کورش سلیمانی، وحید نفر، شیوا خسرومهر، بهناز نادری و کاظم بلوچی در نمایش کمدی «هملت و دن کیشوت» به ایفای نقش میپردازند.
شقایق دهقان از شایعه درباره اعتیادش، اختلاف برادران قاسمخانی با مهران مدیری و تاثیر آن در همکاری او با این کارگردان، سریال ساختمان پزشکان و... صحبت و اعلام کرد که این روزها مشغول داوری در برنامه «زمانی برای خندیدن» است.
گلوریا هاردی در برنامه «کافه تماشا» از علاقهاش به بازی همسر و فیلمهای پدرشوهرش و آثار اصغر فرهادی گفت.
ششمین روز از جشنواره فجر با تکرار رکورد یک فیلم در سانسهای فوقالعاده همراه بود. در نشستهای پرسش و پاسخ هم بیشتر از آنکه درباره فیلم صحبت شود به حواشی پرداخته شد.
پرویز پرستویی در یادداشتی درباره کتاب «وقتی مهتاب گم شد» (خاطرات شهید علی خوشلفظ) از این کتاب تمجید کرده است.
هادی حجازی فر با حضور در برنامه «سینما دو» در اولین گفتگوی رسانهای خود پس از اکران «لاتاری» آخرین ساخته محمدحسین مهدویان در جشنواره فیلم فجر، از جزییات همکاری با این کارگردان سخن گفت.
به گزارش خبرگو ، «سینما دو» با اجرا و سردبیری حامد عنقا پنجشنبه ۱۲ بهمن به ابراهیم حاتمی کیا کارگردان سرشناس سینمای ایران تقدیم شد.
عنقا که میزبان هادی حجازی فر بود، در بخشی از گفتگو از او پرسید: در فیلم «ایستاده در غبار»، شاید خیلیها تو را بهعنوان یک بازیگر جدی نگرفتند؛ جنس فیلم به شکلی بود که گفتند شبیه شهید احمد متوسلیان بود، کار بر اساس دیالوگ نبود و شاید به خاطر آن جنس کاری که آقای مهدویان تجربه میکرد. اما سر فیلم «ماجرای نیمروز» خیلی دیده شدید. حرف زده شد و بعد هم ماجراهای پرحاشیه داوری جشنواره گذشته... واقعاً شما خودتان فکر میکنید که موقعیتی را که حالا به دست آوردهاید مدیون کدامیکی از این دو بهاصطلاح استارت اولیهتان هستید؟ «ایستاده در غبار» یا «ماجرای نیمروز»؟
حجازی فر پاسخ داد: بیشک «ایستاده در غبار» چون من در «ماجرای نیمروز» کار سختی انجام ندادم، صرفاً با توجه به شناختی که از تماشاگر دارم یک نقش را کارگردانی کردم. من سالها تئاتر کارکردم و بازیگر تئاتر یک توانایی دارد که در بحثهایی که درباره این موضوع میشنوم، اصلاً به آن اشاره نمیشود. درباره همهچیز حرف زده میشود جز توانایی که بازیگر تئاتر دارد و آنهم توانایی فهم حال و هوای مخاطب در لحظه است. یعنی کار را کارگردانی میکند. من در کارمان به بازیگرهایم میگویم که مثلاً در فلان دقیقه اگر این حس را از تماشاگر نگرفتی، ما این پلان بی را انجام میدهیم. یعنی کار باید طوری طراحی شود که از دست نرود.
وی افزود: در سینما من در فیلم «ماجرای نیمروز» نقش خودم را کارگردانی کردم. یعنی فیلمنامه را که میخواندم، میگفتم که خب تماشاگر از جلسات بیشمار خسته شده، من باید حرف تماشاگر را بزنم، تا کی ما میخواهیم حرف بزنیم؟ تماشاگر این را میپذیرفت و اصلاً قابل قیاس نبود.
