یک وکیل دادگستری: احساس تبعیض‌ خشونت ایجاد می‌کند

 

 

 عبدالصمد خرمشاهی، حقوقدان و وکیل دادگستری می‌گوید: این که خشونت گسترش پیدا کرده دلایل مختلفی دارد، از نبودن تفریح برای مردم گرفته تا نارضایتی‌های اقتصادی و اجتماعی.

 

به گزارش خبرگو ،فهیمه حسن‌میری: هرچند نظریه‌های زیادی درباره خشم و خشونت وجود دارد و نقل‌قول‌های زیادی از جامعه‌شناس‌ها، روانشناس‌ها و جرم‌شناس‌‌ها درباره خشونت و پرخاشگری مطرح شده، اما از كنار این گفته الیوت ارونسون، روانشناس اجتماعی، نمی‌شود به سادگی گذشت كه می‌گوید: «پرخاشگری عملی است که هدفش اعمال صدمه و رنج است». یعنی فردی، عامدانه تصمیم می‌گیرد دیگری را برنجاند و شاهد عذاب او یا اطرافیانش باشد. اما سوال اساسی این است كه چرا باید چنین اتفاقاتي، به یكی از معمولی‌ترین و همیشگی‌ترین خبرها تبدیل بشود؟ این سوال، با دیدن کلیپ منتشر شده درباره برخورد خشونت‌آمیز یکی از ماموران گشت ارشاد با یک دختر جوان در پارکی در تهران اکنون بیشتر به ذهن می‌رسد. اینکه چه می‌شود دو طرف در یک فرآیند خشونت‌بار، به خلق صحنه‌هایی می‌رسد که از دیروز به یکی از جنجال‌های فضای عمومی ایران بدل شده است. 

با عبدالصمد خرمشاهی، وكیل دادگستری که تجربه‌هایی درباره پرونده‌هایی که ناشی از خشونت کنترل نشده‌است، گفتگو کردیم:

از نظر شما خشونت، یكی از بحران‌های امروز جامعه ما محسوب می‌شود كه باید نسبت به آن نگران بود؟

فكر می‌كنم همینطور است و میزان خشونت در جامعه ما افزایش چشمگیری داشته.

می‌توان این وضعیت را كنترل كرد یا باید آن را به عنوان یك واقعیت اجتماعی بپذیریم؟

حتما می‌توان آن را كنترل كرد و بهبود داد اما زمان و تلاش لازم دارد. مساله اینجاست كه نباید انتظار داشته باشیم این وضعیت بدون تلاش برای شناسایی و برطرف كردن علت‌های آن بهتر شود. در جرایم و خشونت‌هایی كه اتفاق می‌افتد، باید بررسی شود و ببینیم چرا اینطور بوده. تقریبا همه آنها ناشی از اعتیاد و فقر است، ما واقعا نمی‌توانیم فضای پیشگیرانه‌ای فراهم كنیم كه جامعه‌ای درگیر اعتیاد و فقر نداشته باشیم؟

در كنار این كه عده‌ای خودشان دست به خشونت می‌زنند، این كه اخبار خشونت‌آمیز در بین پربیننده‌ترین خبرها قرار می‌گیرد و اینطور سریع و زیاد در شبكه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود را چطور ارزیابی می‌كنید؟

مردم سرگرمی و تفریح ندارند، امكانات ورزشی و رفاهی ندارند،‌ امكان سفر ندارند و برای پر كردن اوقاتشان، این اخبار را دست به دست می‌كنند و با هیجان جزییاتش را برای همدیگر تعریف می‌كنند و درنتیجه خشونت گسترش پیدا می‌کند. اگر می‌خواهیم این وضعیت درست شود، باید به مشكلات اقتصادی و تفریحی مردم رسیدگی كنیم و بعد با آنها درباره سواد رسانه‌ای حرف بزنیم. نمی‌شود وقتی مردم دچار مشكل نان شب هستند، به آنها بگوییم كتاب بخوان و با سواد شو و بدان كه از اینترنت چطور استفاده كنی. همه چیز را رها می‌كنیم و بعد فقط انگشت اتهام را به سمت مردم می‌گیریم در حالی كه باید زیرساخت‌ها را درست كرد.

یعنی مشكلات اقتصادی و نداشتن تفریح را مهمترین دلیل افزایش خشونت در جامعه می‌دانید؟

در یك جامعه سالم، اول از همه باید نیازهای اساسی مردم فراهم باشد. شكم گرسنه، اخلاق و ایمان نمی‌شناسد. در قانون اساسی هم به تامین نیازهای اساسی برای مردم تاكید شده، چرا این تاكید انجام شده؟ چون اگر مسكن، شغل، امنیت، تفریح، آزادی و ... تامین نباشد، بحران ایجاد می‌شود، بحرانی كه دیگر بعد از این كه ایجاد شد به سادگی نمی‌توان از آن نجات پیدا كرد و بیشتر از هزینه‌ای كه باید برای پیشگیری در نظر گرفته می‌شد، باید هزینه و انرژی برای برطرف کردن آن صرف كرد، آن هم بعد از نتایج تلخی مانند اعتیاد، سرقت، خشونت‌ها یا خودكشی‌هایی كه در جامعه شاهدیم. من معتقدم باید بستر جرم را از بین ببریم نه این كه فقط بخواهیم مجرم را مجازات كنیم و فكر كنیم اوضاع درست شده است. البته از نقش رسانه‌ها هم در چگونگی پرداختن به پرونده‌های قتل و جنایت نباید غافل شد.

رسانه‌ها چه کار می‌توانند بکنند؟ نباید چنین اخباری را منعكس كنند؟

اخبار و واقعیت‌ها باید منعكس شوند اما یك بحث قدیمی در جرم‌‌شناسی وجود دارد كه می‌گوید نباید یكسویه نگاه كنیم، رسانه یك ابزار است، می‌تواند مسائل را به نوعی انتقال دهد كه آگاهی ایجاد كند، همانطور كه در قانون مطبوعات، رشد آگاهی، یكی از رسالت‌های مطبوعات معرفی شده. اما از سوی دیگر همین رسانه می‌تواند ابزار خطرناكی باشد كه روحیات خشن در افراد جامعه را تقویت كند. فقط هم منظورم مطبوعات نیست، سینما هم همینطور، تئاتر هم همینطور، بقیه وسایل ارتباطی هم همینطور.

یك مساله دیگر، خشونت‌هایی است كه از سوی زنان انجام می‌شود. فكر می‌كنید چرا این اتفاق افتاده؟

برای این كه تبعیض‌هایی وجود دارد و زن‌ها برای به دست آوردن حقوقشان با مشكلات بیشتری مواجهند، اینها باعث خشم می‌شود، وقتی با زنان تحصیلكرده‌ای مواجهیم كه برای پیدا كردن كار با مشكل مواجهند و مشكلات اقتصادی دارند، وقتی در زندگی خانوادگی ساده‌ترین حقوق از آنها سلب شده، وقتی با افزایش طلاق‌ها به تعداد زنان سرپرست خانوار افزوده می‌شود در حالی که تمهیدی برای اشتغال آنها در نظر گرفته نمی‌شود، چه انتظاری هست که دست به جرم یا پرخاشگری نزنند؟ چه راهكاری برای حل مشكلات اجتماعی و اقتصادی آنها فراهم شده؟

برچسب ها

خبرگو
تازه ترین اخبار ایران و جهان

 

تصاویر

Top