به گزارش خبرگو ،براساس گزارش اداره کل محیطزیست استان خوزستان، میزان غلظت گردو غبار خوزستان در برخی مناطق حتی به بیش از 47 برابر حد مجاز رسیده است.هنگامیکه شاخص آلودگی هوا از مرز ۳۰۰ بگذرد، باید دستور تخلیه شهر داده شود. در روزهایی که مردم جلگه خوزستان با ریزگردها دستو پنجه نرم میکنند، هرازگاهی برخی مسئولان برای بررسی وضعیت به این منطقه سفر کرده و البته گاهی اوقات بودجههایی را نیز برای مقابله با آن اختصاص میدهند. برخی مسئولان ازپایتخت، سعی بر حل مشکلات مردم خوزستان دارند. برگزاری جلسهای باحضور رییس مجلس شورای اسلامی، رییس سازمان حفاظت محیطزیست، وزیر نیرو، وزیر جهاد و کشاورزی، سخنگوی دولت و رییس کمیسیون تلفیق و مجمع نمایندگان خوزستان نمونه بارزی از این دست اقدامات است. جلسهای که در آن مقرر شد برای مقابله با ریزگردها، نهال کاری در آن منطقه انجام شود.
همچنین اختصاص حدود ۶۰۰ میلیون متر مکعب برای مرطوب سازی برخی کانونهای ریزگردها نیز یکی دیگر از مصوبههای این جلسهبود.
حقابه ای که مشکل ریزگردها را حل نمیکند
مسئولان درحالی 600 میلیون متر مکعب برای تنها مرطوبسازی خوزستان اختصاص دادهاند که به گفته معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیطزیست خوزستان، در 6 ماهه دوم سال جاری هیچ سهمیه آبی به تالابهای استان داده نشده است و حقابه مشخص شده از سوی سازمان آب و برق خوزستان برای تالاب شادگان یک میلیارد و 600 میلیون متر مکعب و برای تالاب هورالعظیم یک میلیارد و 730 میلیون متر مکعب بوده و تاکنون هیچ سهمی از این مقدار داده نشده است.
با نگاهی به آمارهای ارائه شده از سوی مسئولان محیطزیست خوزستان و مصوبههای جلسه پربار مسئولان در پایتخت، این نتیجه حاصل میشود که 600 میلیون متر مکعب درد از مشکل خوزستان حتی برای کوتاه مدت نیز دوا نخواهد کرد؛ چراکه تنها برای تامین حقابه دو تالاب شادگان و هورالعظیم حدود 3 میلیارد و 300 میلیون متر مکعب آب مورد نیاز است.
خبرهای بدی از تالابهای خوزستان در راه است
عادل مولا، معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیطزیست خوزستان به ایرنا درباره وضعیت فعلی تالابهای این استان گفت:«تا دو ماه آینده منتظر اتفاقهای بدی در تالابهای خوزستان هستیم و خیلی به آینده تالابها خوشبین نیستیم.وقتی سازمان آب و برق خوزستان در محل ورودی تالاب میگوید سهمیه آب تالاب 21 متر مکعب بر ثانیه است، حقابه تالاب باید حداقل 10 متر مکعب باشد تا تالاب زنده بماند.
در حال حاضر وضعیت هر چهار تالاب استان شامل هورالعظیم، شادگان، بامدژ و میانگران بسیار نگران کننده است؛ چراکه تالابی مانند میانگران که هیچ رودخانه ای نیز آن را تغذیه نمیکند، در وضعیت بسیار خطرناکی قرار گرفته است.هر سال حداقل 40 درصد گونههای پرنده به تالاب میانگران مهاجرت میکردند اما در سال جاری مهاجرت و مشاهده هیچ گونهای در آن به ثبت نرسیده، چراکه قسمت اعظم آن خشک شده است. ورودی آب به تالاب شادگان در حال حاضر صفر است و از رود جراحی حتی یک قطره آب نیز به تالاب شادگان نمیرسد؛ هر چند ممکن است از پشت سد مارون آب رهاسازی شود اما همان میزان هم زمانی که از پنج شهر عبور میکند، چیزی برای تالاب باقی نمیماند. طرح انتقال آب کارون به تالاب شادگان 60 درصد پیشرفت داشته و برای ادامه روند پروژه نیاز به اعتبار بیشتری است.تالاب شادگان در جنوب خوزستان، هورالعظیم در غرب سوسنگرد، تالاب میانگران در شمال شرقی و در شهرستان ایذه و تالاب بامدژ بین اهواز و دزفول و غرب رودخانه کارون واقع شدهاند».
