به گزارش خبرگو ، رضا مهدوی، نوازنده سنتور، پژوهشگر، مؤلف، منتقد، مدرس و برنامهساز رادیو و تلویزیون در مورد این که دفتر موسیقی به عنوان قسمتی از معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، زمانی که مرکز بود چه اختیارات و وظایفی داشت و از زمانی که به دفتر تبدیل شد چه میکند؟ و مرکز و دفتر به لحاظ ساز و کار اداری چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟ و این نهاد قرار است صرفا سیاستگذاری کند یا قدرت اجرایی هم دارد؟ به خبرآنلاین گفت: «به عقیده من هدف اصلی، کوچکسازی موسیقی است! چون این نگرانی هست که نهاد موسیقی همچون نهاد سینمایی به یک سازمان تبدیل شود. مثالی میزنم. در ابتدای دهه 80 در مجموعهای مسئولیت گرفتم که دو سال بود نامش را عوض کرده بودند. یعنی مرکز موسیقی و سرود حوزه هنری که شده بود مرکز هنرهای شنیداری. بلافاصله این موضوع را در صحن هیئتمدیره و هئیتامنای حوزه هنری که متشکل از هنرمندان برجسته و مدیران و روسای عالیرتبه سازمان تبلیغات اسلامی بود، مطرح کردم. خوشبختانه آنها پذیرفتند و ناممان شد مرکز موسیقی حوزه هنری و این نام تا الان هم به قوت خود باقی است.»
او ادامه داد: «همان زمان نکتهای که باعث تعجب ما شد تن دادن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به این ماجرا بود که مسئول نهاد موسیقیاش از رئیس تبدیل به مدیر شود و به جای مرکز، بشود دفتر! اتفاقی که طبیعتا منجر به کاهش امکانات و بودجه شد و حوزه رسیدگی و نظارتیاش در اجرا هم مخدوش شد. هر چند که میگفتند هیچ فرقی نمیکند و این فقط بازی با الفاظ است و قرار است صرفا بالادستیها مجاب شوند که ما یک دفتر بیشتر نیستیم!»
مهدوی توضیح داد: «ما در سال 83 طرح محرمانهای را ارائه دادیم که در سازمان تبلیغات اسلامی و کمیسیون فرهنگی مجلس هم بررسی شد و براساس آن قرار بود، سازمان موسیقی شکل بگیرد. یعنی بخش موسیقی همه نهادها اعم از صداوسیما، شهرداری، ارشاد و حوزه هنری یک کاسه شوند و روسایشان شورایی داشته باشند که در آن تصمیمگیری واحدی انجام دهند و اگر در رابطه با موضوعی میزان رای منفی یا مثبت بیشتر بود موظف به عدم رعایت یا رعایت آن شوند تا به این صورت دموکراسی واقعی برقرار و نیز در جاهایی از موازی کاری پرهیز شود. مثلا ما اعتقاد داشتیم موسیقی مصطلح غلط زیرزمینی را با نگاهی مثبت میتوان به چشم تولیدات خانگی نگاه کرد اما وزارت ارشاد با این موضوع مشکل داشت و از آن سو صداوسیما بعضی از همین کارها را پخش میکرد!»
او افزود: «آن طرح متاسفانه با برخورد شدیدی مواجه شد و با تحکم به من گفتند «مگر قرار است موسیقی از چیزی که اکنون هست بزرگتر شود؟!» این سازمان میتوانست تشکیل شود و چیزی باشد شبیه آنچه اهالی سینما کردند و سازمان امور سینمایی و سمعی و بصری را تشکیل دادند. برای همین است که الان جشنواره فیلم فجر با 25، 30 میلیارد برگزار میشود و جشنواره موسیقی فجر اسما با دو میلیارد که در عمل کمتر هم هست. سینماییها، سازمان شدند اما اهالی موسیقی، تئاتر و تجسمی همان اداره کل و دفتر باقی ماندند و دور نیست روزی که دفترچه هم بشوند! نکته حائز اهمیت این است که بالادستیها به هیچ شکل نمیخواهند موسیقی از جایی که هست قدمی جلوتر برود و بیشتر از این به رسمیت شناخته شود، به گونهای که حتی در یکی از برنامههای توسعه کشوری فقط نام سینما ذکر شد و نه هنرهای دیگر. آنها ایستایی موسیقی را میخواهند، به گونهای که خودِ اهالی موسیقی از آنچه میکنند منصرف و سرخورده شوند. در صورتی که نمیدانند، نتیجه عکس میگیرند. چون هر چقدر فضا را برای چیزی تنگتر کنید، خواهان بیشتری پیدا میکند و این سوال برای افراد بیشتری پیش میآید که چرا نهادی که پیشتر مرکز بود با هفت طبقه ساختمان و تشکیلات که حتی اجراهای برونمرزی را هم تحت نظر داشت، امروز به این حال افتاده است؟»
مهدوی در پایان این بخش از صحبت های خود گفت: «امروز افرادی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی وزارت ارشاد در مورد اجراهای برونمرزی تصمیم گیرندهاند که ما نمیشناسیمشان و با کسانی تماس میگیرند و روانه اجراهای خارج از کشور میکنندشان که مشخص نیست صلاحیت هنری لازم را دارند یا نه و دفتر موسیقی عملا تبدیل شده است به یک ممیز! ممیزی که نه میتواند از اهالی موسیقی حمایت کند و نه توان سیاستگذاری دارد، در صورتی که این کار طبق قانون بر عهدهاش است. این دفتر حتی تولید هم نمیکند و به نظرم مرکز موسیقی حوزه هنری و صداوسیما نسبت به دفتر موسیقی وزارت ارشاد در این زمینه یک قدم جلوترند، چون حداقل خودشان برای خود سیاستگذاری میکنند. تولیداتی هم دارند. سالن و استودیو در اختیار دارند، کنسرت برگزار میکنند و هر لحظه هم بخواهند بیانیه میدهند و تابع هیچ تصمیمگیرنده دیگری هم نیستند. سه نفری که قبل از من مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری بودند، باید از وزارت ارشاد مجوز میگرفتند و استقلال ما، یک قانون نانوشته بود که من خودم در دهه 80 به وجود آوردم و در نهایت مجموعه به نوعی خوشش آمد و پذیرفت والا ما طبق قانون باید از وزارت ارشاد مجوز میگرفتیم اما ایستادگی کردیم و نگرفتیم. اتفاقی که باعث شد در اواخر دوران مدیریتم به شدت تحت فشار باشم و پس از آن که آقای پیروز ارجمند را به جای خود معرفی کردم ایشان در اولین گام با دفتر موسیقی وزارت ارشاد، جناب محمد میرزمانی تفاهمنامه امضا کرد...»
مشروح این مناظره را بر سر دفتر موسیقی که با حضور کیوان ساکت، رضا مهدوی و مانی جعفرزاده برگزار شد اینجا بخوانید.