به گزارش خبرگو ، ارزانی قیمت سوخت در کشور، یکی از مهمترین علتهایی است که دستاندرکاران را بر آن وا داشته که چاله اشتغال را افزایش قیمت بنزین پر کنند اما چه کسی میتواند تضمین کند که منابع حاصل از فروش بنزین هزار و ٥٠٠ تومانی واقعا به سمت اشتغال جاری شده و به سرنوشت درآمد ٣٦هزار میلیارد تومانی ناشی از هدفمندی یارانهها دچار نشود؟
البته به نظر میرسد مجلس به این راحتیها متقاعد نمیشود. تماسهای مکرر با کمیسیونهای مختلف مجلس صحه بر این ادعا میگذارد. خالدی سردشتی عضو کمیسیون انرژی در اینباره میگوید: قاطبه مجلس با طرح افزایش نرخ سوخت مخالف است و من فکر نمیکنم این طرح در صحن علنی مجلس رأی بیاورد.
علیعسگر ظاهری عبدهوند نماینده مسجد سلیمان در مجلس شورای اسلامی هم توضیح میدهد: نه من بلکه تقریبا تمام اعضای کمیسیون انرژی مجلس با افزایش قیمت حاملهای انرژی موافق نیستیم. مردم بیکارند و توان اقتصادی کشور پایین آمده است.
محسن ایزدخواه هم با اشاره به تجربه ناموفق آزادسازی حاملهای انرژی میگوید: تجربه به ما نشان داده که شوک ناگهانی افزایش قیمت به منظور کسب درآمد، جامعه را فقیرتر و سفره مردم را کوچکتر کرده است.
«نه» قاطع نمایندگان
نمایندگان زیر بار نمیروند. خالدی سردشتی میگوید: صورتمسأله زیباست. سوخت ارزان را گران کنیم و به واسطه آن برای جوانان اشتغالزایی کنیم اما واردکردن شوک ناگهانی قیمت راه مناسبی نیست. من هم موافقم که قیمت سوخت در ایران ارزان است اما باید برای رساندن آن به قیمت واقعی، با شیب ملایم و به صورت پلکانی عمل شود. به گفته این نماینده شرایط اقتصادی مردم کشش این افزایش قیمت را ندارد و مجلس به احتمال قوی در مقابل این طرح ایستادگی میکند.
عضو کمیسیون انرژی مجلس ادامه میدهد: افزایش قیمت سوخت رشد کاذب قیمت در همه کالاها و اقلام را به همراه دارد.
مردم فقیر و فقیرتر میشوند
مردم در حوزه شهری و روستایی فقیر و فقیرتر میشوند. محسن ایزدخواه افزایش فقر در جامعه را یکی از تبعات افزایش نرخ سود در کشور دانسته و میگوید: بعد از هدفمندی یارانهها، سفره مردم کوچکتر و بر تعداد فقرا افزوده شد. از طرفی، بزرگترین مصرفکننده حاملهای انرژی خود دولت و دستگاههای زیرمجموعه آن است. همین کافی است که هزینههای دولت بالا رفته و نرخ تورم افزایش پیدا کند.
سقوط بهداشت مردم
ایزدخواه یکی از تبعات هدفمندی یارانهها را، ٢,٥برابرشدن نرخ تورم در حوزه بهداشت و درمان دانسته و میافزاید: هنگامی که احمدینژاد دولت را به روحانی تحویل میداد، حوزه بهداشت و درمان مصیبتزده بود. بین ٥ تا ٧درصد مردم به علت فشار هزینههای درمانی به دره فقر سقوط کرده بودند.
چرا تکسرنشین در ایران زیاد است؟
کاهش تعداد خودروهای تکسرنشین یکی از اهداف افزایش قیمت سوخت است. ایزدخواه اما سوال بجایی را مطرح میکند: تا به حال از خود پرسیدهاید چرا مردم ایران نسبت به سایر کشورها کمتر سراغ حملونقل عمومی میروند؟ آیا بسترهای مناسب برای استفاده از حملونقل عمومی در کشور فراهم شده است؟
ضمن اینکه اگر قیمت سوخت افزایش پیدا کند، طبعا نرخ کرایه تاکسیها هم به همان میزان بیشتر خواهد شد. از طرفی به گفته ایزدخواه، خودروهای ایرانی اختلاف فاحشی با نمونههای خارجی خود دارند و از استاندارد لازم برای کنترل مصرف سوخت برخوردار نیستند. تاوان این ضعف را نباید مردم بدهند.
سرنوشت تلخ یارانهها
سیوشش هزار میلیارد تومان از آزادسازی حاملهای انرژی، نصیب دولت شد. براساس قانون از این مبلغ همه ساله، ۵۰درصد بین خانوارها بهعنوان یارانه نقدی توزیع میشود. ۳۰درصد نیز برای یارانه تولید اختصاص مییابد و ۲۰درصد هم بهعنوان درآمد دولت صرف طرحهای عمرانی و هزینههای جاری میشود.