کانونهای داخلی ریزگرد بلای جان مردم
رییس سازمان حفاظت محیط زیست منشأ ریزگردها در زمستان را کانونهای داخلی اعلام کرده است. کانونهایی که بهدلیل اجرای پروژههای آبی اشتباه و تصمیمات غلط مسئولان بهوجود آمدهاند.
گرد و غبار با منشأ داخلی بهدلیل خشکی تالابها، خشکسالی، رها شدن اراضی کشاورزی، بارگذاریهای اشتباه منابع آبی بالادست سد مارون در حوزه آبریز رودخانه زهره، انتقال بخشی از آب سد کوثر برای کشاورزی به استان فارس، شهر نورآباد ممسنی، استان کهگیلویه و بویراحمد و شهر بهبهان، رخ داده است. تمامی این اقدامات موجب خشکی رودخانه زهره شده و این خشکی،چشمههای تولید گرد و خاک رادر پایین دست رودخانه و دشت سیجان بهوجود آورده است. همچنین بهدلیل فاصله بسیار کم شهرهای اهواز و آبادان با رودخانه زهره، در مواقعی که جهت باد از سمت جنوب به شمال است، شاهد پدیده گرد و خاک و بحران در شهرهای اهواز و آبادان هستیم.
وزیر جهادکشاورزی از نهالکاری در پنج هزار هکتار منطقه فوق بحرانی مربوط به جنوب شرق اهواز خبر داده است؛ درحالی که طبق گزارش اداره منابع طبیعی استان خوزستان، 350 هزار هکتار کانون فرسایش بادی در خوزستان وجود دارد. اعتبار مهار این کانونهای فرسایش بادی معادل یک درصد تثبیت آنهاست. با این اعتبارات، مهار کانونهای فرسایش بادی، بیش از 100 سال بهطول میانجامد.
ریزگرد سوغات میانرودان برای خوزستان
کانونهای داخلی تنها منشأ ریزگردهای خوزستان نیستند، سالهاست که سوغات میانرودان برای جلگه خوزستان گرد و غبار بوده است.
نخستین متهم ردیف اول معضل ریزگردهای ایران، پروژه آناتولی بزرگ یا طرح «گاپ» ترکیه است. در پروژه گاپ ۲۲ سد و ۱۵ نیروگاه پیشبینی شده است. در جنوب شرق ترکیه هشت سد بزرگ و متوسط از جمله آتاتورک در رودخانه فرات و ایلیسو در دجله احداث شدهاند. در دو دهه گذشته ۲۳ میلیارد دلار مجموعه هزینه پروژه گاپ شده که هدفگذاری آن تامین ۲۵ درصد از منابع آب و ۲۰ درصد از مجموعه برق مورد نیاز ترکیه است. طرحی که تیشه به ریشه محیطزیست ایران میزندو بیش از 60 هزار میلیارد مترمکعب آب از حقابه رودخانههای دجله و فرات را بهوسیله سدسازی ربوده است. معروفترین سد این پروژه بهنام «آتاتورک» شناختهمیشود. این طرح موجب شد منطقه میانرودان یا بینالنهرین از 90 رودخانه بهابعاد زایندهرود محروم شود. پیامد اجرای طرح «گاپ» بحران خشکسالی در سوریه و عراق، بایر شدن چند میلیون هکتار از اراضی کشاورزی این کشورها و قطع حقابه رودخانه هورالعظیم ایران از دجله و فرات بوده است.براساس آمار سال 68 ، چشمههای تولید گرد و خاک در منطقه عراق و سوریه 6 چشمه بوده اما درحال حاضر به بیش از 300 چشمه افزایش یافته است.
