به گزارش خبرگو ،واقعیت این است که هر چه بر میزان بحران آب در کشور افزوده میشود، به همان نسبت به نیستی نزدیک میشویم. پررنگ شدن بحران آب در کشور بحرانهای متعدی را پدید میآورد که مهاجرتهای زیستمحیطی تنها نمونه کوچکی از آن است. وضعیت آشفته منابع آبی در استان سیستانوبلوچستان مسئولان این استان را بر استفاده از آبهای ژرف ناچار کرد. حال سوال آن است که آیا این شیوه را میتوان برای سایر استانهای کمآب ایران نیز استفاده کرد و اساسا استفاده از آبهای ژرف تا چه میزان توجیه منطقی و علمی دارد؟
هیات دولت در سال 96 مصوبهای با اعتبار 25میلیارد تومان را برای حفر چاه آب ژرف و تامین آب آشامیدنی اضطراری استان سیستانوبلوچستان در نظر گرفت. البته پیش از این در حوزه آب ژرف با وام 250میلیون دلاری روسیه به ایران اقدامات مشترکی با روسیه در ایران شروع شد. ابتدا باید تعریفی از آبهای ژرف داشته باشیم. آبهای ژرف در اعماق بیش ازهزار متری کره زمین وجود دارند و یکی از مناطقی که آب ژرف در حال جریان آن میتواند مصرف آشامیدنی داشته باشد محدودههای گسلهای زلزله است. با جدی شدن موضوع برداشت آبهای ژرف در سیستانو بلوچستان این سوال برای نگارنده پیش آمده که آیا میتوان این سیستم بهرهبرداری از آب را در سایر مناطق خشک ایران نیز اجرا کرد یا خیر.
منابع آب سطحی محدود
از نظر اقلیمی، کشور در یک منطقه خشک قرار گرفته و منابع آب سطحی محدودی دارد. متاسفانه تاکنون برنامهریزی جامعی در مورد مطالعه منابع مختلف آب در کشور نداشتهایم، اما دیدگاه برخی از کارشناسان آن است که باید از آبهای زیر زمینی و همچنین ژرف کشور بهرهبرداری کنیم زیرا در غیراین صورت این آبها از کشور خارج میشوند، اما برخی دیگر از آنها هشدار میدهند که استفاده زیاد از آبهای زیرزمینی و ژرف سبب کاهش منابع آبی تجدیدناپذیر میشود و زندگی آیندگان این سرزمین را با مشکلات فراوانی مواجه میکند.
انواع آبهای ژرف
آبهای ژرف به دو دسته تجدیدپذیر و تجدید ناپذیر تقسیمبندی میشوند. آبهای فسیلی، آبهای ژئوترمال(زمین گرمایی) و آبهای نفتی تجدیدناپذیرند. بهعنوان مثال تمام آب گرمها در مناطق مختلف کشور مثل سرعین، فردوس و نایبند طبس آب ژرف هستند. این آبها از درون زمین به بالا میآیند و تجدیدناپذیرند، استفاده از این آبها در پروژه بهرهبرداری از آبهای ژرف در دستور کار نیست. آبهای تجدید پذیر نیز دو نوع هستند. یک نوع آبهای موجود در رسوبات کواترنری یا آبرفتها هستند که در صورت بهرهبرداری بیش از ظرفیت احتمال نشست زمین وجود دارد. بنابراین استفاده از آبهای ژرف گستره بسیار زیادی ندارد و تنها آب ژرفی که توسط متخصصان امکان بهرهبرداری دارد و سبب نشست یا تهدیدات زیستمحیطی نمیشود آبهای پهنههای گسلهای عمیق، کلان و فعال و آبهای برون حوزهای هستند که از خارج از مرزهای ایران، وارد کشور میشوند. این آبها، در اعماق بیش از 700 متری زمین قرار دارند و بهدلیل آنکه در زیر زمین جریان دارند از کیفیت بهتری نیز برخوردارند. در صورت عدم برداشت این آبها، آنها از کشور خارج میشوند. بهعنوان مثال چشمههای آب شیرینی در دریای عمان و خلیج فارس وجود دارد که از زیر زمین به بیرون از ایران میروند و ما عملا استفادهای از آنها نمیکنیم. سازمان زمین شناسی، گسلهای فعال و اصلی کشور را که میتوان آبهای ژرف را از آنها بهرهبرداری کرد، شناسایی کرده است. گسل درونه در شرق ایران همچنین گسلهایی مانند کَلمرد، شتری طبس، اسفندیار، نایبند، زاگرس، تهران و گسل میامی از جمله این گسلها هستند. این گسلها در کویرهای ایران و دشت لوت نیز پراکنده شدهاند. این پهنهها فعال هستند و آب در آنها جریان دارد.
