مراقب غافلگیری دوباره باشیم

خبرگو: محمد ایمانی در یادداشتی که صبح دیروز در یک روزنامه و عینا در یک خبرگزاری آمده بود مطالبی را در 11 بند مطرح نمود که بنا بر اهمیت آن صرفا به چند بند آن اشاره می کنیم.

در بند دوم این یادداشت آمده است: نقشه راهی که ائتلاف حاضر در دولت و مجلس برای خروج از مضیقه‌های اقتصادی به ویژه از سال 92 به بعد پیش روی کشور نهاد، نتایجی خلاف تصورات و وعده‌ها بر جای گذاشت. البته در این ائتلاف، با دو طیف فعال و منفعل مواجه هستیم. بی‌تعارف، عده‌ای ولو صاحب ‌منصب و عنوان در این ائتلاف، قرار است قربانی گروه دوم شوند که گروه اول را «رحم اجاره‌ای» و «پیاده سربازگیری شده» خویش می‌دانند. این روزها در حالی که اقتصاد، مدام از تلاطم‌های مصنوعی متاثر می‌شود، برخی دست‌اندرکاران ائتلاف مذکور اصرار دارند حاشیه‌هایی مانند رفع حصر سران فتنه و بردن زنان به ورزشگاه و... را مسئله دولت و مجلس کنند یا به بهانه تلاطم بازار، نسخه به بن‌بست خورده و ذاتا عقیم «تسلیم» در برابر زیاده‌طلبی‌های پسابرجامی آمریکا و اروپا را دوباره بزک کنند.

در بخش دیگری در این یادداشت نیز تصحیح شده است: عجیب اینکه برخی از همین عنوان‌دارها می‌پذیرند حیثیت آنها، خرج چنین رویه‌های انحرافی گردد و صورت‌حساب فرصت‌سوزی و خسارت‌آفرینی‌ها پای آنها نوشته شود. می‌گویند چند نفر رند وارد رستورانی شدند و کنار یک نفر دیگر نشستند. چند بار پای مرد تنها به پایه میز خورد و بلافاصله آن چند نفر گفتند «پای شما... پای شما!». مرد بی‌خبر از همه جا هم می‌گفت «بله... البته که پای منه». آن چند نفر، سفارش مفصل دادند و حسابی خوردند و بعد هم پا شدند و رفتند... مرد تنها، غذایش را خورد و رفت صورت‌حسابش را پرداخت کند اما دید رستوران‌دار می‌گوید «صورت‌حساب آن چند نفر را پرداخت نکردید». مرد گفت «آنها که با من نبودند». اما رستوران‌دار پاسخ داد «آنها مدام می‌گفتند؛ پای شماست ها»! و شما نیز حرف آنها را تأیید می‌کردید و می‌گفتید «بله... معلومه که پای منه»

در بند 6 آمده است: - کدام شبکه مافیایی تعیین می‌کند که نرخ سکه یا دلار چه قدر بالا برود؟ روی چه حساب و مکانیسمی؛ بر اساس فرمول تئوری موهوم «دست نامرئی بازار» که آدام اسمیت ادعا می‌کرد و در خود غرب رد شد؟! دولت و بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و وزارت اطلاعات و ارتباطات این وسط چه کاره هستند یا چه نقشی می‌توانند ایفا کنند و نمی‌کنند؟ چرا عرصه را در خوش‌بینانه‌ترین ارزیابی به فرصت‌طلبان و در واقع‌بینانه‌ترین ارزیابی به اخلالگران و تروریست‌های اقتصادی وابسته به اتاق جنگ دشمن سپرده‌اند؟! آیا شک‌برانگیز نیست که وزیر راه و شهرسازی بگوید «خروج آمریکا از برجام بر بازار مسکن تأثیر گذاشت؛ باید همان هفته اول می‌گفتیم در برجام می‌مانیم» و این در حالی است که در پنج سال وزارت وی، به اندازه یک سال مسکن تولید شده است؟ مسائلی مانند به رکود کشاندن بازار بومی مسکن که می‌توانست 250 شاخه صنعتی را فعال و نقدینگی سرگردان را در خدمت تولید و ‌اشتغال مهار کند، چه دخلی به برجام دارد؟

در بند 7 نیز آمده است: چرا با انواع مباحث انحرافی، دو چالش مهم «سوء مدیریت مبتنی بر انحراف رویکرد» و «جنگ اقتصادی دشمن» مجددا به حاشیه رانده می‌شود؟ آیا نقشه غافلگیری دوباره اقتصادی در میان است تا عناصر ماموریت‌دار مجددا پرچم تسلیم‌طلبی و امتیاز‌دهی به دشمن را بالا ببرند؟ چرا همان طیفی که دولت را «رحم اجاره‌ای» خوانده‌اند، نسخه مذاکره با ترامپ را می‌پیچند؟ اگر قرار است آمریکا یا اروپا به تعهدات فعلی خود پایبند نباشد، چرا اسم پیشنهاد خود را مذاکره و توافق جدید می‌گذارند؟ بی‌پرده بگویند دنبال وطن فروشی از طریق قربانی کردن دولت و شخص آقای روحانی هستند! چرا در حالی که تعهدات برجامی غرب هوا شده، کسانی برای تصویب شتابان ملحقات FATF و قبول تعهدات ضدامنیتی جدید عجله و اصرار دارند؟ برخی محافل چنین القا می‌کنند که مشکل، شخص ترامپ است و بقیه هیئت حاکمه آمریکا آدم‌های شریف و عهدشناسی هستند. کتمان می‌کنند که تمام کارشکنی‌ها و مصوبات تحریمی در مجلس سنا و نمایندگان آمریکا به شکل اجماعی حاصل شد. یا اینکه بدعهدی و بازگشت تحریم‌ها و تهدید شرکت و کشورها به عدم معامله با ایران و مصوباتی نظیر ممنوعیت‌های ویزایی برای اتباع 38 کشور درصورت سفر به ایران، از همان دولت اوباما کلید خورد. پنهان نمی‌کنند که آرزو اندیشانه، در انتظار انتخابات کنگره هستند اما کتمان می‌کنند که سختگیری‌هایی نظیر قانون «اینارا» در همین کنگره مرکب از دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان و با اتفاق آرا تصویب شد.

برچسب ها

خبرگو
تازه ترین اخبار ایران و جهان

 

تصاویر

Top