به گزارش خبرگو ،محمد استوان درباره کشاورزی در سالهای گذشته گفت: بخش اعظمی از کشاورزان بیسواد هستند اما این بی سوادی خللی در کار آنان ایجاد نمیکند. مسئله اصلی آب است. از سالیان قبل شاید هزار سال پیش کشاورزان بر اساس آشنایی با منطقه و نیاز خود، چاه عمیق و قنات میزدند و آب را منتقل میکردند.
وی افزود: اگر دنیا رو به صنعتی شدن پیش نمیرفت همین منوال میتوانست ادامه داشته باشد اما با افزایش جمعیت و نیازها، انسان برای تامین آذوقه و پوشاک که تولید همه آنها به آب بر می گردد، مجبور شد هزینههای زیادی صرف و از آب بیش از اندازه بهرهبرداری کند. این هزینهها ناشی از بحران تصمیمگیری و انباشت ناکارآمدی در صنعت آب بوده است. ضمن اینکه ارکان تصمیم گیری درباره آب زیاد شد. این تعدد تصمیمگیران به جامعه کشاورزی و مناطق روستایی نیز کشیده شد و ساختار فکری کشاورز را برهم زد. لازم است بعد از این مدت دوباره به کشاورز اجازه دهیم خود برای زمین خود فکری کند.
این کارشناسی ارشد آب های زیرزمینی اضافه کرد: در سالهای ۵۱ و ۵۲ ، ۴۷ هزار حلقه چاه در کشور وجود داشت. این تعداد در سال ۹۴ و ۹۵ به ۸۰۰ هزار رسید. جمعیت دو برابر شده است بنابراین تعداد چاه ها نیز باید دو برابر می شد اما تعداد آنها بیشتر شده است. این وضعیت نشان میدهد که تعداد چاهها بهصورت تصاعدی افزایش یافته و همین امر باعث تخلیه و برداشت بیش از اندازه آبهای زیرزمینی شده است. چشمه و قنات برای تخلیه طبیعی آبخوانها مناسب بود و باعث ایجاد تعادل در آبهای زیرزمینی میشد اما با اقداماتی که امروز انجام میشود آبخوانها به یک آبکش تبدیل شدهاند.
استوان در ادامه اظهارکرد: در سال ۹۴ و ۹۵ چهل و پنج میلیارد مکعب از آب آبخوانها برداشت شده که همین موضوع باعث افت یک متری آبهای زیرزمینی شده است.
وی در پایان گفت: مالکیت آبهای زیرزمینی در اختیار دولت نیست. ضمن اینکه درباره تخصیص الگوی کشت به طور کامل نمیتوان دخالتی داشت زیرا زمینها در مالکیت کشاورزان است و آنها به راحتی زیر بار حرف مسئولان نمیروند. بیتوجه به این موضوعات باعث شور شدن ذخایر آب شده است البته حرکت هایی از سوی وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو در حال انجام است تا بتوانند کشاورزان را راهنمایی کنند.