به گزارش خبرگو ،لیلا ابراهیمیان در شرق نوشت: از سربالایی خیابان «احمدیزمانی» تا بنبست «میرولی» راهی نیست؛ اولین راهنمای این مسیر پرچم افراشته قرمز، سفید، قرمز است بههمراه نشان ملی. در این خیابان نه ازدحامی است و نه هیاهویی؛ جز چند نفر جوان منتظر که شاید برای مصاحبه یا درخواست ویزا بهصف در مقابل در ایستادهاند. گاه باد ملایمی در میان شاخهها به حرکت درمیآید و به صورت زمستان سیلی میزند. انتظار، لحظهای بیشتر طول نمیکشد و جوان در را با گشادهرویی باز میکند. بعد از گذشتن از راهرویی کوچک و بالارفتن از پلهها، درِ اتاقی با دکوراسیون چوبی گشوده میشود. میزبان، دعوت میکند به نشستن و گفتوگو آغاز میشود. او بارها به تاریخ روابط ایران با کشورش اشاره میکند؛ رابطهای که از دوران شاهاسماعیل اول صفوی آغاز شده و در دوره قاجاریه با تأسیس دارالفنون، شکل نوینی به خود گرفته است. در دوره امیرکبیر، معلمانی از کشور اتریش، برای تدریس به دارالفنون دعوت شدهاند. «اشتفان شولتز»، سفیر اتریش در ایران، این رابطه تاریخی را نقطه مشترک همکاری دو کشور میداند؛ رابطهای که به گفته او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دوران پرتنشی به خود ندیده و همواره در این ١٦٠ سال ادامه یافته است. اتریش، کشوری کوچک در اروپایمرکزی، یکی از اعضای اتحادیه اروپا، از شمال با آلمان و جمهوری چک، از شرق با مجارستان و اسلواکی، از جنوب با ایتالیا و اسلوونی و از غرب با سوئیس و لیختنشتاین هممرز است. شولتز خود را سفیری «بلندپرواز» ملقب میکند؛ فردی که میخواهد تاریخ روابط ایران و اتریش را به روزهای اوجش برساند. ساعت روی ٢:٣٧ ایستاده؛ بهصدادرآوردن این مرد محافظهکار اروپایی درباره سیاست، شباهتی به بهسخندرآوردن سوژههای خاموش دارد، اما از اقتصاد که میگوید، اوج میگیرد و نوری از اشتیاق در میان کلماتش به رقص درمیآید. او مدام تأکید میکند: «ما کشور کوچکی هستیم»، «به دنبال جنجالآفرینی نیستیم»، «ما سرمایهگذار واقعی هستیم» و چند «ما»ی دیگر. گفتوگو که به پایان میرسد، سفیر اتریش در تهران، کتابی از تاریخ و آثار کشورش را که به فارسی ترجمه شده، هدیه میدهد. او درِ بالکن را باز میکند به سمت باغ سفارت، برای ایستادن در مقابل دوربین عکاسی. باز به امانتداری در متن گفتوگو سفارش خود را تکرار میکند؛ اگرچه خود چند جمله از گفتوگو را موقع بازبینی حذف کرده است. باید از حیاط پشتی سفارتخانه، از کنار ماشینهای گرانقیمت و لوکس به سمت خیابان سرازیر شد در میان سوزِ سرمای زمستانی؛ ساعت پنج عصر را نشان میدهد.
اگر کنگره آمریکا پایبندی ایران به برجام را تأیید نکند، اتحادیه اروپا و به ویژه اتریش که مدتی بعد، ریاست دورهای اتحادیه اروپا را در اختیار خواهد گرفت، چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت؟
من بهعنوان سفیر اتریش نمیتوانم نقطهنظرات خانم موگرینی را تفسیر کنم. اما از زاویه نگاه سیاست خارجی اتریش، برجام هم کارایی لازم را داشته و هم نتایج مثبتی داشته است. براساس گزارشهایی که سازمان بینالمللی انرژی اتمی منتشر میکند، ایران مرتب به تعهد خود درخصوص برجام پایبند بوده است.
ترامپ بارها از برجام انتقاد و تهدید کرده است که از آن خارج میشود. به نظر شما در این صورت برجام چه سرنوشتی پیدا میکند؟
اتریش از نظر سیاست خارجی، کشور بیطرفی است؛ درعینحال، سیاست خارجی اتریش بخشی از سیاست خارجی اتحادیه اروپاست. ما به این توجه نمیکنیم که آمریکا چه سیاستی برای برجام در پیش میگیرد؛ یا عکسالعمل ایران درباره خروج احتمالی ایالات متحده از برجام چه خواهد بود. ما در سیاست خارجی خود تلاش میکنیم دولت و کنگره ایالات متحده آمریکا را به این درجه از اطمینان برسانیم که ایران همواره به تعهدات خود درباره برجام پایبند بوده است.