کار به جایی رسید که وزیر اقتصاد دولت یازدهم، طیبنیا، در جلسهای علنی گفت: پرداخت یارانههای مردم در پایان ماه، مصیبت عظمای دولت است.
ایزدخواه در اینباره توضیح میدهد: بعد از آزادسازی حاملهای انرژی، طبقه متوسط ریزش کرد و به تعداد دهکهای پایین جامعه افزوده شد. وقتی خط فقر در ایران ٢,٥میلیون تومان است، چگونه میتوان کشور ما را با کشورهای همسایه مقایسه کرد و به این نتیجه رسید سوخت در ایران ارزان است؟
چه کسی میتواند تضمین کند که سوخت به سرنوشت مشابهی دچار نمیشود؟ به نظر میرسد در شرایطی دولت برای آزادسازی ١٧هزار میلیارد تومان برنامه ریخته که حتی سازوکار مشخصی برای هدایت این درآمد به سمت بازار کار وجود ندارد.
درآمد ایرانیها بسیار پایین است
همواره حرف از ارزانی در ایران است؛ از سوخت گرفته تا خدمات. اما آیا واقعا دخل و خرج ایرانیها به هم میخواند؟ براساس آمارهایی که در سال ٩٥ منتشر شد، درحالیکه حداقل حقوق در کشور ما حدود ١,٥دلار در ساعت است، این رقم در سایر کشورها حتی به ١٠ دلار نیز میرسد.
حداقل حقوق کارگران با ٤٤ ساعت کار اجباری در هفته ٨١٢هزار تومان در ماه و به عبارت دیگر ٤هزار و ٦٠٠ تومان در هر ساعت است؛ این درحالی است که حقوق دریافتی این افراد در مقایسه با کارگران سایر کشورهای نهچندان توسعهیافته همسایه چندان چشمگیر نیست.
براساس آمارهای جهانی، کشورهای پیشرفته بین ٣٨ تا ٤٠ ساعت در هفته کار و برای هر ساعت دستمزد ٧ دلار دریافت میکنند؛ اما این رقم در کشورهایی مانند ایران به ٤٤ تا ٤٨ ساعت کار اجباری در هفته و برای هر ساعت کمتر از ٤دلار دستمزد میرسد.
گفتنی است که حداقل دستمزد برای هر کارگر ایرانی برمبنای ارز رایج کشور ماهانه چیزی حدود ٢٧٠ دلار است، یعنی هر کارگر ایرانی بابت هر ساعت کار حدود ١,٥ دلار دریافتی دارد. طبق آمار منتشرشده از سوی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، استرالیا با ٣٨ ساعت کار در هفته و پرداخت ٩.٥ دلار (پس از کسر مالیات) به ازای هر ساعت در رتبه اول بیشترین پرداختیها ایستاده است.
سوخت در ایران ارزان است
جدیدترین قیمتهای ثبتشده بنزین در جهان نشان میدهد ایران پس از ونزوئلا، عربستان، ترکمنستان و الجزایر پنجمین بنزین ارزان دنیا را در جایگاههای سوخت عرضه میکند. تسنیم نوشته که ایران پنجمین بنزین ارزان دنیا را دارد.
با وجود اجرای قانون هدفمندی یارانهها و افزایش ١٠ برابری قیمت بنزین از زمان اجرای این قانون همچنان ایران در میان کشورهایی قرار دارد که ارزانترین بنزین را در جایگاههای سوخت عرضه میکند.
ارزانترین بنزین دنیا در ونزوئلا عرضه میشود، بهطوری که در برابر هر لیتر بنزین تنها یک سنت در این کشور دریافت میشود. عربستان در جایگاه دوم از این نظر قرار دارد. قیمت هر لیتر بنزین در عربستان ٢٤ سنت است. البته ریاض برنامهای برای واقعی کردن قیمت بنزین در دست اجرا دارد و قرار است از ماه آینده میلادی قیمت این سوخت را ٨٠درصد افزایش دهد.
البته ترکمنستان با بنزین ٢٩ سنتی و الجزایر با بنزین ٣١ سنتی در رتبههای سوم و چهارم قرار دارند.
قیمت هر لیتر بنزین در ایران نیز براساس نرخ رسمی ارز ٣٤ سنت محاسبه شده است و ایران از این نظر پنجمین بنزین ارزان دنیا را عرضه میکند. کویت با ٣٥ سنت، مصر با ٣٧ سنت، اکوادور با ٣٩ سنت، نیجریه با ٤١ سنت و بحرین با ٤٢ سنت نیز در رتبههای ششم تا دهم از این نظر قرار گرفتهاند.
منبع:اقتصاد آنلاین