناوری است که با ورود خود ساختار صنایع را دگرگون و تا حدودی بازتعریف می‌کند که از آن به‌عنوان «بهم‌خوردگی» یاد می‌شود. صنعت بیمه یکی از معدود صنایعی است که در 100سال گذشته تغییر زیادی را تجربه نکرده است. بهم‌خوردگی که انتظار می‌رود در ساختار صنعت بیمه شکل گیرد با کمک فناوری رخ خواهد داد. «صنعت بیمه به شکل امروزی آن نهایتاً تا یکی، دو سال آینده در جهان و حدود پنج تا 10 سال در ایران دوام خواهد آورد». این گفته یکی از کارشناسان در میزگرد حاضر است. فرزاد خندان مدیرعامل شرکت داده‌پردازی سیمیاگران، عباس هاشم‌زاده مدیر فناوری اطلاعات بیمه دانا و حسین حسینی تبار مدیر ارشد اجرایی استارت‌آپ بیدبرگ، نقش فناوری در صنعت بیمه را موردبررسی قرار دادند.

*لطفاً تجارب جهان را در حوزة فناوری بیمه بررسی کنید؟
خندان: PWC یکی از شرکت‌های بزرگ مشاورده در دنیا، سال 2016 بررسی‌ای انجام داده بود که طبق آن 61درصد متخصصينی که با آن‌ها صحبت شده بود اعلام کردند تا سال 2020 کانال‌های ديجيتال قطعاً جايگزين کانال‌های متعارف بیمه خواهند شد. اين نکته بسیار مهم است و دلیل مهم‌بودنش این است که صنعت بیمه یکی از معدود صنایعی‌ست که در 100سال گذشته تغییر زیادی نداشته، به این معنا که بیزنس‌مدل صنعت بیمه در کسب‌و‌کار طی 100سال اخیر تغییری نداشته است. در صورتی‌که اکنون در صنایع خودروسازی، بانک‌ و... خصوصاً با ظهور فین‌تک‌ها طی مدت کوتاه سه چهار سال یکباره موج عظیمی از تغییرات اتفاق افتاده که ما در بیمه کمتر شاهد آن هستیم. البته این موضوع معطوف به ایران نیست و حتی استارت‌آپ‌هایی که خارج از کشور هم راجع به بیمه کد می‌دهند، ‌بسیار کم، محدود و محلی (Local) عمل می‌کنند و هنوز اتفاقی که فین‌تک در بانک‌ها مسبب آن بود را در بیمه شاهد نیستیم. بنابراین صنعت بیمه از جهت فناوری بیدار می‌شود و دلیل آن انقلاب صنعتی چهارم است. تقاضای مشتریان دیروز و امروز متفاوت است و در حال حاضر همه تمایل به کار کردن با موبایل دارند یعنی اینطور نیست که مشتری به دلیل نداشتن انتخاب دیگر، از بیمه استفاده کند. اتفاقاً اگر همین مشتری سرویس بیمه را روی موبایل خود نداشته باشد محصول را خریداری نخواهد کرد. فرض کنید بنده به عنوان یک مشتری برخی از نیازهای اجباری مانند بیمة‌ اتومبیل، آتش‌سوزی و مسافرت را خریداری می‌کنم، اما محصولاتی که اجباری نیست را خریداری نخواهم کرد. این مسئله خصوصاً در نسل هزارة سوم که طی فرصتی محدود تصمیم‌گیری می‌کنند بسیار به چشم می‌خورد. اینگونه افراد وقتی به موبایل خود مراجعه می‌کنند از این طریق لباس می‌خرند، بازی می‌کند و... بنابراین رفتنشان به سمت موبایل هدفمند نیست. در چنین شرایطی ما باید این فرصت کوتاه غیرهدفمند را غنیمت شمرده و از طریق برقرار کردن ارتباط محصول خود را به فروش برسانیم. صنعت بیمه در دنیا از این موضوعات عقب مانده و هنوز نتوانسته خود را با موج جدید فناوری تطبیق دهد. در این راستا می‌توان مثالی زد. در شهر ونکوور کانادا نمی‌توانید در هیچ‌جا برای ماشین‌ بیمه خریداری کنید و حتماً باید به نمایندگی بروید. دلیل این موضوع سیستم ارزش‌گذاری (Valuation) وحشتناکی بوده که وجود دارد. به عنوان مثال اگر دو نفر به طور همزمان برای خرید ماشین اقدام کنند و هر دو، پنج سال سابقة رانندگی داشته باشند برای هر یک از آنها، نرخ بیمه‌ای متفاوتی محاسبه می شود.

*شاید این رقم‌های متفاوت به دلیل نیاز به مشاوره باشد.


خندان: این اتفاق به هر دلیلی که رخ می‌دهد ایراد در مدل سنتی است. در اینکه حتماً مشکلی وجود دارد شکی نیست و به نظر من این مشکل همان بیزینس‌مدل ماست که نتوانسته تطبیق و چابکی متناسب با نسل جدید برقرار کند. از طرف دیگر فشار از سمت صنایعی که با ما رقابت می‌کنند بسیار بالاست. به هر حال پولی که در دستان مشتری مستعد سرمایه‌گذاری قرار دارد در اختیار اوست و می‌تواند برای هزینه‌کرد آن تصمیم گیری کند که آیا بیمة عمر بخرد یا با آن جلیقة نجات برای قایق‌سواری تهیه کند، اما چه کسی می‌تواند مشتری را جذب کند؟ کسانی که سریع‌تر، زیباتر و با محتوای مؤثرتری می‌توانند ‌خدمات ارائه دهند قطعاً مشتری را جذب و ترغیب به خرید خواهند کرد. اما متأسفانه صنعت بیمه در اینجا دچار عقب‌ماندگی ا‌ست و در این میان تجربة مشتری محوری می‌تواند به این صنعت فشارهای مضاعفی وارد کند، زیرا مشتری دستخوش تغییر شده است. فناوری‌ها متغیر شده‌اند و ورود فین‌تک به بازار انتظارات مشتریان بانکی را تأمین می‌کنند که برخی از این انتظارات باید از طریق بیمه جبران شود. مورد دیگر تغییر مدل مسئولیت و Liability در دنیاست، می‌دانید که آخرین حلقة مسئولیت معطوف به بیمه است و بیمه در پایان تمام اتفاقات، قرار است که همه را جبران کند.

