وزیر اقتصاد در ایام نوروز چه نشریاتی را خوانده و کدام فیلم را دیده است؟

 امسال که قرار است حواسمان به تولید ایرانی باشد،باید همه ابعاد این موضوع را جدی بگیریم. همه باید سعی کنیم تا تولید داخل چه فرهنگی و چه صنعتی بهتر از گذشته پابگیرد، دیده شود و از این راه اشتغال برای جوانان کشور رقم بخورد.

 

به گزارش خبرگو ، مسعود کرباسیان طی 

یادداشتی در کانال تلگرام خود نوشت : چند روز ابتدای نوروزسعی کردم ویژه نامه‌های نوروزی مطبوعات را مطالعه کنم. البته که مثل همیشه صفحات اقتصادی بیش از دیگر بخش‌ها برایم قابل توجه بود.

 

خوشبختانه مطبوعات  سعی کردند، محتوای فکری مناسبی برای عید مردم بسازند. به همه آنها باید خسته نباشید گفت که با مشکلات مالی و غیرمالی به این اندازه فعال هستند و سنت انتشار ویژه نامه نوروزی را ادامه می‌دهند.

امسال در قیاس با سه سال گذشته نشریات کمتر به دنبال مصاحبه و مقالات کلان و گاهی انتزاعی بودند و بیش از دوره‌های دیگر گزارش نویسی و تحلیل آماری مورد توجه بود.

صفحات اقتصادی ویژه نامه‌های نوروزی را می توان برآیندی از تحلیل عمومی نسبت به اقتصاد یکسال گذشته دانست.

خوشبختانه تحلیلگران براین موضوع تاکید داشتند که رشد اقتصادی، ثبات نرخ تورم تک رقمی و از همه مهمتر بهبود ارتباط با جهان به جهت جذب سرمایه‌های خارجی از جمله اقدامات موفق دولت بوده است.

با این حال در بیشتر ویژه نامه‌ها به چالش‌هایی اشاره شده بود که اقتصاد ایران از آن رنج می برد و شاید در خلاصه ترین شیوه بیان باید گفت بهبود فضای کسب وکار و حمایت از صنعت و تولید داخلی مهمترین خواسته به شمار می‌آمد. البته موضوع بحران آب هم از چشم کسی دورنمانده بود.

مجله تجارت فردا به صورت متمرکز به موضوع چالش‌های اقتصادی ایران پرداخت و برای هر موضوع یک میزگرد هم داشت که برخی از اظهارنظرها تحلیل های تازه و متفاوتی ارائه کرده بودند. تجارت فردا خوشبختانه با تداوم انتشارش گفتمان اقتصادی را در کشور پیش می برد. فکر می کنم آنچه به شدت به آن نیاز داریم، فضای تعاملی، فکری و راهبردی است که راه حل مطلوب برای نهادینه کردن آن استفاده از ابزارهای ارتباطی و فرهنگی است.

مجله آینده نگر هم درصفحات ویژه چشم انداز سال ٩٧ مجموعه گزارش‌های آماری قابل توجهی داشت و بخصوص اینکه پیش‌بینی‌هایی هم از آینده داده بود. آینده‌پژوهی از موضوعات مورد علاقه همیشگی من و البته مغفول مانده در ایران است که امیدوارم به آن توجه شود. در واقع بهتر است بگویم اقتصاد ایران نیاز به روندسنجی دارد و دستیابی به آن قطعا با پشتوانه ثبات اقتصادی حاصل می‌شود.

روزنامه جهان صنعت و مجله صنعت و توسعه هم سعی کرده بودند با چند گفت وگو به معضلات امروز اقتصاد بپردازند.

درمیان ویژه نامه‌های غیراقتصادی توصیه میکنم، مجله کرگدن را بخوانید. همچنین مجله داستان‌ هم  داستان‌هایی به قلم نویسندگان کشورمان و مطالب ترجمه‌ای خوبی دارد که با فضای نوروزی سازگار است.

در میان مجلات ادبی، ماهنامه تجربه به سنت هرساله خود به مرور یکسال ادبیات کشور و انتخاب برخی آثار برگزیده  با حضور منتقدان سرشناس و کاربلد پرداخته بود. اشاره به زندگی و افکار مرحوم شایگان هم در این شماره تجربه تصویر شفافی از اندیشه ایشان ارائه می‌داد. مجله نگاه نو هم مانند ماهنامه تجربه زندگی مرحوم شایگان را مرور کرده بود.

فصلنامه ترجمان در دسته نشریاتی است که مقالات روزجهانی را ارائه می دهد و در گزینش این مقالات دقت و ملاحضات حرفه‌ای را رعایت می‌کند و از این جهت شایسته قدردانی است. مجله دیار هم امسال بخش‌های پرباری داشت و مطالعه آن بخصوص در دوره تعطیلات نوروزی جذاب است. مجله جهان کتاب را هم نباید از یاد برد بخصوص اینکه در فصل آخر این مجله کتاب‌های خلیل ملکی هم مرور و هم نقد شده است.

فرهنگ امروز هم به مرور افکار آقای ملکیان پرداخته است. مطالعه این پرونده برای کسانی که بخواهند با افکار ایشان آشنا شوند، مفید است.

نشریات سیاسی از سال‌های قبل کم رمق تر بودند که قابل درک است. امیدوارم مطبوعات هم بتوانند فضای بنگاه داری را برای نهادشان مهیا کنند که در پی بحران‌ها مالی یا توجه بیشتر مردم به فضای مجازی دچار مشکل نشوند.