شما به تلاشهای کشور اتریش در قبال برجام در مواجهه با آمریکا اشاره داشتید. این گامهای عملیاتی کدام است؟
انعقاد برجام یکی از بزرگترین موفقیتهای سازمان بینالمللی انرژی اتمی در عصر حاضر بود و جایگاه مقر همیشگی این سازمان در شهر وین را تقویت کرده است؛ البته استقرار این سازمان در وین و جو مثبت حاکم بر شهر وین هم بر این موفقیت تأثیرگذار بوده است. همچنین قابلذکر است هزینههایی که بعضا هم کم نبودند، بر عهده اتریش بود که اتریش هم بهعنوان میزبان با کمال میل این هزینهها را تقبل کرد. اتریش کشور بیطرفی است و عضو هیچ تعهد و پیمان نظامی بینالمللی نیست و همواره سعی کرده در گفتمانهای راهبردی، زمینه گفتوگو بین کشور دوست ایران و کشور دوست ایالات متحده را ایجاد کند. سفیر ما در واشنگتن در تلاش است به غیر از کنگره، در جامعه مدنی و با حضور در اتاقهای فکر در آمریکا و گفتوگوهایی با وزارت خارجه آمریکا، تعهد ایران به برجام را گوشزد و از برجام دفاع کند. همچنین سفیر اتریش در نیویورک در سازمان ملل بسیار فعال است و اخیرا با یک رسانه ایرانی درخصوص تلاشهای خود گفتوگو کرده است. همچنین گفتوگوها در سفارت آمریکا در وین در جریان است. البته باید با تأسف بگویم که مدت زیادی آمریکا در وین سفیر نداشت. البته بنده بهعنوان سفیر اتریش در تهران ازجمله وظایف خود میدانم که هرجا از من درخواست شود و نیاز به این وساطت و گفتوگو باشد، این نقش را به نام دولت اتریش درباره برجام بر عهده بگیرم.
یک رویه سیاست اگر خوشبینی و امیدواری است؛ رویه دیگر آیندهنگری برای وضعیت بغرنج است. اتحادیه اروپا برای وضعیت احتمالی منفی برجام چه سیاستی اندیشیده است؟
این یک پرسش بسیار راهبردی است و باید بهصورت دقیق و استراتژیک به آن پاسخ داد. باید مجموعه حوادث را با هم دید. اتریش بازیگر اصلی این صحنه نیست؛ همزمان بر آن تأکید دارم که برجام متعلق به کشورهای ١+٥ نیست؛ بلکه متعلق به جامعه جهانی است؛ شورای امنیت سازمان ملل متحد به نمایندگی از جامعه جهانی بر برجام صحه گذاشته است. برجام بهعنوان پیمان هستهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده است. اگر در این پروسه کشوری تصمیم بگیرد به تعهد خود عمل نکند، تعهد جامعه جهانی پابرجا خواهد ماند. برجام روندی کاملا ساختارمند و چندمرحلهای را با رعایت زمانهای مشخص برای خروج یکی از طرفهای پیمان از تعهدات خود در نظر گرفته است. از دید اتریش باید این گامهای مشخص در نظر گرفتهشده برای خروج احتمالی یکی از طرفین طبق ماده ٣٦ برجام برداشته شود. من این را بهصورت تئوری میگویم؛ بعضا تئوریها با سیاستهای حقیقی فاصله دارد ولی آنچه اتحادیه اروپا بر آن تأکید کرده، این است که برجام یک پیمان بینالمللی است و ما هم همواره با این اصل به آن نگاه میکنیم. نکته دیگر این است؛ این تحریمهایی که درخصوص ایران وضع شده، تحریمهای ابتدایی ناشی از فعالیت اتمی بود. همزمان با تأیید برجام در شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریمهای اولیه برداشته شد. با برداشتهشدن تحریمهای اولیه اتریش جزء اولین کشورها بود که تلاش بسیار زیادی برای تعامل با ایران کرد. ما اولین کشور اروپایی بودیم که خط اعتباری با گارانتی دولتی به میزان یک میلیون یورو اختصاص دادیم. این پیامی به دیگر شرکای ما در اتحادیه اروپا بود تا با حضور خود بتوانند بعد از رفع تحریمها این تعامل را با ایران برقرار کنند.