* به نظر شما این اتفاقات نشأت گرفته از چه دلایلی است؟


هاشم‌زاده: اینکه چرا صنعت بیمه در دنیا مدل کسب‌وکار را تغییر نداده است قاعدتاً می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد که یکی از آنها نیازمندی مشتری ا‌ست. خرید بیمه‌نامه با خرید گوشی، لباس، کفش یا باز کردن حساب بانکی متفاوت است. به عنوان مثال بیمه‌نامة اتومبیل مسائل حقوقی فراوانی دارد و اگر بیمه‌گذار و کسی که قصد بیمه‌ کردن خودروی خود را دارد یا شرکت بیمه کوچک‌ترین اشتباهی کرده یا مشاورة اشتباه بگیرند در آینده اگر زمان جبران خسارت فرا رسد دچار ضرر و زیان خواهند شد. همچنین مسائل شناسایی ریسک وجود دارد، به این معنا که یکسری مشکلات و ریسک‌ در زندگی روزمرة افراد وجود دارد که قصد بیمه کردن آن را دارند و شاید اصلاً آگاهی لازم در رابطه با بیمه‌نامه‌های موجود را نداشته باشند. می‌توان رشتة مسئولیت را فرض کرد که بیش از 100 نوع بیمه‌نامة مسئولیت در آن وجود دارد و فردی که قصد بیمه کردن مسئولیت خود را را دارد از این جهت دارای آگاهی کافی نیست و نیازمند مشاوره است.
اما موضوعی که در رابطه با بیمه‌ خودرو گفته شد در برخی کشور ها به صورت سراسری توسط بیمة مرکزی انجام می‌شود و در سایر رشته های بیمه‌ای  حتماً به نماینده مراجعه می‌کنند و خرید بیمه‌نامه از طریق تعامل و آگاهی در رابطه با شرایط عمومی، خصوصی، مسائل حقوقی، فنی و ریسک بیمه انجام می‌شود تا بیمه‌گذار از محصولی که خریداری می‌کند و  پوشش‌دهی  آن آگاهی کامل داشته باشد. واقعیت این است که صنعت بیمه هیچ‌ وقت مشتریان و نیازمندی‌هایش را در حوزة فناوری اطلاعات زمین نگذاشته است.

*آیا این مسئله تنها دلیل موجود است یا مسائلی مانند پیچیدگی مقرره‌ها و کار را هم می‌توان جزو دلایل موجود دانست؟


هاشم‌زاده: پیچیدگی کار و مقرره واقعیت‌های موجود هستند. این مدل کسب‌و‌کار دقیقاً به همین خاطر به وجود آمده و ما باید سراغ ساده‌ترین بیمه‌نامه‌ها مانند بیمه‌های مسافرتی و حوادث انفرادی برویم که تقریباً یک ریسک و شرایط عمومی دارند. اما بازخوردی که می‌گیریم این است که شرکت‌های بیمه فروش الکترونیکی مسافرتی یا حوادث را -نه این‌که نداشته باشند- ممکن است چندین سال پیش هم راه‌اندازی کرده باشند، ولی برای فروش محصول استقبالی از سمت مشتریان به همان دلایل ذکر شده وجود نداشته است. البته شاید بازاریابی هم اشتباه بوده است.
کسب‌و‌کار بیمه پوشش  ریسک است،  و مشتری تنها یک برگ کاغذ در خرید خود می‌بیند. فرآیند انتقال وجه در بانک مشخص و شفاف است، اما صدور بیمه‌نامه براساس هر مشتری ممکن است شرایط  خصوصی مرتبط به خود را داشته باشد که در رابطه با شرایط خصوصی براساس هر بیمه‌نامه تفاوت‌هایی وجود دارد.

*در شرایط خصوصی باید برای هر مشتری یک بار سفارشی‌سازی اتفاق افتد؟


هاشم‌زاده: ریسک باید شناسایی شده و مطابق آن پوشش‌ها و حق بیمه مشخص شود.
*به نظر شما در تجربیات کلان دنیا چقدر از فناوری استفاده شده است؟
حسینی‌تبار: ما نیاز به تعریف واحد InsureTech یا کسب و کارهای فناوری بیمه برای درک مسئله و ارائه راه حل داریم. همچنان در کلیات و توسعة InsureTech یا کسب‌وکارهای فناوری بیمه مسئله داریم. یکی از مشکلات این است که اینشورتک تنها به صورت در حوزه بازاریابی و فروش بیمه فروش و بازاریابی دیده می‌شود. نباید اینشورتک را در مقابل فین‌تک دید. اینشورتک مقابل چیزی نیست و بخشی از فین‌تک به معنای تکنولوژی بیمه، بانک و بورس است. همچنین اینشورتک را منوط بر فروش بیمه می‌دانند، در‌صورتی‌که این هم تصور اشتباهی‌ است. اینشورتک به معنای استفاده از تکنولوژی در صنعت بیمه تلقی می‌شود تا اثربخشی پایدار و پس‌انداز برای مشتری صورت گیرد. باید در نظر داشت که صنعت بیمه شامل بخش‌های متفاوتی می‌شود؛ شرکت بیمه طراح توسعة محصول است و قصد ارائة محصول جدید به بازار را دارد. برای کارهای آی‌تی و شرکت‌داری نیز از تکنولوژی استفاده می‌کند و برنامة داخل سازمانی دارد که به فروش مرتبط نیست. با توجه به دو عامل قبلی، بخش سوم شامل مشاوره، بازاریابی و فروش بیمه بوده و بخش فراموش‌شدة بعدی نیز پرداخت خسارت است. اینشورتک می‌تواند در تمام حوزه‌های نامبرده در صنعت بیمه ورود کرده و تنها معطوف به فروش نباشد.
اما چرا شرکت های بزرگ بیمه وارد این حوزه نمی‌شوند؟ فرض کنید شرکت بیمه کارگروهی برای تولید یک نرم‌افزار راه‌اندازی می‌کند که حتی با برگزاری جلسات متعدد و فعالیت‌های بسیار ممکن است با شکست مواجه می‌شود. درصورتی که می‌تواند به راحتی این کار را در قالب یک استارت‌آپ یا شرکت‌های دیگری که حتی زیرمجموعة خودش هستند برون‌سپاری کند و از این طریق ریسک‌های موجود را انتقال دهد. دقیقاً کاری که شرکت‌های بیمه، بانک‌ها و صنعت خودروسازی در کل دنیا انجام می‌دهند، عدم ورود به چنین حوزه‌هایی توسط شرکت های بزرگ از جمله شرکت های بیمه به دلیل ریسک بالای کار است. بنابراین نه‌تنها علاقه‌ای وجود ندارد بلکه بحث توانایی ورود هم مطرح است. تصور شرکت‌های بیمه و بانک‌ها این است که پولدار و بزرگ هستند و می‌توانند خیلی کارها را انجام دهند. این تصوری اشتباه برای ورود به حوزه کسب و کارهای نوپا که همراه با ریسک هستند می باشد. است.
امروزه در دنیا بحث Disintegration و متلاشی‌شدن بانک‌ها و بیمه‌ها مطرح است. زیرا سابق بر این تمام نیازهای مالی روی بانک بود، اما اکنون بانک ها به دلیل اینکه به درستی نمی توانند به تمام نیازهای مشتری پاسخ دهند، استارتاپ ها شروع به رسوخ به حوزه بانک ها کرده اند و هر استارت‌آپ‌استارتاپ بخشی از یک بانک را مورد هدف گرفته است ورود استارت‌آپ‌ها و اینکه هر قسمت‌اش در اختیار یک استارت‌آپ است نمی‌تواند به درستی پاسخگو باشد و در حال متلاشی شدن است. کسب‌وکار بیمه هم دچار همین ماجراست. همان‌طور که گفته شد شرکت‌های بزرگ بسته به ماهیتشان قادر نیستند وارد بعضی از این حوزه‌ها شوند.