با این حال در میان نشریات سیاسی، روزنامه  شرق گزارش های خوبی با محورهای سیاسی و اجتماعی داشت، روزنامه  اعتماد هم مطالب جذابی تهیه کرده بود. روزنامه  همشهری هم ٧٢صفحه  ویژه نامه منتشر  و در صفحات اجتماعی‌اش یکسری مسیرهای گردشگری برای عید معرفی کرده بود.

 برای من که از منظر اقتصادی به موضوعات پیرامون نگاه می‌کنم  صنعت گردشگری و آینده آن بسیار حائز اهمیت است. در صورتی که این صنعت با توجه به پتانسیل‌های ایران جان بگیرد هم قدرت ایجاد اشتغال و هم ثروت برای کشور را دارد. قطعا مطبوعات می توانند اهمیت صنعت گردشگری را برای مردم و حتی فعالان اقتصادی  نمایان سازند.  همشهری در صفحات اقتصادی هم چند گزارش کوتاه آمار محور با دقت و قابل ملاحظه و حتی هشدار دهنده، داشت.

در ویژه نامه روزنامه ایران گفت وگوی از دکتر سعیدی خواندم که به موضوع تبعیض های اجتماعی پرداخته و بسیار دقیق بود. ایشان چند سالی است که درزمینه اقتصاد توسعه و به طورخاص موضوع کارآفرینی کار می کنند و این تلاششان می تواند اهمیت و جایگاه صنایع داخلی را به خوبی معنا دهد.

در مجلات سینمایی هم به طور سنتی ماهنامه فیلم را می خوانم و نقدهایش هم معمولا منطقی است و بی طرفانه. مجله ٢٤ بهترین های تاریخ سینما را انتخاب کرده بود و اسم ٢٤ فیلم هم آورده بود که الحق بعضی از آنها واقعا ماندگار است.

همه این تلاش ها را باید قدر دانست. هنوز هم روزنامه نگاران متعهدانه کار می‌کنند و سعی شان این است که فضای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی پویا بماند.

همگی خسته نباشند و قلم و کارشان پایدار.

در چند روز اول عید، کتاب «نه گفتن کافی نیست» اثر نیومی کلاین و با ترجمه آقای فرهادی پور را خواندم. کتاب درباره مقاومت در برابر شوک‌های جدید جهانی است که پیش بینی هم درباره آینده دارد که امیدوارم درست نباشد و جهان از خشونت دور شود. چند روز قبلش هم کتاب «آتش و خشم» را خواندم؛ در مورد ترامپ بود و تصویر خوبی از او ارائه داده که نشان می‌دهد این انتخاب هم جهان و هم حتی خود او را شوک کرده بود. چیزی مثل اینکه خودش هم انتظار نداشت رئیس جمهور شود.  سعی کردم چند اثر تالیفی داخلی به همراه چند داستان کوتاه هم بخوانم که امیدوارم فرصت کم و ماموریت های کاری زمان کافی در اختیارم قرار دهد که تمامشان کنم.

کمی هم وقت برای ویراستاری ترجمه آخرم گذاشتم که قبل از وزارت کار ترجمه اش را انجام دادم، گذاشتم. اما با این حجم کار و زمان کم بعید است که فعلا فرصت تمام کردنش پیدا کنم.

اما نوروز فرصت مناسبی است تا مردم به صنعت فرهنگ بیشتر از گذشته توجه کنند. بخصوص اینکه بسیاری از صنایع فرهنگی کشور چشم به همین روزها دوخته اند.

 طی تمام سالهای گذشته سعی کردم که به سینما بروم و ذهنیتم این بوده که خرید بلیت از گیشه  حرکتی کوچک و موثر برای به گردش درآوردن بهتر این صنعت است. امیدوارم مردم هم  توجه داشته باشند که حضورشان در سینماها علاوه براینکه لحظات مفرح و فرهنگی را برایشان می سازد، قدم مهمی برای حمایت از اشتغال و صنعت سینما هم به حساب می آید.

فیلم «به وقت شام» را دیدم که سرشار از لحظات نفسگیر و خلاقانه بود و از نظر سینمایی تکنیک بالایی داشت که کمتر در سینمای ایران مثال آن را دیده بودیم. خوشبختانه فیلم از نقطه نظر انسانی به جنگ سوریه پرداخته است. توحش داعش هم در این فیلم پیدا است و جالب اینکه فیلم «به وقت شام» نشان می‌دهد داعش چقدر به صنعت  تبلیغات اهمیت می دهد  و به نوعی شومنی است که خشونت را ابزارش کرده است.

 این نکته هم  از نظر اقتصادی برایم مهم بود که همه مراحل فنی فیلم به دست جوانان خلاق و کاربلد کشور انجام شده بود. این یعنی هنر در خدمت اشتغال و شکوفایی نسل جوان. امیدوارم همانطور که رهبر انقلاب گفتند همه به جوانان کشور اطمینان کنیم. و مثل همین کار بستر برای بروز توانایی‌های آنها را مهیا کنیم.

هنر در پیوند با اقتصاد می‌تواند کمک موثری هم به اشتغال پویا و حتی با قابلیت جهانی باشد. پیش از این هم آثار فاخری از کشور به بازارهای جهانی راه یافته بود و این فیلم هم از نظر موضوع و سبک کار می تواند مخاطبان بین المللی داشته باشد.

امسال  که قرار است حواسمان به تولید ایرانی باشد  باید همه ابعاد این موضوع را جدی بگیریم. امیدوارم تولیداتمان هم  در طراز  شان مردم، رقابتی و صادراتی هم  باشد. همه باید سعی کنیم تا تولید داخل چه فرهنگی و چه صنعتی بهتر از گذشته پابگیرد، دیده شود و از این راه اشتغال برای جوانان کشور رقم بخورد.

خبرگو
تازه ترین اخبار ایران و جهان

 

تصاویر

Top