به گزارش خبرگو ،در همین راستا اخیرا وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام کرده است که طی سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ جمعیت بیکار کشور ۹۰۰هزار نفر بیشتر شده و ما هرقدر شغل ایجاد کنیم باز هم عدهای بیکار میمانند چراکه نیروهای جدید در حال ورود به بازار کار هستند.
کارشناس بازار کار میگوید: «طی سالهای گذشته ما نتوانستیم بازار کار کشور را توسعه دهیم، به نظر من، این عامل اصلی و اساسی بیکاری انباشتهشده است. این بیکاری انباشتهشده عمدتا در سه بخش جوانان، فارغالتحصیلان و زنان وجود دارد.»
چرا بهرغم افزایش میزان شغلهای ایجادشده، ما با افزایش نرخ بیکاری مواجه هستیم؟ درواقع علت بیکاری انباشتهشده را چه میدانید؟
طی سالهای گذشته ما نتوانستیم بازار کار کشور را توسعه دهیم، به نظر من، این عامل اصلی و اساسی بیکاری انباشتهشده است. جای پرداختن به دیگر مسائل باید بیشتر به این توجه داشته باشیم که بازار کار کشور متناسب شرایط جمعیتی کشور نتوانسته توسعه لازم را پیدا کند و ریشه اصلی این مشکل هم به اقتصاد دولتی و خدماتی برمیگردد. مادامی که ما از اقتصاد دولتی به سمت یک اقتصاد آزاد و به سمت بخش خصوصی حرکت نکنیم، نمیتوانیم به اندازه کافی ظرفیتسازی و شغل ایجاد کنیم، چون محدودیت بسیار جدی در ادارات دولتی برای کارجویان وجود دارد و کل ظرفیتی که میتوان سالانه برای بخش دولتی تعریف کرد، حداکثر شاید حدود 25 تا 30هزار نفر باشد. بنابراین ما باید توجه کنیم که با این تعداد بیکاران و جمعیت جوانی که به عنوان کارجو در کشور ما وجود دارند، باید به سمت توسعه بخش خصوصی و بازار کار حرکت و برای جذب نیروی کار سالانه چیزی در حدود یکمیلیون نفر ظرفیتسازی کنیم. وقتی ما این کارها را طی سالهای گذشته انجام ندادهایم، طبیعی است که با بیکاری انباشته شده گستردهای مواجه میشویم که عمدتا در بخش جوانان، فارغالتحصیلان و زنان وجود دارد. چون این امور مورد توجه قرار نگرفته، ما امروز با مشکل مواجه شده ایم و قادر نیستیم در کوتاهمدت برای تمام کارجویان شغل ایجاد کنیم.
به گفته وزیر کار، امروز به دلیل رکود طولانی به ازای یک شغل رسمی، یک شغل غیررسمی داریم. چطور باید این مشاغل را ساماندهی کرد؟
این جزو وظایف دولت محسوب میشود که مشاغل و نیروی کار را در کشور ساماندهی کند و بر فعالیتهای اقتصادی نظارت داشته باشد. چرا باید یک شغل غیررسمی در کشور وجود داشته باشد؟ این تقصیر مردم و نیروی کار نیست، بلکه وظیفه دولتها و حاکمیت است تا فضایی را ایجاد کنند که نظارت و ساماندهی جدی اعمال شود تا همه مشاغل در حوزه نظارتهای قانونی کشور تعریف شوند. مسئولان باید اینگونه ضعفها را برطرف کنند، اگر مکانیزمهای نظارتی و بازرسی ضعیف است، اینها را باید بازنگری کنند تا تمام فعالیتهای اقتصادی در بخشهای صنعت، کشاورزی و خدمات کاملا تحت نظارت و رسمی و دارای شناسنامه باشند.
علت شکلگیری مشاغل غیررسمی و پیامد حضور آنها در بازار کار چیست؟
اینها همگی ناشی از اقتصاد بیماری است که در کشور ما شکل گرفته است. وقتی ما نتواستهایم بخش خصوصی واقعی را در کشور شکل بدهیم و از آن حمایت کنیم و تمام اقتصاد وابسته به دولت باشد، بهطور طبیعی، بازار غیررسمی در کشور شکل میگیرد. خود اقتصاد دولتی مولد کارهای دلالی، واسطهگری و اقتصاد غیررسمی در کشور است. اگر دولت فضای کسب و کار را در کشور تسهیل کند و مشارکت مردم را در حوزه اقتصاد بپذیرد و از آنها حمایت کند، مطمئن باشید که هم بازار کار توسعه پیدا میکند و ظرفیتسازی اتفاق میافتد و هم از دلالی، واسطه گری و کارهای غیررسمی در بازار معمولا جلوگیری میشود. بازار غیررسمی قطعا به تمام اقتصاد کشور ضربه میزند، چون نیروی کار غیررسمی بیمه نمیشود و معمولا سازمانهای مالیاتی و نظارتی نمیتوانند کنترل لازم را بر فعالیت آنها اعمال کنند. اینها ناهنجاریهایی در بخش بازار کار ایجاد میکند که در نتیجه آن، نیروی کار و سرمایههای کشور آسیب میبیند و دیگر اینکه مسئولان در تصمیمسازی و تصمیمگیری دچار مشکل میشوند. بنابراین هیچکس نباید از بازار غیررسمی در کشور استقبال کند. بازار غیررسمی زمانی شکل میگیرد که ما شاهد نابسامانی در بازار کار هستیم، بنابراین هرچقدر مشارکت مردم در بازار کار و اقتصاد بیشتر شود، فعالیتهای غیررسمی محدودتر میشود.
گفته میشود که کیک بازار کار کوچک شده،. برای بزرگکردن این کیک چطور باید عمل شود؟
باید دست از شعار برداشت؛ ما بهاندازه نسخه برای بازار کار پیچیدهایم، الان وقت عمل است. مهم این است که برنامههای عملیاتی برای بازار کار تدوین شود تا از این طریق بتوانیم گام به گام بازار کار را توسعه بخشیم. ما نیازمند مدیران اجرایی قوی در کشور هستیم تا مطابق منابع و ابزار و امکانات کشور بتوانند بازار کار را گسترش دهند. این مدیران باید اصلاحات لازم را بهصورت عملی انجام دهند. آنها باید ضمانتهای اجرایی برنامههای اعلامشده را تهیه کنند. یکی از راهها برای اینکه آقای روحانی بتواند تغییرات جدی در حوزه بازار کار ایجاد کند، این است که مدیران اجرایی عوض شوند. درواقع به ناچار بهمنظور ایجاد شوک در بازار کار باید مدیران را تغییر داد تا کارآمدی ارتقا یابد.
منبع:اقتصاد آنلاین