در طول مذاکرات چقدر برای هزینههای جانبی صرف شد؟
میزان هزینهها به دلایلی که منطقی هم بوده منتشر نشده است. اما من سالها قبل از آمدن به ایران یکی از مسئولان تعیین سیاستهای راهبردی اتریش با ١١کشور مهم از دید سیاست خارجه اتریش و سه کشور سوریه، عراق و ترکیه بودم. میتوانم در این حد بگویم که هزینههای ایجادشده برای اتریش معادل بودجه سالانه برای دو کشور از این بین بوده است البته این با خواست خود اتریش و بهعنوان سهمی برای ایجاد صلح و ثبات در منطقه پرداخته شده است. اتریش میخواست اثرات ضرر ناشی از تحریمها را که به ایران وارد شده بود رفع کند تا ایران مجددا بهعنوان عضو عادی جامعه جهانی به رسمیت شناخته شود.
مبلغ دقیق این هزینهها چقدر است؟
یک عدد یکرقمی میلیون یورویی، عددی نزدیک به دورقمی.
شما در این تبیین دیدگاه فقط بهنفع ایران اشاره کردید و به آنچه اتریش و در رأس آن اتحادیه اروپا دنبال آن است، اشارهای نشده. بهنظر شما چرا برجام برای اتحادیه اروپا اهمیت دارد؟
اتریش از دهه ٧٠ میلادی نقش پررنگی در صلح خاورمیانه بازی میکند. من بعدا درباره مناسبات تاریخی-اقتصادی ایران و اتریش صحبت خواهم کرد؛ ایران و اتریش ٧٠٠ سال روابط مستند جامعه مدنی را در تاریخ روابط خود دارند، ٥٠٠ سال روابط اعزام هیئتهای دیپلماتیک و امسال صدوشصتمین سال روابط کامل دیپلماتیک را جشن خواهیم گرفت. براساس اطلاعاتی که من دارم اتریش تنها کشور اروپایی است که در دوره انقلاب سفارت خود در ایران را باز نگه داشت. اولین مقام بلندمرتبه دولتی و اولین رئیسجمهور غربی بعد از انقلاب رئیسجمهور اتریش بود که به تهران سفر کرد. اولین رئیسجمهور غربی که پس از رفع تحریمها به ایران سفر کرد هم رئیسجمهور اتریش بود. هواپیمایی اتریش تنها هواپیماییای بود که ارتباط پروازی خود را با تهران در دوره تحریم ادامه داد. این بخش سیاسی و احساسی دوستی دیرینه ایران و اتریش است. ایران قبل از انقلاب دومین شریک تجاری اتریش خارج از منطقه اتحادیه اروپا بود. هدف من بهعنوان سفیر این است که در چهار سال سطح روابط تجاری را به این حد برگردانم. اتریش بعد از پایان دوره کمونیست در شرق اروپا نقش بسزایی بهعنوان عرضهکننده دانش و فناوری و همچنین نزدیکی و آشنایی با بازار آزاد ایفا کرده است. در بیشتر کشورهای شرق اروپا، بانکها و بیمههای اتریشی نقش اول را در تحول اقتصادی آنها داشتهاند. اکنون بعد از ٢٥ سال از فروپاشی کمونیسم، اقتصاد این کشورها جزء باثباتترین اقتصادها هستند که رشد اقتصادی آنها در حال حاضر بالاتر از رشد اقتصادی اتریش است. دایره بعدی حضور متمرکز ما از سال ٢٠٠٠ در منطقه قفقاز جنوبی بود. کشورهایی مانند گرجستان جزء کشورهای نمونه در حوزه توسعه بازار آزاد جامعهمحور مدرن بودند. برای من بهعنوان شخصی که بهصورت مثبت و راهبردی فکر میکند، ایران میتواند در مرحله بعدی این فعالیتها
قرار گیرد.
سفیر اتریش در ایران چه گامهای عملیاتیای برای رسیدن به اهداف خود برداشته است؟
اتریش و ایران اشتراکات جالبی با هم دارند. ایران یکی از باقدمتترین تمدنهای جهان است. آن چیزی که دو کشور را از هم متفاوت میکند، این است که اتریش نه نفت دارد و نه منابع زیرزمینی؛ تنها منبع ما فکر و ذهن ماست.
آنچه نفت مانع آن است؟!