یکی از سدهای معروف و البته بسیار خطرناک طرح «گاپ» ایلیسو است. سدی که توسط مستشاران فنی از کشورهای آلمان، اتریش و سوییس طراحی و تا یک مقطعی نیز توسط آنان درحال ساخت بود. گنجایش این سد بیش از 10میلیارد مترمکعب یعنی حدود سه برابر بیشتر از کرخه بهعنوان بزرگترین سد ایران است. ایلیسو در منطقه کردنشین «حسنکی» جانمایی و درحال ساخت است. آنجا یک منطقه باستانی ارزشمند بههمراه ثبت یونسکو است. احزاب سبز در کشورهای آلمان، اتریش و سوییس نسبت به ساخت سد ایلیسو اعتراضهای گستردهای انجام دادهاند. اعتراض احزاب سبز این کشورها به پروژه ایلیسو موجب شد تا دولتهای آلمان، اتریش و سوییس از این پروژه خارج شوند. اما باوجود خارج شدن این کشورها از پروژه ایلیسو، ترکیه همچنان قصد اجرای این پروژه را دارد و سد ایلیسو تاکنون متوقف نشده است. طبق برنامهریزیها این پروژه تا سهسال دیگر به اتمام میرسد. کارشناسان محیط زیست بارها نسبت به پیامدهای احداث و آبگیری این سد به دولت ترکیه هشدار دادهاند اما دولت ترکیه بدون توجه به این هشدارها باسرعت بیشتری این پروژه را ادامه میدهد.
ریزگردهای خارجی که خود ساختیم
ترکیه در پاسخ به اعتراض دولت ایران و دیگر کشورهای همسایه نسبت به سد ایلیسو گفته است:« ترکیه از حق حاکمیتش بر سرچشمههای دجله و فرات و سدسازی بر آنها نمیگذرد و منابعی همچون آب را با دیگر کشورها به اشتراک نمیگذارد».
باوجود دیپلماسی ضعیف آبی دولت در اینباره، افکار عمومی اعتراضهای فراوانی نسبت به این استدلال دولت ترکیه داشتهاند و پویشهای مردمی نجات میانرودان در اعتراض به این پروژه آبی شکل گرفته است. اما باوجود تمامی این اعتراضها، ایران درحالی به دولت ترکیه برای توقف پروژههای آبی فشار میآورد که طرح انتقال آب از زاب به ارومیه برای احیای دریاچه ارومیه را روی سرشاخههای دجله اجرا کرده است. پروژهای که بر شدت خشکی دجله و سرانجام افزایش کانون چشمههای گرد و خاک در خارج از کشور تاثیر مستقیمی دارد. گرد و خاکی که درنهایت در چشم مردم ایران زمین میرود. باور این مساله که محیطزیست جغرافیاپذیر نیست، برای مسئولان کشور بسیار سخت است. اما باید این مساله را پذیرفت که بخشی از ریزگردها با منشأ خارجی نیز نتیجه عملکرد اشتباه مسئولان در داخل است. وجود ذخایر عظیم نفتی، خاک حاصلخیز، قطب کشاورزی، 12رودخانه خروشان و چندین تالاب بزرگ در هر نقطهای از کشور بهشتی را میسازد که زندگی در آن رویای هر ایرانی است.
اما زندگی در جلگه خوزستان باوجود تمامی این نعمتهای خدادادی به کابوسی برای مردمانش تبدیل شده است؛ عرصه چنان بر مردم خوزستان تنگ شده که مهاجرت را به ماندن در زادگاه خود ترجیح دادهاند.