*خندان: ‌برخی از شرکت‌ها حتی بحث فروش را به خوبی انجام نمی‌دهند.
حسینی‌تبار: فروش اینترنتی بیمه ایده‌ای جدید است و به دلیل ناتوانی شرکت‌های بیمه، اینشورتک‌ها در این زمینه به میان می‌آیند. روند معمول دنیا به این صورت است که بیمه‌نامه‌ مطابق با نیاز مشتری ایجاد می‌شود که مصداق صحبت دوستان در رابطه با تفاوت بیمه‌نامه‌های هر فرد با دیگری ا‌ست. این مسئله از شرایط متفاوت نشأت می‌گیرد، می‌تواند دیتا را از مکان‌های مختلف دریافت کرده و متوجه شوند که شما چه شرایطی داشته‌اید و طبق آن بیمه‌نامه صادر کنند. مهم‌ترین مانع اینشورتک در تمام دنیا ازجمله ایران مسائل قانونی و حقوقی ا‌ست و نمی‌توان تنها بحث فروش را مسبب این امر دانست. اینشورتک می‌تواند به دلیل عدم توانایی و کند بودن سیستم‌ها به تمامی حوزه‌های تأیید تهیه و توسعة ‌محصول، شرکت‌داری و آی‌تی، مشاوره، بازاریابی فروش و پرداخت خسارت ورود کند.

*نظر شما چیست؟


 خندان: نسبت به اقدام انجام شده، موج فناوری این عقیده را در بین شرکت‌های بیمة دنیا پدید آورده که 74درصد آن‌ها در معرض خطر Disruption یا «بهم‌خوردگی» قرار دارند. زیرا مردم خریدی انجام نمی‌دهند یا اینکه از طریق اینشورتک کوچکی بیمه‌نامه می‌خرند. بنابراین همه‌چیز در حال تغییر است. اما متأسفانه تنها به 34درصد توانایی اینشورتک و استفاده از فضای فین‌تکی فکر شده است. این همان فاصله‌ی موجود است که باگ صدسالة صنعت بیمه را تشکیل می‌دهد.
باید در نظر داشت که مسائل حقوقی بسیار پیچیده‌اند و نیاز است بیزینس مدل تغییر کند. این میزان وابستگی به آدم‌ها، مشاوران و حضور و تماس فیزیکی اشتباه است و شاید هوش مصنوعی بتواند جایگزین مناسب‌تری باشد.
نباید از نتوانستن شرکت‌های بیمه متعجب شد و با آن‌ها برخورد کرد. این واقعیت است که طبع مشتریان امروز به دلیل وجود مجموعة دیگری از فناوری‌ها و بازار، نسبت به این حوزه تغییر کرده است. در حال حاضر با سئوال بزرگ‌تری از سمت مشتریان بیمه مواجهیم. مشتریانی که سالانه بسیار کمتر از ماشین‌های خود استفاده می‌کنند این سئوال را دارند که چرا باید به میزان دیگران که استفادة بیشتری دارند حق بیمه پرداخت کنند. آن‌ها معتقدند که باید به میزان استفاده از آن‌ها پول گرفت زیرا ریسک کمتری دارند. شاید 10 سال پیش چنین سئوالی به ذهن هیچ‌کس نمی‌رسید، پنج سال پیش معدود افرادی در این رابطه سئوال می‌کردند و اکنون معضل 30، 40 درصد مشتریان همین مسئله است. زیرا در مکان، صنعت و بازار دیگری مزة تفاوت قیمت را چشیده‌اند و خواهان کالای شخصی‌شده (Personalized Offer) و سفارشی‌سازی انبوه
 (Mass customization) هستند. مشتریان امروزی با استفاده از فناوری به سایت رنو، هوندا یا تویوتا رفته و ماشین دلخواه خود را خریداری می‌کنند، بنابراین Customization برایشان کاملاً ملموس است و ابراز ناتوانی به چنین مشتری‌ای امکان‌پذیر نیست. زمانی که تمام صنعت از ناتوانی در مسئله‌ای صحبت می‌کنند امکان دارد بازار آن‌ها را پس بزند، کما اینکه هيچ شرکت بيمه‌اي نمي‌تواند به مشتری‌اش بگوید وب‌سایت ندارد زیرا مشتری صنعت را پس می‌زند. در این میان باید توجه داشت که بازار با سرعت خود پیش رفته و صنعت بیمه به عنوان گوشه‌ای مهم و متصل نمی‌تواند با سرعت پایین حرکت کند. در حال حاضر فشارهای بسیاری به انحاء مختلف روی صنعت بیمه وارد می‌شود تا این صنعت را به استفاده از فناوری و تغییر خود ترغیب کند.

*به نظر شما صحبت‌های دوستان صحیح است؟


هاشم‌زاده: در حال حاضر دنیا روندی را طی می‌کند که ممکن است صنعت بیمه حتی با یکسری از ریسک‌ها که قصد پوشش‌دهی آن‌ها را داشته باشد، مواجه نشود. با آمدن اینترنت اشیاء و پیاده‌سازی آن در تمام دنیا اندازه‌گیری ریسک‌ها و موارد مورد اشاره ساده‌تر و قابل تحلیل‌تر خواهد بود. همچنین هوش مصنوعی می‌تواند به منزلة کمکی بزرگ تلقی شود. در شرایط فعلی صنعت بیمه خارج از قطعات یک پازل نیست و تا زمانی که قطعات تکمیل نشده و تمام اطلاعات برای ارزیابی ریسک در اختیار این صنعت قرار نگیرد، نمی‌توان ریسک را شناسایی و تحلیل کرد.
موضوع مقداری از حوزة فین‌تک و اینشورتک در صنعت بیمه فراتر است و به عنوان مسئله‌ای ملی یا در سطح دنیا مسئله‌ای جهانی تلقی می‌شود. در این میان روند رشد اینترنت اشیاء هم می‌تواند در تمام مسائلی که مربوط به شناسایی‌ و ارزیابی ریسک است، کمک کند. پس به دلیل این‌که صنعت بیمه جزئی از این پازل است شاید نتواند در شرایط کنونی کار خاصی انجام دهد.

*منظورتان این است که اتفاقات موجود در دایره اختیار صنعت بیمه نیست؟


هاشم‌زاده: در حال حاضر نسبت به دو سه سال پیش تمام افراد از طریق موبایل دسترسی ساده‌تری به اینترنت پیدا کرده‌اند. بنابراین رشد استفاده از فناوریِ اطلاعات برای هر شخص به گونه‌ای ا‌ست که می‌تواند در آینده کمک‌کننده باشد و حتی یکسری از ریسک‌ها را کاهش داده و گاهاً به حذف آن‌ها منجر شود. شاید بتوان از فناوریِ اطلاعات انتظار داشت که پوشش ریسک‌ها را به‌صورت اتوماتیک انجام دهد.

*در این شرایط بحث ریسک‌های سایبری مطرح می‌شود و نمی‌توان گفت ریسک‌ها کاهش پیدا می‌کنند؟!