(لبخند....) ما تمایل داریم ایران را در این دانش شریک کنیم. شما از تحریمها صحبت کردید؛ آنچه مانع نزدیکی میشود. اما سکه دورو دارد آنچه درحال حاضر کندی و اختلال را برای حضور سرمایهگذاران خوب در ایران ایجاد میکند، چارچوب مقرراتی است که باعث میشود سرمایهگذارها با تعلل و تعمق بیشتری در ایران حاضر شوند. در این حالت سرمایهگذار با اهداف کوتاهمدت و با هدف سود سریع میآید و تفکر بلندمدتی ندارد و با آوردن قطعات یا کارهای دیگر به فکر سود کلان کوتاهمدت است. ولی آن چیزی که من به دنبال آن هستم گفتمان با اعتماد متقابل و صریح با دولت و ارجاع این بازخوردها به دولت است. میخواهم بگویم چرا سرمایهگذاران خوب از کشوری کوچک مثل اتریش نمیتوانند سرمایهگذاری بلندمدت در ایران داشته باشند. بعضا این عدمرغبت برای حضور، به دلیل موانع حقوقی و اداری است یا به دلیل غیرقابلپیشبینیبودن چارچوب اقتصاد و عدم شفافیت آمار و ارقام. ما میخواهیم ورای یک صادرکننده خوب در ایران حضور داشته باشیم. میخواهیم بهعنوان یک شریک خوب در کنار ایران باشیم که نظام اقتصادی ایران به نظام اقتصادی بازار آزاد و جامعهمحور، پویا و مدرن تبدیل شود. بهصورت مشخص اتریش خود را بهعنوان شریک ایران در گذار از اقتصاد مصرفکننده به اقتصاد تولیدکننده پویا میبیند.
آیا این موانع از دیدگاه سرمایهگذاران اتریشی به دولت ایران ارجاع داده شده است؟
بله!
پاسخی که گرفتهاید چه بود؟
من در حال گفتوگو با دولت هستم. اقتصاد مقاومتی موفقیتهای بزرگی برای ایران در زمینه زیرساختهای راهبردی مانند راهآهن، برق و ... داشته است. اینها ازجمله وظایف دولت است ولی پیشنهاد مقام عالی رهبری ایران دو بعد داشت که درباره یک بعد آن کمتر صحبت شده است. بخشی که به آن کمتر توجه شده، توسعه بخش خصوصی در ایران است. ایران زیرساختهای توسعه فوقالعادهای دارد؛ بنگاه اقتصادی نیمهدولتی، بنیادها و سپاه را دارد؛ تجار باذکاوتی دارد؛ اما آنچه از دید اتریش حلقه گمشده اقتصاد ایران است، بنگاههای کوچک و متوسط تولیدکننده است.
بنگاههای کوچک و متوسط؟
منظور بنگاههای کوچک تولیدکننده است و نه بازاریها و تجار. اینها یک تکیهگاه و بهنوعی ستون فقرات اقتصادی اتریش هستند. آنچه باعث موفقیت بنگاههای کوچک و متوسط شده آموزش فنیوحرفهای است؛ با این کیفیت و با این ساختاری که در کشورهایی مانند سوئیس، اتریش و آلمان موجود هستند. آموزش فنیوحرفهای آموزش دوگانهای است که هم در مدرسه فنیوحرفهای، فرد آموزش میبیند و هم از طریق محیط کار امکان آشنایی و ورود به دنیای کار و دانش آکادمیک را خواهد داشت. از این طریق فرد هم اشتغالآفرین میشود و هم استارتآپهایی که در بدو شروع به کار موفق باشند، میتوانند در اقتصاد ایران سهمی داشته باشند.
چقدر تجربه اتریش میتواند در ایران به کار آید؟
یکی از وظایف اصلی سیاست و دیپلماسی اتریش این است که به فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران انگیزه دهد تا بازارها را بررسی کنند. یکی از ابزارهای این کار بررسی بازارها و ارزیابی بازار مقصد از طریق تدارک سفرهای تجاری با موضوع خاص است. در این حوزه سعی میکنیم تمرکزمان روی شرکتهای بزرگ ایرانی باشد. به اعتقاد ما ایران در صنعت خودرو قویترین صنعت را در خاورمیانه دارد. شرکتهایی در اتریش هستند که از نظر فناوری در حوزه خود جزء پیشروها در جهان به حساب میآیند. همکاری با این شرکتها وابستگی ایجاد نمیکند. اتریش نهتنها برای بازار ایران بلکه با توجه به نقش و حضور ایران در کشورهای منطقه، دوست دارد در این حوزه برای حضور در بازارهای کشور ثالث با اقتصاد ایران همکاری کند.
