به گزارش خبرگو ،رامتین خداپناهی، کارگردان، بازیگر و مدرس سینما و تلویزیون در سال ۱۳۵۰ در خانوادهای اهل هنر در گرگان به دنیا آمد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته نمایش و مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک است.
او از سال ۱۳۷۸، پس از فارغ التحصیل شدن از مقطع کارشناسی، به صورت حرفهای وارد کار بازیگری شد. اولین تجربهاش تله تئاتر «کشتی نوح» بود و پس از آن بلافاصله در فیلم «ارتفاع پست» ساخته ابراهیم حاتمیکیا به ایفای نقش پرداخت. بخشهایی از گفتوگوی این بازیگر را میخوانید.
سینمای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آسیبهای سینما در منطق رامتین خدا پناهی چگونه تحلیل میشود؟
ما سینمای بینالمللی نداریم. چون صنعت سینما نداریم سینمای ما سینمای بومی، خانگی، دلالی و حجرهای است. سینمایی سینما است که استودیو و کمپانی فیلمسازی در آن فعالیت کند. سینما یعنی «برادران وارنر»، «کلمبیا پپیکچرز»، «یونیور سال». سینما یعنی بازگشت سرمایه و اکران جهانی. تنها کشوری که درحال حاضر با هالیوود رقابت میکند بالیوود هند است. هالیوود بین 700 تا 800 فیلم و بالیوود بین 1000 تا 1200 فیلم میسازد و البته فرانسویها نیز 240 فیلم در سال دارند که نتوانستهاند رقابت کنند. در کنار سینما به عنوان رسانه، تئاتر نیز یک رسانه است چون از تکنیک و ابزار مدرن استفاده میکند. طبیعتا اگر از همه این موارد به عنوان رسانه یاد کنیم مختص کشورهای سرمایهگذاری محسوب میشوند.
در سینمای ما هرکدام باند و تیم شدهاند و هرکسی که به فیلمساز نزدیکتر است وارد پروژه میشود. ممکن است بنده با تهیه کنندهای ارتباط نداشته باشم ولی بازیگری با او هر روز ناهار میل کند در این صورت طبیعی به نظر میرسد که او در فیلم بازی میکند. تعداد محدودی کارگردان وجود دارند که بخواهند کیفیت بازی و استعداد خوب یک بازیگر را برای انتخاب نقش در فیلمش مدنظر داشته باشند، چون بیشتر انتخابها محفلی است. ما به حضور بازیگرانی چون گلزار نیاز داریم اما موضوع این است که اگر مانند هالیوود صنعت داشتیم گلزار را مانند دی کاپریو که در طول این سالها رشد کرده است، پرورش و تحویل سینمای ایران میدادیم که متاسفانه این بخش را نداریم.
چرا رامتین خدا پناهی که با بازی در «فقط به خاطر تو» به یک شگفتی و امید در بازیگری تبدیل شد به ناگه روندش تغییر کرد و با رکود روبرو شد؟
همواره سعی میکنم وقتی نقش و وظیفهای بر عهده من گذاشته شود به بهترین نحو انجام دهم اما فکر میکنم باید در محفلها باشید و ورای کار، ارتباطات خود را حفظ کنید که من اهل آن نیستم. احساسم بر این است که این محافل ربطی به توانمندی در بازیگری ندارند بلکه باید وارد ماجراهایی شوید که خوشایند من نیست.
متاسفانه در حال حاضر اهمیت حاشیه از متن بیشتر است و من انسان حاشیه بازی نیستم. دوست ندارم وارد دهلیزهای ارتباطات غیر افلاطونی شوم. با همین روندی که پیش میروم اگر کاری به عهده من گذاشته شد در حد خودم جواب آری میدهم و اگر نشد در گوشهای نان و لوبیای خود را میخورم. از شبکه جِم به بنده پیشنهاد شد که کار کنم اما علاقهای به حضور در این شبکه ندارم. شبکهای که چیپ است. من در کشورم در حال کار هستم و دلیلی وجود ندارد از کشورم به شبکه ی چیپ بروم. البته در عرصه بین لمللی دوست دارم مثل معادی و فرهادی فعالیت کنم
جایی نگفتهام اما یکی از علاقهمندیهای من برای ورود به سینما کارگردانی بوده است که به آن به شدت شوق دارم و نمیدانم چگونه از بازیگری سر در آوردم. طرح یک اثر توسط یکی از دوستان چند سال است که نوشته شده و به یکی از دوستان کارگردان فیلمنامه نویس دادهام و حدود 70 درصد آن انجام شده و امیدوارم در سال 97 این فیلم را بسازیم که با تحقق این موضوع فکر میکنم یکی از آرزوهای بزرگ ذهنی من برآورده شود.