هاشم‌زاده: کاهش پیدا کردن ریسک‌های موجود امری بدیهی‌ است.

*بهتر است بگوییم ریسک‌ها تغییر کرده و شکل جدیدی از آن‌ها خلق خواهد شد.


هاشم‌زاده: بله درست است.
*آیا شما هم به عدم توانایی شرکت‌های بزرگ اعتقاد دارید؟
هاشم‌زاده: بهتر است تعریف ما از اینشورتک مشخص باشد؛  همان‌طور که عنوان شد اینشورتک در دو حوزة کلی مبنی بر تولید و توزیع محصول ورود می‌کند؛ تولید محصول اعم از ارزیابی ریسک‌، جمع‌آوری، هوش مصنوعی و محصولات اختصاصی برای هر فرد است که فروش، خدمات پس از فروش، عدم کارکرد شرکت‌های بیمه، الحاقیه و خسارت را نیز مدنظر دارد. اینشورتک با فرآیند برون‌سپاری و اینکه بگوییم پروژه‌ای که شرکت بیمه قادر به انجام آن نیست را به یک استارت‌آپ بسپاریم، متفاوت است. به هر حال صنعت بیمه دارای این تجارب است. شرکت فناوران از دل همین صنعت بیرون آمده و نرم‌افزار جامع بیمه‌گری را ایجاد کرده است. در حال حاضر هم شرکت‌های مختلف بسیاری در حوزة نرم‌افزار جامع بیمه‌گری، فروش الکترونیکی، خدمات پس از فروش و... فعالیت می‌کنند. در رابطه با عدم توانایی باید گفت که این مسئله چندین بار اتفاق افتاده و پروژه‌های چندین ساله تعریف شده‌، اما به دلیل پیچیدگی‌های موجود در صنعت بیمه خیلی از این پروژه‌ها شکست خورده و موفق به پیاده‌سازی نشده‌اند.

*منظورتان این است که خود شرکت بیمه قصد چنین کاری داشته باشد؟


هاشم‌زاده: انواع مختلفی از تجربه‌ها در صنعت بیمه وجود دارد. می‌توان گفت در تمام موارد برون‌سپاری تجارب خوب و بد وجود داشته و صنعت بیمه تقریباً تمام امیدواری‌های راهکارهای موجود را امتحان کرده است.

*جناب هاشم‌زاده معتقدند تمام موارد موجود را امتحان کرده‌ایم و موفق نشدیم، به نظر شما این موضوع صحیح است؟


حسینی‌تبار: بله. این مسئله تنها به صنعت بیمه مرتبط نیست و شرکت‌های بزرگ نیز درگیر این ماجرا هستند.

*شرکت‌های بزرگ به دلیل چابک نبودن نمی‌توانند کاری انجام دهند؟!


هاشم‌زاده: ما باید تعریف خود را از اینشورتک مشخص کنیم. برون‌سپاری و نحوة پیاده‌سازی نرم‌افزار نوعی از راهکار های تولید نرم افزار  می باشد و باید دید اینشورتک در این میان چه کمکی می‌تواند انجام دهد.

*اینشورتک و فین‌تک ویروس‌هایی هستند که از قبل نسبت به آن‌ها آگاهی ندارید و به راحتی شما را خواهند بلعید.


حسینی‌تبار: باید تفاوت برون‌سپاری و استارت‌آپ به منزلة کسب‌وکاری نوپا را بررسی کرد. استارت‌آپ‌هایی مانند شرکت فناوران که اکنون یک سازمان است، بیزینس‌مدل‌هایی موقت موفقی هستند که شاید روزی فعالیت‌های بسیاری انجام می‌دادند و ممکن بود با عدم موفقیت روبه‌رو می‌شدند، حتی شرکت‌هایی هم که فعالیت می‌کردند با تغییر مدیریت ممکن بود نابود می‌شدند. به نظر من کسب‌وکار نوپا، کسب‌وکاری موقت ا‌ست که بیزینس‌مدل آن را امتحان کرده هنوز تثبیت نشده و با توجه به نیازهای بازار تغییر می‌دهد می کنند تا به قابلیت گسترش و ثبات برسد. زمانی‌که این بیزینس‌مدل‌ها به مرحله‌ای از ثبات رسیده و از حالت استارت‌آپ و کسب‌وکار نوپا بیرون بیایند تبدیل به سازمان می‌شوند.
 البته باید توجه داشت که مقصود از برون‌سپاری، کاری‌ مشخص است. مثلاً یک نفر در شرکت آبدارچی‌ست و فعالیت او کاملاً مشخص است، می‌توان این وظیفه را به شرکت دیگری برون‌سپاری کرد چراکه نقطة مبهمی ندارد و ریسک‌ها کاملاً مشخص هستند. حتی می‌توان از بیمة مسئولیت هم استفاده کرد که مثلاً اگر چای مشتری را مسموم کند شرکتی که این مسئولیت را پذیرفته باید هزینة آن را پرداخت کند. مشخص بودن موارد در برون‌سپاری تفاوتی‌ست که با کسب‌وکارهای نوپا دارد. حال وقتی شرکت‌ها قصد انجام دادن کاری جدید را دارند می‌توانند از روش‌های برون‌سپاری، انجام کار توسط خود شرکت بیمه، استفاده از نرم‌افزارهای خارجی آماده و به کارگیری اینشورتک‌ها بهره ببرند. جایگاه استفاده از اینشورتک‌ها جایی ا‌ست که ریسک کار بالاست و معلوم نیست که فرایند انجام کار موفقیت‌آمیز باشد یا خیر. حتی شرکت‌های بیمه مشکلات دیگری دارند که مدام با پیشنهاداتی در رابطه با بازاریابی، شبکة فروش، توسعة محصول و... روبه‌رو می‌شوند و به دلیل اینکه چنین پیشنهاداتی به کرّات برایشان اتفاق می‌افتد حق دارند که استقبال چندانی نداشته باشند. پیشنهاد من به شرکت‌های بیمه این است که از اینشورتک‌هایی استفاده کنند که ریسک فعالیت با آنهاآن پایین آمده باشد. صنعت بیمه ــ در دنیا و ایران ــ کاملاً حق دارد که به این سمت نرود، زیرا پول مردم دستشان است و قرار است حقوق بازنشستگی، بیمة عمر، خسارت و... را پرداخت کنند و  قرار نیست به حوزه‌های پرریسک ورود کنند. اگر بیمه‌گذار متوجه شود شرکت بیمه کار پرریسکی انجام می‌دهد، مسلماً پول خود را بیرون خواهد کشید.

*شاید دلیل ملاحظات موجود همین مسئله باشد؟


حسینی‌تبار: دقیقاً چنین مسائلی این صنعت را بسیار محافظه‌کار کرده زیرا مشتری به دلیل اینکه سرمایه‌اش در دستان شرکت بیمه قرار دارد خواهان محافظه‌کاری ا‌ست و تمایلی به از بین رفتن سرمایه ندارد. بنابراین شرکت‌ها حق دارند که به مسائل پرریسک ورود نمی‌کنند.

*به معنای بهتر می‌توان گفت کارشان فرار از خطر است.