میگفتم یعنی چه که اینهمه بازیگر بیکارند و اینها از طریق تلگرام بازیگر انتخاب میکنند!؟
این بازیگر بابیان اینکه «در ایستاده در غبار» من برای پلک زدنم هم برنامه داشتم، ادامه داد: ابراهیم امینی انتخاب بازیگر «ایستاده در غبار» بود. جالب اینجا بود که من در گروههای تلگرامی که برای دانشکده هنرهای زیبا عضو هستیم فراخوان اینها را که دیده بودم گفتم یعنی چه!؟ مگر میشود بازیگر را از طریق فراخوان انتخاب کرد؟ حتی بچهها درباره آدمهایی که کار ندارند غر میزدند و من هم همینطور مثل آنها خیلی غر میزدم و میگفتم که اینهمه بازیگر ماندهاند و اینها از طریق تلگرام دنبال بازیگر میگردند!؟
ماجرای انتخاب شدن برای نقش حاج احمد متوسلیان
حجازی فر یادآور شد: من آن موقع برای کاری کیش بودم و عوامل خیلی آدمها را دیده بودند. تا اینکه ابراهیم امینی یک عکس از من را به مهدویان نشان میدهد و او هم میگوید که این اصلاً شبیه نیست. بالاخره امینی مهدویان را راضی کرده بود که با من یک گفتگویی انجام دهد. در گفتگویمان از او پرسیدم برای کدام نقش مرا میخواهد و وقتی پاسخ را شنیدم گفتم که من اصلاً شبیه نیستم. ایشان از من خواستند که بروم و تست بدهم. من هم گفتم که نه من اصلاً شبیه نیستم. امینی ازیکطرف به من اصرار میکرد و از طرف دیگر به آقای مهدویان. چون امینی در دانشگاه تربیت مدرس، مقطع ارشد بود و هم کار از من دیده بود و هم دو سه بار دعوای من در واحد اداری دانشگاه را دیده بود، پیش خودش تصور کرد که اینها ترکیب خوبی برای حاج احمد است. بالاخره من رفتم و تست گریم دادم و آقای مهدویان آمدند و گفتند که خودش است و این کل اتفاق بود.
وی تأکید کرد: من 10 روز بعد جلوی دوربین رفتم. یکی از دلایل موفقیت در آن کار این بود که من خیلی زمان نداشتم که بخواهم فکر کنم و بترسم از اتفاقی که قرار بود بیافتد. ولی بهشدت آن کار را دوست دارم.
عنقا نیز گفت: مهدویان بههرحال کارگردانی است که توانست در همان شروع اولیه، خودش را بهعنوان یکی از کارگردانهایی که دیگر نمیشود نادیدهاش گرفت و باید اخبار او را دنبال کرد، اثبات کرد.کار کردن با او چطور است؟
با مهدویان سینما ساده و لذتبخش است
این بازیگر در پاسخ به سؤال عنقا مبنی بر اینکه امسال مردم تو را بیشتر در فیلم «لاتاری» کشف میکنند یا در آن دو فیلم دیگر، تصریح کرد: امیدوار هستم که در دو فیلم دیگر باشد. چون از اینور یکجورهایی خیالم راحت است، استانداردی را رعایت کردم و دوست دارم که بگویند در آنها خوب بودهام. حالا 10 نفر به من گفتند خوب بودی، یک نفر به من گفت خوب نبودی واقعاً به همریختم. چون از این بابت نگران هستم. ولی کار کردن با مهدوی آنهم دیگر برایم ترسناک نیست، نگرانی ندارم چراکه حسین به من اعتماد میکند و من هم به او کاملاً اعتماد دارم.
حجازی فر توضیح داد: برای همه بخش ها لذتبخش است. وقتی من اینطور میگویم شاید آقای مهدویان بگوید که تو با تعریف هایت همه را با من دشمن می کنی. ولی صادقانه میگویم در یکی از برداشتهای بهشدت سختمان در وردآورد بودیم و هوا بهشدت سرد بود. با ساعد سهیلی سکانس گرفتیم، بعد یادم می آید که او گفت یعنی چه؟ مگر میشود سینما انقدر ساده و لذتبخش باشد؟ من فکر می کنم آقای مهدویان این دوتا اصل ساده و لذتبخش را در کارهایشان رعایت میکنند.
وی در پاسخ به این نقطه نظر عنقا که پس کار کردن با او نقطه مقابل کارکردن با ابراهیم حاتمی کیا است، تأکید کرد: جنس کارها با همدیگر فرق میکرد، جنس دکوپاژ مهدوی آنهم فرق میکند. حالا ما یک سکانس مهم سه نفره را، از درون یک پنجره کوچک می بینیم که چهار تا میله هم دارد، یعنی یک سکانس نزدیک به چهار دقیقه است. چه کسی چنین کاری را خواهد کرد ؟ فقط آقای مهدویان آنهم چون از سینمای مستند آمده است.
