به گزارش خبرگو ،پژوهشگر توسعه درباره دلایل این اعتراضات گفتوگو کرده است که در ادامه میآید:
اعتراضات مردم ناشی از تورم موجود در جامعه است؟ نرخ تورم فعلی با نرخ تورم در دولت قبل چه تفاوتی کرده است که مردم معترض به خیابانها آمدهاند؟
واجب است که موضوع را کمی عمیقتر ردیابی کنیم. اعتراضات مردم درست چند روز بعد از این رخ داد که سخنگوی دولت به هشداری که عدهای از روشنفکران غیررسمی کشور داده بودند، با چهره مسخرهآمیزی نگاه کرد و به آن جمع لبخند تمسخر زد. سخنگوی دولت به این روشنفکران گفته بود که شما چه کسی هستید. همانهایی که رأی ندادید ولی ما به مردم متکی هستیم. درواقع او همان حرفهای کلیشهای گذشته را مطرح کرده بود. مشابه این تراژدی بارها رخ داده و روشنفکران غیررسمی نیز هشدارها را میدهند. به هرگونهای که این اعتراضات شکل گرفته باشد (که خیلی مهم نیست)، نشان میدهد نارضایتی در مردم وجود دارد که با اندکی تحریک جلوه کرده است.
هشدار روشنفکران چه بود که سخنگوی دولت آنگونه واکنش نشان داد؟
برخی روشنفکران درباره اینکه ما میخواهیم حمایت خود را از رئیسجمهور پس بگیریم، صحبت کرده بودند.
این تجمعات مربوط به قشر ضعیف جامعه است که از گرانی به تنگ آمدهاند یا فکر میکنید که همه اقشار جامعه در آن مشارکت دارند؟
فکر میکنم که انتظار کل جامعه است. به یاد بیاوریم که وزیر دارایی برزیل در نیمه دهه ٨٠ در عرض یکونیم تا دو سال توانست تورم ٥٠٠درصدی این کشور را به پنج درصد برساند. یا چین در عرض ١٠ سال تمام اصلاحات خود را انجام داد. زمانی که برنامه مشخصی باشد و تکلیف روشن باشد، گذشت شش سال برای آشکارشدن تحولات کافی بوده است. در شرایطی که کارگاههای زیر ١٠ نفر از شمول قانون کار خارج میشود، پول با نرخ بهره بالای ٢٠ درصد عرضه میشود و با تراکمفروشی، نابودی طبیعت و دستاندازی به طبیعت کارها را پیش میبریم، نارضایتی ایجاد میشود. وقتی روحانی گفت تدبیر و امید را بر میگردانم، مردم دوره اول به او رأی دادند. در دوره دوم نیز به خاطر اینکه جمعی صف کشیده بودند. مردم دور روحانی جمع شدند و منتظرند ببینند که در این دوره آقای روحانی چه تدبیری خواهد داشت. او تاکنون تدبیر خود را نشان نداده است. جامعه بسیار باشعور است. عقل سلیم میگوید که به عقب برنمیگردیم اما باید حرکت روبهجلو داشته باشیم. وقتی دولت درباره قیمت بنزین مرتب حرفهای خود را پس میگیرد، یعنی برنامه سنجیدهای وجود ندارد؛ این تدبیر نیست. اقشار مختلف این مسائل را متوجه میشوند. تقلیل اعتراضات مردمی به مباحث جناحی کار درستی نیست. اینکه بگوییم بهخاطر اینکه جناح دیگر ممکن است در اعتراضات نقشی داشته باشد، پس ما را تأیید کنید، منطقی نیست.
به اعتقاد شما ثبات ایجاد شده در قیمتها بهدلیل اینکه گام بعدی یعنی رشد اقتصادی و رونق کسبوکار را بههمراه نداشته، باعث اعتراض شده است؟
بله، روشنفکران غیررسمی در گام اول این نارضایتی را اعلام کردند. میبینیم که این مسئله بهسرعت در مردم هم قابل انعکاس است. موضوع این است که رونق کسبوکار یک نظام برنامهریزی و توسعه میخواهد. آن نظام مشخص نیست. جناحهای مختلف رانتی در این کشور بسیار قویتر از این هستند که بگذارند این اقدامات شکل بگیرد. انحصارطلبی اقتصادی و سیاسی مانع توسعه کسبوکار میشود. با یک واژه سپردن رشد اقتصادی به دست بخش خصوصی مسائل حل نمیشود. شما برای تحقق این شعار چه برنامهای دارید؟
دولت بهتنهایی و بدون مشارکت بقیه دستگاهها میتواند انحصار اقتصادی را بشکند؟
مسلما نمیتواند. مسلم است که باید آن اراده واحد در حاکمیت باشد. دولت به مفهوم قوه مجریه، تحت فشار زیادی از این بابت است اما در خود دولت هم گسیختگی وجود دارد. وزارت جهاد کشاورزی بستههای پژوهشی اقتصاد مقاومتی را ارائه میکند که کشور به سمت انقلاب سبز حرکت کند اما سایر نهادها چقدر به اهداف این بسته پایبند هستند؟ متأسفانه با وجود آنکه در احکام برنامه ششم اعلام میشود که اقداماتی نظیر انتقال آب به فلات مرکزی فایدهای ندارد و باید سیاستهای انقلاب سبز رخ دهد اما در عمل بحث انتقال آب به فلات مرکزی پیگیری میشود. باید دید ١,٥میلیارد دلاری که از صندوق توسعه ملی برای اشتغال بخش کشاورزی اختصاص داده شد، چقدر پشتیبان برنامه پژوهشی برای انقلاب سبز در این بخش است. خیلی از طرحها معلق گذاشته شده است. سرمایهگذاران خارجی هم که این ازهمگسیختگی را میبینند، به بهانه عدم رابطه ایران با آمریکا از کشور خارج میشوند.
چه راهکاری برای دولت دارید که جامعه ما از شرایط کنونی خارج شود؟
نهادسازیهای بانکپذیری کمدرآمدها در بخش مسکن از سال ٨٤ در دستور کار قرار دارد. آن رئیسجمهور خودمحور همه این برنامهها را کنار گذاشت. اگر میخواهید در بخش مسکن موفق باشید، باید طرح جامع مسکن را بازنگری کنید. این برنامه جامعترین برنامه بخش مسکن در بعد از انقلاب بوده است. متأسفانه این طرح جامع را کنار گذاشتند و درباره اندیشه ایرانشهر صحبت میکنند. درحالحاضر ٥٠ درصد جامعه ما وامی از سیستم بانکی نگرفته است. یعنی افراد هم از حقوق مدنی اولیه خود محروماند و این مسئله نوعی تبعیضگذاری نظام بانکی نسبت به جامعه است. در آمریکا اگر ثابت شود بانکی چنین تبعیضگذاری میکند آن بانک را تعطیل میکنند. دولت باید از مرحله برنامهنوشتن خارج شود و به اجرا وارد شود. باید چند برنامه منسجمی را که وجود دارد، اجرا کند تا اعتماد مردم جلب شود. اول باید فکر خود را اصلاح کنیم و تدبیرمان را کامل کنیم، بعد بهدنبال دعوت از سرمایهگذار خارجی باشیم.
منبع:اقتصاد آنلاین