حسینی‌تبار: بله دقیقاً.
هاشم‌زاده: توجه داشته باشید که صنعت بیمه به نسبت فروش آن‌چنان سرمایه‌گذاری‌ای در آی‌تی انجام نمی‌دهد که بگوییم قابل ریسک است یا خیر.
حسینی‌تبار: بحث میزان سرمایه‌گذاری نیست بلکه ریسک کار مطرح است.
هاشم‌زاده: به‌هر‌حال ریسک روی سرمایه‌گذاری و پولی که قصد دارند به آن اختصاص دهند. توجه داشته باشید رقمی که صنعت بیمه برای این موضوع به نسبت فروش انجام اختصاص می‌دهد عدد بالایی نیست.
هنوز یک موضوع به عنوان سئوال باقی مانده است. فرض کنید که آیین‌نامة جدیدی برای شخص ثالث وضع شود، ایشورتک چه کمکی می‌تواند به آن کند؟ وقتی در صنعت بیمه هنوز آیین‌نامه‌هایی وجود دارد که شرکت‌ها قادر به اجرای آن نیستند و در کارکردشان مغایرت‌هایی وجود دارد، اینشورتک چه کمکی می‌تواند بکند؟
خندان: اینشورتک به معنای واقعی قرار نیست به شما کمک کند. تفاوت بسیار مهم اینشورتک، فین‌تک، بازی استارت‌آپ‌ها و برون‌سپاری‌ها؛ موضوع «بهم‌خوردگی» است. اصل بازی این است که اینشورتک با استفاده از تکنولوژی‌های نوظهور در قواعد کسب‌و‌کار تغيير ايجاد کرده و بازی را برهم زده و قسمتی از کسب‌وکار شما را مختل مي‌کند، که براساس مختل‌کردن بخشی از کسب‌وکار و قسمتی از سهم بازار را کسب می‌کند و به این ترتیب بخشی از بیزینس‌ها را در بازار مشترک کاهش می‌ دهد.
حسینی‌تبار: داخل پرانتز باید گفت این کار به صورت قانونی انجام می‌شود.
خندان: در آخر قانون ــ حتی در بدترین نوع مکانیزم‌ها  ــ باید به تأیید برسد. حال ممکن است این بازار عده‌ای محدود باشند، اما آنها هم یکسری نیازها دارند که براساس آن قانون تعریف می‌کنند. یکی از اصول تکنولوژی این است که نمی‌توان طی مدت طولانی در مقابل تغییرات اجتماع مقاومت کرد زیرا ورود تکنولوژي تغييرات اجتماعي فراوانی در عادت‌ها که منجر به تغییر باورها می‌شود ایجاد می‌کند و تغییرات رفتاری موج جدیدی از تکنولوژی را ایجاد می‌کنند. بنابراین باید گفت قرار نیست اینشورتک به شما کمک کند و باید آن را فراموش کنید. البته قسمت مهم این است که اینشورتک یا فین‌تک کدام بخش از بازار را هدف می‌گیرد، ممکن است اینشورتکی به بازار آمده باشد که مثلاً بخش آی‌تی یا خودرو را هدف گرفته و برهم بزند و ضرری به شما نرساند.
هاشم‌زاده: اتفاقاً چند وقت پیش شبکة فروش در این رابطه موضع شدیدی گرفت، زیرا کسب و کار خود را در معرض خطر می بیند.

خندان: باید بیزینس‌مدل را نیز مورد توجه قرار دهیم، مثال شما در رابطه با شبکة فروش بسیار خوب بود. تمام شرکت‌های بیمه‌ دارای ساختمان مرکزی و نمایندگی هستند که تحت عنوان بیزینس‌مدل فروش شناخته می‌شوند. اما می‌توانید دو جوان 20ساله را در نظر بگیرید که در خانة خود نشسته و به اندازة‌کل شبکة فروش شما پذیرش ریسک می‌کنند. این به نوعی برهم‌زنندگی قاعدة بازی‌ است و اگر شرکت‌های بیمه قائل به شبکة، رفتار و بیزینس مدل سنتی باشند قطعاً زمین خواهند خورد.
لازمة ورود به چنین فضای تضعیف شبکة فروش است که قطعاً شبکة فروش در مقابل این ضعیف شدن مقاومت می‌کند و شرکت‌های بیمه نیز به همان شبکة فروش وابسته‌اند و کاملاً آزاد نشده‌اند. علت کُندی سرعت تغییر همین است. بنابراین مهم‌ترین مسئله در اینشورتک، «بهم‌خوردگی» است که قاعده را به‌هر‌ترتیبی شده بهم می‌زند. البته هر اینشورتکی گوشه‌ای را بهم خواهد زد زیرا هیچ‌یک از آنها آنقدر قوی نیستند که بتوانند صددرصد شرکت بیمه را پوشش‌دهی کنند که اگر چنین قدرتی داشته باشند خودشان به منزلة شرکت بیمه شناخته خواهند شد. طبق بررسی‌های انجام شده از متخصصا صنعت بیمه از آنها سئوال شده بود که چند درصد از صنعت خود را تحت خطر و ریسک «بهم‌خوردگی» می‌دانید؟ 50درصد متخصصان صنعت بیمه معتقد بودند بین یک تا 20درصد تحت خطر هستند، 20درصد از متخصصان گفته بودند 21 تا 40 درصد، حدود 10درصد معتقدند بودند بین 41 تا 60درصد و 10درصد ریسکی را متصور نبودند و 10درصد باقی‌مانده هم اعلام بی‌اطلاعی کرده بودند. همان‌طور که می‌بینید غیر از 20درصدی که مطلع نبودند و ریسکی نمی‌دیدند، 80درصد مابقی به نحوی صنعت بیمه را بین یک تا 60 درصد با خطر برهم‌ریختگی مواجه می‌دانستند. بنابراین خطر جدی ا‌ست زیرا متخصصان و صاحبان شرکت بیمه هم آن را احساس کرده‌اند. به این ترتیب می‌توان گفت برون‌سپاری کردن، فین‌تک یا اینشورتک تفاوت‌شان در «بهم‌خوردگی» است و دقیقاً به همین علت نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت.