بعد از برجام بزرگترین هیئت اقتصادی با ٢٠٠ نفر از اتریش به ایران آمد و از ایران هم هیئتی ١٢٠نفره به اتریش رفت که این موضوع بهلحاظ کمیت و کیفیت در میان کشورهای اروپایی شاخص بود. بعدها بارها رفتوآمد این هیئتهای تجاری تکرار شد. نتیجه این سفرها به کجا انجامید؟
یکی از همکاران من میگفت کوهی از یادداشت تفاهم امضا شده، ولی جز چند مورد انگشتشمار منجر به قرارداد نشده است. اتریش نقش محوری در این چند قرارداد امضاشده دارد؛ براساس یکی از اینها، شش بیمارستان در حال برنامهریزی، اجرا و ساخت هستند. اینها بیمارستانهای نسل پنجماند، مدرنترین بیمارستانها که بهصورت دیجیتال اداره میشوند و با فناوری مهندسی روز ساخته خواهند شد.
این بیمارستانها در تهران ساخته میشوند؟
بله ازجمله در منطقه ٢٢ تهران هماکنون سازه یکی از آنها دیده میشود و بعدی در شهر قم ساخته میشود. این بیمارستانها، ٣٠٠ تا ٨٠٠ تختخوابی با برنامهریزی و دانش و اجرای مجموعه اتریشی انجام شده است. کارفرمایان این پروژهها، تابهحال تجربه همکاری با شریک خارجی را نداشتهاند، بااینحال شریک اتریشی را برای خود انتخاب کردهاند. نمونه بارز آن، شرکت «MedAustron» است که بیمارستان هستهای ایران را برای مقابله با بیماریهای سرطان تأسیس میکند در این پروژه ١٨٠میلیون یورویی قرار است چندین بیمارستان از این نوع در ایران و منطقه ساخته شود. جناب آقای دکتر روحانی، ریاست محترم جمهوری، در آینده نزدیک کلنگ کارخانه فولادی را با سرمایهگذاری ٨٠٠ میلیون یورویی که اتریش در اینجا نقش اساسی را خواهد داشت و عرضهکننده اصلی فناوری این خط تولید خواهد بود، بر زمین خواهد زد. اتریش در حوزه مدرنسازی خط آهن ایران با کشورهای دیگر همکاری میکند. عددی که شما از آن خبر ندارید این است که ٤٠ درصد سوزنهای خط آهن در ایران از طرف شرکتهای اتریشی بوده است. این فهرست طولانی است. اتریش نمیخواهد فقط صادرکننده کالا به ایران باشد، بلکه خود را شریک سیاستهای اقتصادی ایران میداند و میخواهد در کنار دولت ایران باشد.
در روابط تجاری ایران و اتریش، به خط اعتباری یک میلیارد یورویی اتریش برای همکاری با ایران اشاره شده است. نتیجه این تصمیم به کجا انجامید و آیا بار دیگر چنین خطوطی باز میشود یا نه؟
آنچه شرکتهای اتریشی به آن غبطه میخورند، این است که بخش زیادی از این خط اعتبار برنامهریزیشده است. تقاضا برای آن زیاد بود. تأکید میکنم این خطوط، اعتباری برای کالاهای مصرفی ندارد، بلکه برای سرمایهگذاریهای بلندمدت زیرساختی است که نفع و سود آن شاید به دو نسل آینده نیز برسد.
چرا تأسف؟
برای اینکه از این خط اعتباری بهصورت کامل استفاده شود. ما همیشه به شرکتهای اتریشی که تمایل به حضور دارند، انگیزه میدهیم بدون توجه به تحریمهای ثانویه آمریکا، امکان سرمایهگذاری برای شرکتهای اتریشی وجود دارد و این ریسک را میتوان محاسبه و پیشبینی کرد. درحالیکه وظیفه دیپلماسی این است که ریسکها را کاهش دهد.
کدام بانک و بیمه اتریشی با ایرانیها همکاری میکند؟
این یک میلیارد یورو خط اعتباری را یک بانک ایالتی متوسط به نام «اوبر بانک» اختصاص داد. این خط اعتباری از ضمانتها و گارانتیهای دولتی ایران و اتریش برخوردار است. یکچیز دیگر، ایران هم وظایف زیادی دارد که باید به آنها عمل کند؛ برای مثال تنظیم بازار سرمایه که با آن میتوان کار سرمایهگذاری را تسهیل کرد.