مشکلات انتقال آب به مناطق کمآب
پروژههای انتقال آب در کشور همواره مشکلاتی را بههمراه داشته است. حتی اگر هزینه بالای اجرای پروژههای انتقال آب را در نظر نگیریم نمیتوان از مشکلاتی که این کار برای کشاورزان مناطق انتقال آب به وجود میآورد، گذشت. پروژههای انتقال آب بسیاری در سالهای اخیر در کشور افتتاح و اجرا شدهاند و اکنون بهرغم ثمرهای که در استان مقصد انتقال آب داشتهاند مشکلات فراوانی را برای مردم و بهویژه کشاورزان استان مبدأ انتقال آب ایجاد کردهاند. مشکلاتی که نشانههای آن را در اعتراضات کشاورزان اصفهانی یا کشاورزان حوزه کارون میتوان مشاهده کرد. مشکلات مذکور در حالی برای کشاورزان ایجاد میشود که ما از بسیاری از کانالهای حاوی آب ژرف در کشور استفاده نمیکنیم و برخی از کانالهای حاوی آب ژرف از کشور خارج و وارد اقیانوس و دریا میشوند. برخی از اینها وارد سرزمینهای اطراف ایران میشوند که در آنجا هم ممکن است به یک سمت دیگر حرکت کنند یا در سفرههای آب زیرزمینی بهصورت ذخیره بمانند. بهعنوان مثال وارد افغانستان، عراق و پاکستان شوند. فرونشست نکردن زمین فقط در مناطقی از کشور اهمیت دارد و احتمال آن در همه جای کشور وجود ندارد. بنابراین بهنظر میرسد موضوع خطر نشست زمین بر اثر استفاده از آبهای ژرف در تمام کشور وجود ندارد و بهعنوان مثال حفر چاههای 300 متری در نوار مرزی استان سیستانوبلوچستان، اشکال ندارد، زیرا در سیستانوبلوچستان، گسلهای زیادی وجود دارد و حفر چاههای 300 متری یا 400 متری را در پهنههای گسلش هیچآسیبی به زمین آن وارد نمیکند. استفاده از ذخایر آبی بومی هر منطقه همواره اولویت بیشتری نسبت به اجرای پروژههای انتقال آب چندینهزار کیلومتری دارد. در هر صورت نمیتوان از مضرات محیطزیستی در طرح برداشت آبهای ژرف نیز غافل بود، زیرا دانستن تبعات مثبت و منفی اجرای یک طرح در کنار یکدیگر کارشناسان و مسئولان را مجاب به اجرا یا عدم اجرای آن میکند. نکته حائزاهمیت آن است که نباید فراموش کرد دیگر زمان آزمون و خطای ما در ارتباط با حل بحران آب در کشور تمام شده و اکنون تنها باید به مساله آب نگاهی نگران همراه با کار کارشناسانه و دقیق داشته باشیم.