*آیا شرکت‌های بیمه‌ از حضور فین‌تک‌ها و اینشورتک‌ها احساس خطر می‌کنند؟


هاشم‌زاده: نام آن را احساس خطر نمی‌گذارم. ما در دنیا با پدیده اینترنت اشیاء روبرو هستیم به این معنا که تمام اشیاء موجود از مزیت‌های خود با شما می‌گویند. قاعدتاً هنگامی که یک ساعت می‌تواند ضربان قلب و ساعت خواب را به فرد اطلاع‌رسانی کند این امکان وجود دارد که بتواند ریسک را هم اندازه‌گیری کند.
خندان: بهتر است بحث را به دو بخش تقسیم کنیم؛ یکی ارتباط اینشورتک‌ها با بیمه و دیگری ارتباط تکنولوژی‌های درحال‌ظهور با این صنعت است. در رابطه با تکنولوژی‌های درحال‌ظهور صحبت شما این است که چگونه می‌توانند به صنعت بیمه کمک کنند. به عنوان مثال اینترنت اشیاء چه کمکی به‌شما خواهد کرد؟ در صورتی که شما اینترنت اشیاء را خریداری می‌کنید، سپس متعلق به شما می‌شود و در این بین اینشورتکی وجود نخواهد داشت.
هاشم‌زاده: چرا در رابطه با اینترنت اشیاء از اینشورتک استفاده می‌شود.
خندان: خیر این اینشورتک نیست، بلکه شما هستید که قبلاً کارهای خود را از طریق کامپیوتر انجام می‌دادید، قبل‌تر از آن با چرتکه کار می‌کردید و اکنون برنامه‌های موبایل‌ را به دست کارمندان خود می‌دهید.
بیمه از تکنولوژی‌های درحال‌ظهور استفاده می‌کند و به اینشورتک ارتباطی ندارد. اینشورتک دستگاهی به شما می‌دهد و می‌گوید هر کس از آن استفاده کند برای او ارزان‌ترین بیمة عمر دنیا را فراهم کرده و به او فروخته می‌شود.
اینشورتک برای صنعت بیمه –به شکل سنتی آن- یک تهدید است و لازم است عامل «بهم‌خوردگی»  پیدا شود. فرض کنید بیمه مسئولیت دارای 100 نوع بیمة مختلف است که توسط یک شرکت بیمه ارائه می‌شود. حال اگر یک فین‌تک یا اینشورتک یکی از این مسئولیت‌ها را آنقدر خوب ارائه دهد که تجربه‌ای جدید از نوع فناوری برای مشتری پدید آورد و به مذاق مشتری خوش آید، دیگر نمی‌توان آن نوع محصول را از کانال سنتی به فروش رساند، یعنی تاکنون از روش سنتی فروخته می‌شد و اکنون دیگران به نحو بهتری فروش را انجام می‌دهند.
هاشم‌زاده: موضوع این است که الان هم شرکت بیمه باید بیمه‌نامه را بفروشد. نهایتاً هر گاه فروش اتفاق می‌افتد چه از طریق اینشورتک باشد یا شبکة فروش موضوع این است که شرکت بیمه محصول را فروخته است. اپلیکیشن‌ها دقیقاً اینجا مورد توجه قرار می‌گیرند. بنده اصلاً روی موضوع ریسک آن بحثی ندارم، اما آمدن اینترنت اشیاء صنعت بیمه را با سهولت و نه مشکل مواجه کرده است.
حسینی‌تبار: از نظر شما چه اینشورتک موفق به فروش بیمه‌نامه شود و چه نماینده، در آخر شرکت بیمه منتفع خواهد شد. اما موضوع این است که اینشورتک مخاطب را جذب کرده و در رابطه با اینکه کارها را به کدام یک از شرکت‌های بیمه بسپارد تصمیم‌گیری خواهد کرد. اینجاست که شرکت‌های بیمه تهدید می‌شوند.  

*البته شما مجاز به فروش اینترنتی نیستید.


خندان: نگاهتان باید به پنج تا 10 سال آینده باشد.
حسینی‌تبار: مقصود بنده مخاطبی ا‌ست که نزد اینشورتک می‌آید و نمی‌داند باید چه کاری انجام دهد. اینشورتک او را به نمایندگان بیمه معرفی می‌کند و بیمه هم محصول خود را می‌فروشد. حرف من در تکمیل صحبت‌های شماست که این فروش از هر طریقی که باشد منوط بر تصمیم‌گیری اینشورتک است.
خندان: شرکت‌های بیمه باید به آینده توجه بیشتری داشته باشند. اگر این اعتقاد وجود داشته باشد که نهایتاً خرید از شرکت بیمه انجام می‌شود آن شرکت با شکست مواجه خواهد شد. نباید از اهمیت این موضوع که مشتری بتواند هر لحظه، هر زمان و هر جا به سرویس موردنظرش دسترسی داشته باشد، غافل شد. وقتی چنین امکاناتی به مشتری ارائه شود دیگر نمی‌توان آن را برگرداند. در اینشورتک نیز همین اتفاق می‌افتد، این شرکت اگر امروز نیاید فردا خواهد آمد. همین‌طور که شرکت‌های بیمه امروز شکست خود را اعلام نکرده‌اند و راجع به سال‌های 2020 و 2025 صحبت می‌کنند. معتقدند بین پنج تا 10 سال آینده 20 تا 60 درصد از کسب‌وکارشان بهم خواهد خورد. این مسئله در حوزة اختیارات صنعت بیمه نیست و خواه‌ناخواه اتفاق می‌افتد. البته ارزیابی ریسک دست بیمه‌ای‌ها است و می‌توانند بگویند از سنسور، جی‌پی‌اس و... استفاده نمی‌کنند. حتی تمام صنعت بیمه می‌توانند در مقابل تحریم اینگونه موارد متحد شوند، اما دست آخر نمی‌توان جلوی ورود اینشورتک و فین‌تک را گرفت.
هاشم‌زاده: چنین اتفاقی خواهد افتاد و در فرآیند مورد مثال، تمام حوزه‌ها درگیر خواهند بود. در واقع اینشورتک‌ها برای توزیع پا به عرصة میدان می‌گذارند.

*اثرات این تغییر چگونه در شبکة بیمة ایران نمایان خواهد شد؟


هاشم‌زاده: اینشورتک‌ها تأثیرگذاری بسیار زیادی دارند و یکی از حوزه‌های آنها مربوط به استفاده از تکنولوژی در فروش محصول و حوزة دیگر هدايت است که تغییرات می‌تواند به تمام این دلایل اتفاق افتد و شاید در جایی اتفاقی رخ دهد که ما الان فکر آن را نمی‌کنیم. این امکان وجود دارد که در آینده با مدل‌هایی روبه‌رو شویم که تغییرات را به شرکت‌های بیمه الزام کنند. و حتی منجر به حذف شرکت‌های بیمه شوند. در حال حاضر بسیاری از نمایندگی‌های شبکة فروش محصولات صنعت بیمه خیلی بیشتر و بهتر از شعب در سراسر کشور بازاریابی فروش را انجام می‌دهند. قاعدتاً اینشورتک‌ها هم می‌توانند این بخش را ایفا کرده و به تغییر قانون دست بزنند. اما معضل موجود این است که در حال حاضر راجع به اینشورتک‌ها ادبيات مشترک، قانون، دستورالعمل و آیین‌نامه‌ وجود ندارد. بحث ما فروش است و به هر ترتیب بازاریابی، مشاوره، و خرید بیمه‌نامه از طریق مشتریان می‌تواند به خوبی اتفاق افتاده و به سمت شبکه‌های فروش خاص هدایت شود. اما اگر سراغ فروش اینترنتی بیمه‌نامه بیاییم، به لحاظ آیین‌نامه و قوانین چیزی وجود ندارد که به راحتی بیمه‌نامه‌های خود را به‌صورت اینترنتی به فروش رساند. قوانین دست‌وپاگیر جلوی این کار را خواهند گرفت.