آیا موانع از دیدگاه سرمایهگذاران اتریشی به دولت ارجاع داده شده و پاسخ چه بوده است؟
براساس بازخورد شرکتهای اتریش تحلیلی درباره این مسائل دارم؛ در این طرح چهار جهت بررسی شده است. نکات قوت این است که ایران دومین قدرت اقتصادی منطقه است و یک طبقه تحصیلکرده سطح بالا دارد، قابلیت تولید ناخالص بالایی دارد و سطح زیرساختهایش بسیار بالاست. آموزش در حوزههای ریاضی، فناوری و علوم طبیعی در سطح بالایی است. یک حسن برتر از دید من این است که درگیریهای فرقهای و دینی در ایران برخلاف اکثر کشورهای منطقه وجود ندارد. دکترین اقتصاد مقاومتی از دید من موفقیتآمیز بوده، ولی حلقه مفقوده آن توجه کمتر به بخش خصوصی بوده است. فرصتها در ایران عبارتاند از: تعهد دولت به اصلاح داخلی و حضور در عرصه بینالمللی که فرصت خوبی برای ایران است. ایران خود را بهعنوان شریک اتحادیه اروپا میبیند و در بهروزرسانی دانش و فناوری اقتصادی علاقه زیادی برای ادغام و همگرایی در اقتصاد جهانی دارد. چیز دیگری که تأکید میکنم این است که ایران موفق شده نهتنها بازار یکپارچه داخلی ایجاد کند، بلکه کلید و راه ورود به یک بازار ٤٠٠ میلیونی منطقهای به حساب میآید و برای مثال مانند کشورهای دیگر که برای حملونقل کالای خود هزار جور مشکل دارند، ایران بهصورت یکپارچه این زیرساختها را در اختیار دارد. اما نکات ضعف عبارتاند از: هنوز قانون اصلاح بانکی تصویب نشده است. نکته ضعف این است که برای مثال، در سرمایهگذاری مشترک طرف ایرانی زمین خود را در اختیار میگذارد و سرمایهگذاری و کار اجرائی را به شریک خارجی میسپارد و ترجیح میدهد سرمایه خود را به بانک بسپارد. یک شرکت خوب اتریشی به بهره سهدرصد سود سالانه کاملا رضایت دارد ولی باوجود بهره ١٥ درصدی بانکی، اینها کمتر رغبت به سرمایهگذاری میکنند. اتریش برای تقویت حوزه فنی حرفهای آمادگی دارد. من در پنج نکته شرح دادم که چگونه میشود فضای کسبوکار را رونق و بهبود بخشید. اولین مسئله ایجاد اعتماد عمومی برای سرمایهگذاری است... .
آیا دولت این طرح را پذیرفت؟
با علاقه فراوان مسئولان دولتی شنوای این پیشنهادها بودند و من را ترغیب کردند که راهحلها را دقیقتر تبیین کنم.
این جلسات با وزارت اقتصاد و دارایی بود یا وزارت خارجه؟
یکی از مسئولان ارشد نهاد ریاستجمهوری. ما کشور کوچکی هستیم و نمیخواهیم حاشیه درست کنیم، ولی علاقه داریم سهم خود و تجارب خود را عرضه کنیم.
در حوزه بیمه آیا شرکت بیمهای اتریشی در ایران چون بیمه هرمس آلمانی، همکاری میکند؟
ساختارها و سیستمها در اتریش با کشورهایی چون آلمان متفاوت است؛ در اتریش Kontrllbank بانک ناظر بر صادرات و واردات است و ضمانتهای لازم را انجام میدهد.
یکی از مهمترین موانع در این حوزه موانع بانکی-بیمهای است. آیا این ترس در میان بانکهای اتریشی هم در مورد ایران دیده میشود؟
من فکر میکنم با افتتاح خط اعتباری، بانک اتریشی توانسته بهخوبی از فرصتها استفاده کند. اوبربانک بنا به حوزههای تخصصی خود بهتر میتواند روی فعالیت در ایران متمرکز شود. شرکتها اتریشی حاضرند ریسکهای قابلمحاسبه را بپذیرند ولی طرف ایرانی هم وظایفی دارد. اصلاح قانون بانکها، شفافیت ارقام اقتصادی ازجمله خواستههای طرف اتریشی هستند. شرکتهای اتریشی کوچک که میخواهند با کل سرمایه خانوادگی خود در ایران حضور داشته باشند، از پیشبینیپذیرنبودن اقتصاد ایران واهمه دارند اما من تأکید میکنم طرف ایرانی هم وظایف زیادی دارد. در سالهای تحریم دنیا با توسعه زیادی روبهرو بود که ایران باید با تلاش بسیار، بتواند این عقبماندگی را جبران کند.
اتریش در حوزه انرژی پاک هم در ایران سرمایهگذاری داشته است؟
یک نمونه از همکاری ما در حوزه انرژی پاک در کرمان است که پارک انرژی خورشیدی تعبیهشده است. ما با معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری همکاری داریم تا تمام طیف انرژی پاک را بررسی کرده و در این زمینهها همکاری کنیم.