جواد عزتی که بدقول است در روزهای آف هم سرکار می آمد
بازیگر «به وقت شام» تأکید کرد: در مواجهه با بازیگر، شما یک تصویر را می سازید و در دل کار می برید و می گویید خب از این جای فیلم بزنید و این اجازه را به شما میدهد که فکر کنید شما در حال پیش بردن همهچیز هستید، در حالی که او همهچیز را پیش می برد ولی او آنقدر انرژی اش بالا است، باورتان میشود که باید با جواد عزتی چندین بار تماس بگیرید تا سروقت بیاید چراکه خیلی بدقول است، ولی او همیشه در روزهای آف هم سرکار می آمد.
عنقا نیز در این خصوص گفت: آقای عزتی یک شب مهمان برنامه ما بودند. در آن زمان هنوز «لاتاری» را شروع به کار نکرده بودید، بعد در مورد فیلم مهدویان صحبت کردیم که در جواب گفتند من در آن فیلم حتما هستم. پرسیدم آیا تا به حال صحبتی درباره فیلم شده و آقای عزتی گفت که نه هنوز کسی با من صحبتی نکرده ولی من می روم!
حجازی فر اظهار کرد: من یک مدت به آقای عزتی حسادت می ورزیدم و به شوخی به او میگفتم که در کارهای آقای مهدویان اول من هستم و بعد تو هستی. ولی در فیلم «ماجرای نیمروز» همه بچهها از قبیل احمد مهرانفر و مهرداد صدیقیآنهمه بیرحمانه به یکدیگر کمک میکردیم. یا مثلاً در فیلم «لاتاری» من از قبل درباره آقای فرخ نژاد شنیده بودم ایشان بد اخلاق و اخمو هستند.
عنقا گفت: چه کسی این حرف را زده؟ من با آقای فرخ نژاد کار کرده ام و اتفاقا همین امروز هم با هم صحبت میکردیم و همیشه در حال بگو و بخند هستند. اگر با آقای فرخ نژاد حرفه ای رفتار کنی در کارش حرفه ای است.
تنها جایی که دوست دارم فقط بازیگر باشم کارهای مهدویان است
حجازی فر هم گفت: بله آقای فرخ نژاد در فیلم «لاتاری» هم بهشدت کمک میکردند و ایده می دادند. ما در پشت صحنه این فیلم حالمان خیلی خوب بود و فکر می کنم این انرژی به روی صحنه منتقل میشود. من واقعاً از کار کردن با مهدویان لذت می برم و تنها جایی که دوست دارم فقط بازیگر باشم کار او است.
در ادامه عنقا بابیان اینکه «لاتاری» یکی از فیلمهایی بود که اسم آن را قبل از اینکه ساخته شود همه می دانستند و حرف و حدیث هایی درباره فیلم و ماجراهای پروانه ساختش وجود داشت، از حجازی فر پرسید ما قرار است چه فیلمی ببینیم؟
اگر 20 روز بیشتر وقت داشتیم چقدر «لاتاری» بهتر می شد؟
حجازی فر پاسخ داد: نمی دانم اگر سید محمود و حسین این مصاحبه را ببینند چه خواهند گفت؟ ولی من نظر شخصی خودم را میگویم و همیشه سعی کردم که صادقانه صحبت کنم. می خواهم بگویم که ما چه فیلمی می توانستیم ببینیم، این مسئله من را بیشتر اذیت میکند. هفت ماه کم نیست که از انرژی کلی آدم، صرف گرفتن پروانه ساخت شود. دویدن، امید، آیا جلسه تشکیل میشود یا نمیشود؟ شورا عوض شد و... این برای همه فیلم ها هست من تنها راجع به «لاتاری» حرف نمی زنم. حالا که فیلم را می بینم میگویم اگر ما 20 روز بیشتر وقت داشتیم چقدر این فیلم میتوانست بهتر باشد؟
وی افزود: امروز که فیلم را با تماشاگران دیدم، من که پرده را نگاه نمیکردم فقط تماشاگران را نگاه میکردم که واکنششان را ببینم و خداراشکر خیلی خوب بود.
حجازی فر ادامه داد: من در واقع این فیلم را دیشب ساعت ۳۰ : ۳ تنهایی دیدم و خیلی هم خسته بودم. یک مقدار نگران شدم ولی فیلمی است که برای تماشاگر ساخته شده و من این ویژگی اش را خیلی دوست دارم .