*آیا در این زمینه شرکت‌های بیمه احساس خطر نمی‌کنند؟


هاشم‌زاده: تغییر خواه‌ ناخواه اتفاق خواهد افتاد. این اتفاق در حال حاضر نمی‌افتد، اما با توجه به روند موجود شبکة فروش دستخوش تغییر خواهد شد.

*اگر مثلاً PWC از شما در مورد بهم‌خوردگی قواعد بازی با ورود اینشورتک‌ها سئوال کند، از صفر تا صد چه عددی برای احساس خطر شرکت‌های بیمه می توان عنوان کرد؟


هاشم‌زاده: فکر می‌کنم بین 30 تا 50 درصد.
حسینی‌تبار: در صحبت‌هایمان از لغات خطر، مختل، «بهم‌خوردگی»، درهم‌ریختگی، بهم‌ریختگی و تخریب صحبت می‌کنیم که انگار اینشورتک برای برهم زدن و اتفاقات بد به میان آمده است. اما پیش از آن باید توجه کرد که قبلة اینشورتک مشتری و بازار است.  اینشورتک سندیکای بیمه‌گران نیست که منافع شرکت‌های بیمه را قوی کند. اینشورتک مخاطب و تولید محتوا را مدنظر دارد. اقدامات موجود برای اینشورتک خطر، اختلال، درهم‌ریختگی و... نیست و صرفاً نیازی‌ست که مشتری دارد و دیگران نمی‌توانند به آن پاسخ دهند و این کار را اینشورتک انجام می‌دهد.

* اما برای شرکت بیمه بهم‌ریختگی و اختلال است.


حسینی‌تبار: بله، اما وقتی جریان مخاطب مطرح است قضیه متفاوت است. مثلاً روزی یک هزار نفر نزد من می‌آیند که بیمة عمر بخرند من همة اینها را با توجه به مسائلی که نسبت به آن آگاهی دارم بین شرکت‌های بیمه تقسیم می‌کنم. در این میان می‌توانم برند خود را به برخی از شرکت‌های بیمه هم متصل نکنم.
خندان: به‌تدریج شما تصمیم‌گیر بازار خواهید شد و می‌گویید چه کسی می‌تواند کار کند و چه کسی خیر.
حسینی‌تبار: ‌دقیقاً. الان هم با برخی از نمایندگان شرکت‌های بیمه همکاری نمی‌شود.

*آیا اینشورتک‌ها در ایران بهم‌ريختگي ايجاد کرده‌اند؟


حسینی‌تبار: شرکت‌های بیمه نباید نگران باشند. اینشورتک‌های زیادی به بازار خواهند آمد اما اینکه همگی ماندگار باشند مشخص نیست. خیلی هم نباید به شرکت‌های اینشورتکی که تبلیغات زیادی هم می‌کنند توجه داشت، اگر کار آنها را بررسی کنید در نهایت خواهید دید که اقدامات خاصی هم انجام نداده‌اند. حتی اگر کار خاصی کرده باشند نهایتاً محصول فروش شرکت بیمه را افزایش داده‌اند. بهترین اقدامی که شرکت‌های بیمه می‌توانند انجام دهند این است که با اینشورتک‌های ساختاریافته، تشکل‌یافته و قانونی همکاری کنند. اگر اینشورتک‌ها نقطة مقابل صنعت بیمه باشند هم باید توجه داشت که ما با دشمن و رقیب خود نیز کار می‌کنیم. یعنی همین شرکت‌های بیمه که رقیب هستند به سندیکای بیمه‌گران می‌روند، کنار هم می‌نشینند و باهم همکاری می‌کنند. اگر فعالیت از طریق اینشورتکی ساختارنیافته اتفاق افتاد مشخص شدن ایرادات دو تا چهار سال طول می‌کشد. در این میان یکباره سازمان تأمین اجتماعی یا مالیات بررسی‌ای انجام می‌دهد و به این نتیجه می‌رسد که شرکت بیمهاینشورتک بهتر است بسته شود، زیرا طبق بیزینس‌مدل موجودش مالیات ارزش افزوده، حق بیمة تأمین اجتماعی و... را روی هر پرداخت در نظر نگرفته است. تأمین اجتماعی از دریافت سود‌های 8/7 و 67/16 درصدی صحبت می‌کند، در صورتی که کل سودی که شرکت بیمه اینشورتک در هر بیمه‌نامه کسب کرده 10درصد بوده که از طریق کارکرد‌های نادرست به دست آمده است.
پیش از بیان راهکارها بهتر است موانع را مدنظر داشته باشیم، اکنون مشتری تقاضا دارد، اما تا زمانی که موانع قانونی و تعرفة ثابت بیمة مرکزی برای بیمة شخص ثالث وجود داشته باشد شرکت بیمه نمی‌تواند قیمت پایین‌تری در نظر بگیرد.

*شاید اصلاً مسئله قیمت نیست؟


حسینی‌تبار: حوزه‌های مختلف اینشورتک و پروسة سایت از تنش‌هایی بسیار عظیم خارج و به حوزة صنعت بیمه وارد شده است. شاید برایتان جالب باشد که در حوزه بیمه، فقط این فروش بیمه نیست که جذاب است. حوزه‌ای که در آن حوزه های دیه و پرداخت خسارت نیز اهمیت ویژه‌ای دارند، من هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم حوزة دیه روزی از حوزة تأمین اجتماعی هم بیشتر مشتری برای ما داشته باشد. مردم در رابطه با پرداخت خسارت، توزیع محصول و خدمات پس از فروش نزد ما می‌آیند و ما به آن‌ها می‌گوییم که چطور می‌توانند از شرکت‌های بیمة خاطی شکایت کنند، این خطری‌ست که برای شرکت‌های بیمه می‌توان متصور شد.

*منظورتان بحث قضایی ا‌ست؟


حسینی‌تبار: بله دقیقا. در هر صورت موانع تقاضای مشتری، یکی از موانع قانونی‌ست و شرکت بیمه نمی‌تواند در رابطه با بالا یا پایین بردن تعرفه‌ عدول کند. هنگامی که شرکت بیمه قادر به انجام این کار نیست، اینشورتک هم نمی‌تواند چنین کاری انجام دهد، تنها می‌توان بین چهار شرکت بیمه که لگوی متفاوتی دارند حضور پیدا کرد.
 بحث بعدی بیمة مرکزی‌ست که مورد تعرفة ثابت در آن مطرح است.

*آیا به نظر شما قوانين بيمه مرکزي دست‌و‌پاگير هستند یا اصلاً چون قانونی ندارد به عنوان مانع شناخته می‌شود؟


حسینی‌تبار: یکی از مهم‌ترین موانع در اینشورتک و فین‌تک قانون است، که اتفاقاً این مثال را در صنعت‌های دیگر نیز می‌توان دید؛ اگر فردا اسنپ و تپسی غیرقانونی اعلام شوند موارد دیگر از طریق گروه‌های تلگرامی و... راه‌اندازی خواهند شد. این‌طور نیست که با رفتن آن‌ها ما به آژانس‌های قبلی برگردیم. اینشورتک و فین‌تک در تمام دنیا دچار مشکل هستند و بحث دیگری به نام رگ‌تک (RegTech) برای وفق دادن آن‌ها با قوانین و صنعت بیمه به میان آمده است.
به فرض مثال اگر ما به حوزة پرداخت ورود کنیم، سازمان تأمین اجتماعی از لحاظ مواد قانونی خواهان 7/8 درصد سود است، اما رگ‌تک به این مسئله ورود کرده و اجازه نمی‌دهد که مشکل پرداخت سود 67/16 و 7/8درصدی در حق بیمة پیمانکاری داشته باشیم. حتی اگر شرکت دیگری مالیات ارزش افزودة را پوشش دهد نیز کمک خواهد کرد. بنابراین درست است که اینشورتک‌ها موانع قانونی دارند، اما صنایع دیگری پدیدار می‌شوند که جلوی این موانع را خواهند گرفت.