عدمتایید استفاده مداوم از آبهای ژرف
یک کارشناس مسائل و منابعآبی با تاکید بر آنکه استفاده مداوم از آبهای ژرف را تایید نمیکند، میگوید: استفاده از آبهای ژرف باید از منابع تجدیدپذیر باشد و اگر بنا به استفاده از منابع آبی تجدیدناپذیر باشد، این منابع به مرور به اتمام میرسند و توسعه در انتها با چالش روبهرو خواهد شد. کامران داوری میافزاید: از آبهای زیرزمینی نباید بیش از حد مجاز برداشت شود و اگر برداشت کردیم نباید به سطوح پایینتر مانند آبهای ژرف دستاندازی کنیم. او میگوید: متاسفانه در حالحاضر توسعه از ظرفیت طبیعی گذر کرده است و همچنین از آبهای زیرزمینی نیز بیش از حدمجاز استفاده کردهایم و بنابراین آنها دیگر نمیتوانند پشتیبان منابع آبی کشور باشند و به اضطرار به بهرهبرداری از آبهای ژرف رو آوردیم. آبهایی که استفاده از آنها هزینه بسیار زیادی دارد و منابعی ناپایدارند. داوری میافزاید: باید استفاده از آبهای ژرف را برای مدتی کوتاه و گذرا به منظور خروج از بحران آبی بدانیم و تلاش جدی در راستای کاهش مصارف منابع تجدیدپذیر آب در مناطق مختلف داشته باشیم. او خاطرنشان میکند: اما اگر این فرایند را بهصورت ممتد ادامه دهیم و از این منابع آبی بیش از حد استفاده کنیم در این صورت دچار عواقب ناخوشایندی در آیندهای بسیار نزدیک خواهیم شد. داوری میگوید: از نظر زیستمحیطی، آبهای زیرزمینی و ژرف به یکدیگر مرتبط و متصلاند و هرچند ارتباط بسیار ضعیفی دارند اما از یکدیگر جدا نیستند. او میافزاید: هر چه استفاده از آبهای زیرزمینی بیشتر شود سایر حوزههای مجاور را نیز دچار چالش میکند. داوری میگوید: این کار موجب نشست زمین یا زلزله القایی میشود، البته بهدقت نمیتوان درباره ارتباط بین استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی و زلزله اظهارنظر کرد و نیازمند مطالعات بسیار دقیقتر است. این موضوعات استفاده مداوم از آبهای ژرف را منطقی نشان نمیدهد و باید جای سرمایهگذاری بر این پروژهها بر متعادلسازی توسعهملی با ظرفیتهای طبیعی مناطق مختلف سرمایهگذاری کنیم و بحث آمایش سرزمین را جدیتر بگیریم. در سیستانوبلوچستان و بخشهای جنوبی بهدلیل عدم فاصله با دریای عمان میتوان آب دریا را تصفیه کرد و هزینه آن را با تمرکز صنعت یا توریسم در این منطقه و افزایش تولید ناخالص این استانها فراهم کرد. او تاکید میکند: استفاده از آبهای ژرف بهعنوان پانسمانی موقت برای عبور و گذر از وضعیت خطرناک کنونی ایرادی ندارد، اما باید موقتی باشد و توسعهملی را با ظرفیتهای طبیعی کشور متعادل کنیم. در واقع گاهی بهدلیل اضطرار اقدامات اشتباهی را انجام میدهیم و چارهای جز انجام آنها نداریم. نباید فراموش کرد این اقدامات در بلندمدت توجیه ندارد و در تمام کشورهای دنیا آبهای زیرزمینی بهعنوان ذخایر استراتژیک نامیده میشوند و اگر ایران بهشدت با خشکسالی روبهرو باشد و اگر در برخی مناطق ایران خشکسالی شدید 30ساله رخ دهد؛ احتمالی که چندان دور از ذهن نیست برخی از مناطقشهری دچار مخاطرات بسیار وحشتناک میشوند و چاره کار استفاده از ذخایر استراتژیک خواهد بود.