برگردیم به بخش اول گفتوگو؛ شما در بخش اول گفتوگوی خود به نقش اتریش در خاورمیانه اشاره کردید. تفاوت نگاه اروپا و آمریکا در خاورمیانه چیست؟
تفاوت در نوع حضور است؛ چه از نوع تعامل و چه از نوع نگاه راهبردی. سیاستی که اتحادیه اروپا در منطقه دارد خواسته و تغییراتی است که از زاویه دید مشارکت دنبال میشود. سه کشور همسایه ایران جزء شرکای شرقی اتحادیه اروپا هستند و از تمامی ظرفیتهای اتحادیه برای توسعه بهرهمندند. آن چیزی که من در ایران کمبود آن را احساس میکنم دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا برای انجام هماهنگیها است. درحالحاضر از اول جولای ٢٠١٨ بنده این افتخار را دارم که هماهنگی اتحادیه را در ایران بر عهده داشته باشم. در زمینه سفرای اتحادیه، نمایندگان، در حوزه حقوق بشر و فعالیت اقتصادی و نمایندگی کنسولی هماهنگیها با سفارت اتریش و شخص من خواهد بود. برای مثال، ترکیه سالانه فقط دو میلیارد یورو برای نزدیکشدن به استانداردهای اتحادیه اروپا دریافت میکند و دو میلیارد دیگر برای پذیرش پناهجویان و حضور آنها در ترکیه. ارمنستان، جمهوریآذربایجان و گرجستان هم به این شکل است و ایران نیز شریک خوبی خواهد بود.
با وجود اینکه اتحادیه اروپا در ایران دفتر نداشته و تاکنون بخشی از این وظایف را سفارتخانهها انجام میداد، سهم سفارت اتریش در این زمینه چقدر بوده است؟
اتریش وظایف ریاست دورهای را از شش ماه دیگر بر عهده میگیرد. میدانم وزیر امور خارجه ایران، جناب دکتر ظریف، از این ایده حمایت میکند و از طرف دولت هم درخواست تأسیس دفتر اتحادیه اروپا در ایران بوده است.
در ایامی که خاورمیانه وضعیت نامتعادل و پرآشوبی دارد، اتریش برای رفع تنشهای منطقهای چه سیاستی را در پیش دارد؟
مسائل نظامی اصلا جزء وظایف اتحادیه اروپا نیست و من به آن ورود نمیکنم. طرح اصلی برای صلح، ایجاد بازارهای کارا و مفید برای رشد اقتصادی است که دورنمای خوبی به مردم میدهد. اتریش هم در ١٩٩٥ زمانی که عضو اتحادیه شد، خیلی از گذشتها را انجام داد و مونوپولهای دولتی و شرکتهای بزرگ منحل شده و از هم پاشید و تجزیه شد. هنوز هم از اتریش در دادگاه اتحادیه اروپا سالانه ٢٠٠ شکایت اقتصادی وجود دارد و اتریش هنوز در حال تکمیل قوانین و مقررات کامل بازار آزاد است. همیشه بحث برسر منافع سیاسی از طرفی و منافع بنگاههای اقتصادی از طرف دیگر است. به این معنی ما هم هنوز بهصورت صددرصد به وظایف خود عمل نکردهایم، اما میخواهیم تجارب خود را با ایران به اشتراک بگذاریم.
به نظر میرسد با خروج انگلستان از اتحادیه اروپا، فرانسه میخواهد بازیگری اصلی را به عهده گیرد. ارزیابی شما از سیاست فرانسه چیست و کدام سیاست را مناسب میبینید؟
در شورای اروپا جای انگلستان خالی خواهد بود. انگلستان صدای منطق در میان ما بود؛ از این نظر که اغلب وقتی مشکلات اجتماعی اقتصادی به وجود میآمد، فرانسه از طریق ورود دولت راهحل میجست؛ ولی تأکید انگلستان به نقش بخش خصوصی بود. ایران در منطقه باید قدرت بلامنازع نرم باشد -از طریق ظرفیت و سطح و معلومات و تاریخ غنی و جاذبه مختلف سیستمی - که متضمن رفاه و بازار جذاب برای مردم این منطقه باشد. ایران میتواند یک نیروی جاذبه طبیعی برای مردم منطقه باشد.
سیاست انگلستان به آمریکا نزدیک بود. آیا با خروج انگلستان میتوان گفت خطمشی اروپا این بار به آمریکا نزدیک نخواهد بود و اروپا خط جدیدی را در پی خواهد گرفت؟
تصمیمی که بهتازگی در شورای اروپا گرفته شده، این است که سیاست دفاعی اروپا درباره خیلی از وابستگیها بهویژه درباره ماده ٥ قرارداد ناتو بازبینی شود. این بازبینی پروسه کوتاهمدت نیست؛ شاید چند سال طول بکشد و هدف آن ایجاد یک هویت دفاعی مستقل است.