*در واقع رگ‌تک کار را برای فین‌تک و اینشورتک‌ها با سهولت روبه‌رو می‌کند؟


حسینی‌تبار: بله.

*لطفاً جمع‌بندی و راهکارهای موجود را بفرمایید.


هاشم‌زاده: بزرگ‌ترین  مساله  قانون و مقررات است که تاکنون هیچ موردی برای پیاده‌سازی آن در صنعت بیمه وجود نداشته و همچنان مطابق آئين‌نامه گذشته فعالیت می‌شود. اگر قصد ایجاد هرچه سریع‌تر مزایا برای مشتریان یا شرکت‌های بیمه وجود  داشته باشد باید در رابطه با قوانین به طور اساسی فکر شود.  مساله  بعدی این است که اگر قوانین و مقررات مشخص شود، شرکت‌های بیمه می‌توانند در حوزة فناوری اطلاعات سرويس‌هاي موردنظر اینشورتک‌ها را مطابق آیین‌نامه‌ها در اختيار بگیرند تا اینشورتک‌ها نیز بتوانند فعالیت خود را با شرکت‌های بیمه ادامه دهند و محصول شرکت بیمه را به فروش برسانند. این دو موضوع موانع اصلی‌ست و اصلاح قوانین و به‌روزرسانی نرم‌افزار و سرویس‌ها می‌تواند جزو راهکارهای موجود باشد.

*لطفاً علاوه بر ذکر راهکارهای موجود جمع‌بندی صحبت‌های خود را بفرمایید؟


خندان: ابتدا باید نکاتی را ذکر کنم سپس به راهکار برسیم؛ صحبت میزگرد حاضر به پنج تا 10 سال آینده مرتبط است، وگرنه امروز که شرکت‌های بیمه همه بزرگ و ستبر ایستادند و از قِبل قوانین موجود پیش‌روی می‌کنند، پس فعلاً نگرانی وجود ندارد.
هاشم‌زاده: شاید اینشورتک‌ها و فین‌تک‌ها در ایران ضعيف هستند، اما این مسئله در کل دنیا وجود دارد. تاکسی‌های اینترنتی در دنیا بسیار پیشرفته‌تر از ایران هستند و صرفاً موضوع قانون و مقررات مطرح نيست. خرید بیمه با خرید گوشی موبایل، کفش و... متفاوت است و در این رابطه موانع بسیاری وجود دارد. حتی در آینده هم نمی‌توان از همین موضوعِ قوانین و مقررات به راحتی چشم‌پوشی کرد.

*این مسئله مسیر توسعه فین‌تک‌ها را مقداری کند می‌کند.


خندان: برهم‌زنندگی که براساس تکنولوژی‌های در حال ظهور رخ می‌دهد اجتناب‌ناپذیر است. ما حدود 12 تکنولوژی نوظهور در دنیا می‌شناسیم که براساس بررسی‌های موجود هفت نمونه از آن‌ها تأثیر مستقیم و بالایی بر صنعت بیمه دارند. بنابراین صنعت بیمه ناچار به پوست‌اندازی‌ست. در بعضی موارد فقدان قوانین به راحتی در ذهن آدم می‌نشیند، اما هنگامی که برای یک تکنولوژی نوظهور قانون وضع کنیم دیگر به شکل قبل نخواهد بود و قوانین در راستای آینده شکل می‌گیرند و قانون‌های جدید پوست‌اندازی را برای همه اجباری می‌کنند. یکی از مهم‌ترین پیش‌برندگان موضوع «خودران‌ها» هستند. ماشین‌هایی بدون راننده که شاید در ایران به دلیل اینکه همیشه ماشین را بیمه کرده‌ایم خیلی هم خوشحال باشیم و بگوییم باز هم ماشین را بیمه می‌کنیم. اما در دنیا همیشه راننده بیمه شده و نه ماشین! در چنین شرایطی چه باید کرد؟
هفت اینشورتک مذکور با ریسک درصد بالا صنعت بیمه را تغییر می‌دهند، بنابراین پوست‌اندازی در قوانین اتفاق خواهد افتاد که پس از این اتفاق، بازی اینشورتک‌ها و زمین بازی بسیار بزرگ می‌شود. محدودیت‌های امروز از بین می‌رود و بالاخره اینشورتکی پیدا می‌شود که ماشین‌های خودران را بیمه کند و مسئولیت هوش مصنوعی را برعهده گیرد. ممکن است در چنین روزی صنعت بیمه با سرعتی که باید پیش نرفته باشد. صنعت بیمه به شکل امروزی آن نهایتاً تا یکی، دو سال آینده در جهان و حدود پنج تا 10 سال در ایران دوام خواهد آورد.

هاشم‌زاده: منظورتان این است که تغییر از چه چیزی به چه چیزی باید اتفاق بیفتد؟


خندان: تغییر در نحوة ایجاد و توزیع محصول و از دست رفتن بازار مشترک برای صنعت بیمه. یعنی دیگر چند شرکت بزرگ یا شرکت‌های بیمة کوچک‌تر بازیگر صحنه و عرصة بیمه نخواهد بود. پس باید پذیرفت که این تغییر در حال اتفاق است. مسئله دوم این است که یکی از راه‌های مواجه با موضوع همکاری با اینشورتک‌ها و باقی صنایع است. دیگر نمی‌توان بین صنایع دیوار کشید و گفت که صنعت‌های خودروسازی، آی‌تی، چوب و... متمایز از یکدیگر هستند.
 همه معتقدند سال 2018 سال شروع همگرایی (Convergence) است و ما می‌بینیم در عرض 10سال گذشته شاقول‌هایی که می‌شناختیم دیگر وجود ندارند. اکنون در شرایطی به سر می‌بریم که باید با تشکیل پرتفوی ریسک‌پذیر و همکاری، ریسک صنایع را پایین آورد و در نهایت باید برای موفقیت برنامه‌ریزی کرد و نه برای شکست. منظور از برنامه‌ریزی برای شکست آن است که برای گذشته نباید برنامه‌ریزی کرد. وقتی از مرحله‌ای خاص عبور می‌کنیم بازگشت به قبل امکان‌پذیر نیست، زیرا پیچیدگی‌های تکنولوژی دنیا را به هم متصل کرده و همه در این رشتة اتصال قرار داریم.

خبرگو
تازه ترین اخبار ایران و جهان

 

تصاویر

Top