آیا این به دلیل سیاستهای اخیر ترامپ است؟ بهویژه در آن سخنرانی که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد داشت؟
این گفتوگو چند سال است که جریان دارد و در رسانهها میتوان ردپای آن را گرفت. خروج انگلستان از اتحادیه اروپا شاید این حرکت را تسریع کند و منجر به استقلال از ایالات متحده شود. دولت اتریش بودجه نظامی و دفاعی خود را بعد از سالهای زیاد مجددا به صورت درخورتوجهی افزایش خواهد داد.
برداشت من این است که آمریکا نگاه به شرق دور را دنبال میکند و اروپا به خاورمیانه بازگشته است. نظر شما چیست؟
یکی از چالشهای فراروی پروژه صلح وقایع ٢٠١٥ است و تحولات پیشبینیناپذیری است که میلیونها آواره را روانه اروپا کرد.
مهاجران سوریه؟
البته مهاجران فقط از سوریه نبودند؛ بیشتر از کشور افغانستان و حتی از نپال هم بودند. انسانهایی بودند که به این باور رسیده بودند که اگر همه در حجمی انبوه حضور داشته باشند، نیروی پلیس مرزبانی اتریش به عقب خواهد رفت. برای کشورهایی که استاندارد اتریش را دارند، هر مهاجر سالانه هزینهای معادل ٣٠ هزار یورو دارد. خانوادههای سطح متوسط در اتریش در سال چنین درآمدی ندارند. تضمین آینده ما در این است که موفق شویم مرزهای خود را کنترل کنیم. این برای ایران هم مثبت است؛ چون ما این آمادگی راداریم که با ایران با منشأ مهاجرت مقابله کنیم.
این نوعی سیاست اتحادیه اروپا در دوره جدید است که برای حل مشکل مهاجرت به منشأ مشکل توجه دارد؟
برای مثال ایران و اتحادیه اروپا میتوانند با همدیگر همکاری کنند و دورنمای بسیار روشنی به افراد بدهند تا به کشور خود برگردند و دورنمای خوبی از آینده داشته باشند.
یعنی این دوگانگی سیاست اروپا و آمریکا میتواند مبنای دفاع خانم موگرینی از برجام باشد. آیا اتحادیه اروپا به دنبال نظمی است که در آن آمریکا جایگاه منسجمی نخواهد داشت؟
من خیلی امیدوارم ایالات متحده به این جمعبندی برسد که در همراهی با برجام همکاری کند. این در ایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه در راستای منافع ملی آمریکا هم هست و مهمترین قرارداد در خاورمیانه است. زمینه مهمی برای ایجاد شراکت دانش و فناوری در این منطقه است. در شراکت و دوستی شفافیت لازم است تا بتوانند درباره برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای ایران گفتوگو کنند.
به نظر شما آینده برجام بدون حضور آمریکا به کجا میانجامد؟ آیا اروپا میتواند برجام را بدون آمریکا ادامه دهد؟
این جایگاه من نیست که به این سؤال پاسخ دهم؛ ولی از نگاه من این پیمان چندجانبه بینالمللی است که همه ظرفیت به آن پایبند است.
نه از نگاه سفیر اتریش در ایران؛ بلکه میتوانید از نگاه یک سیاستمدار این گزاره را پاسخ دهید؟
از نظر فنی و متون حقوقی من نمیتوانم جواب دهم؛ موعد و پیوست متعددی دارد و من بدون این دانش توانایی ارزیابی ندارم. شاید از نظر سیاسی بتوانم پاسخ دهم؛ ولی از نظر فنی برای من ممکن نیست؛ اما اجرای یکبهیک تعهدات ایران طبق گزارش سازمان انرژی اتمی ایران چیزی است که باعث شده ما احترام زیادی برای ایران قائل بشویم که به تعهدات خود عمل کرده است. یکی از همکاران من در مقر سازمان بینالمللی انرژی اتمی میگفت از نظر الکترونیکی روزانه ٢,٥ میلیون داده ایران بازرسی میشود و این خیلی عمیق است که ایران به همه تعهدات خود عمل کرده و این سبب شده که رفتار ایران محترم باشد.
نه به لحاظ حقوقی، آیا از نگاه سیاسی این موضوع را میتوان تبیین کرد و اروپا بهعنوان یک گزاره به آن میاندیشد؟
تحریمهای چندجانبه فقط با موافقت همه اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد اجرا میشود. ما روی تحریمهای یکجانبه آمریکا تأثیری نخواهیم داشت. تا زمانی که ایران به همه تعهدات خود عمل کند، از نظر سیاسی دلیلی به اعمال تحریم هستهای نمیبینیم.
منبع:اقتصاد آنلاین