به گزارش خبرگو ، هفته گذشته در رسانههای عمومیخبری به نقل از کارشناسان میراث فرهنگی منتشر شد که خبر از خارج شدن خانه نیما یوشیج در تهران از فهرست میراث ملی و مهیا شدن مالکان برای تخریب این خانه میداد. محمد حسین دانایی خواهرزاده جلالآل احمد که طی سالهای اخیر تلاشهای بسیاری برای بازسازی منزل سیمین دانشور و جلال آلاحمد در همجواری این خانه داشته است در یادداشتی که برای ارسال کرده به این خبر واکنش نشان داده است.
متن این یادداشت را در ادامه میخوانیم:
میلتون فریدمن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، گفته است: اگر مدیریت یک بیابان شنزار را به بخش دولتی واگذار کنید، بعد از پنج سال با کمبود شن مواجه میشوید! این حرف لطیفه گویی و سیاه نمایی نیست، بلکه کاملاً علمیو واقع بینانه است. مصادیق و شواهد زیادی هم برای اثبات آن وجود دارد. یکی از این مصادیق در کشور خودمان، عملکرد مؤسسات و نهادهایی است که ظاهراً مسوولیت حفاظت از آثار تاریخی و مواریث ملی و فرهنگی کشور را به عهده دارند. اگر اقیانوس زمان را هم در اختیار آنها بگذارید، باز هم وقت کم میآورند، گویی گوشها کر است و نمیشنوند که زمان از کنار گوششان با چه سرعتی در حال گذر است.
تعلل و تأخیر سازمان میراث فرهنگی و بخش فرهنگی و هنری شهرداری تهران در مورد اینگونه آثار تا کنون ضایعات مادی و معنوی زیادی را وارد آورده و تازه ترینش هم ماجرای خانه نیماست، خانهای که ۱۶ سال پیش با همت مردانه بانو سیمین دانشور در فهرست آثار ملی ثبت شد، ولی مسوولان مربوطه آنقدر در تملیک و تعمیر و بازسازی آن دست دست کردند تا سرانجام حکم قطعی دیوان عدالت اداری مبنی بر خروج این اثر از فهرست آثار ملی صادر شد و تازه در این لحظه بود که مسوولان محترم کمیبیدار شدند، اظهار تأسفی کردند و دوباره... آنها اگر بخواهند کاری را انجام بدهند و نفعشان در انجام آن باشد، راهش را به سرعت پیدا میکنند، ولی اگر نخواهند یا نفعی در آن نداشته باشند، هزاران بهانه و توجیه برایش میتراشند.
نمونه دیگری از این مجموعه سهل انگاریهای غیر موجه، پروژه احداث خانه- موزه جلال آل احمد و سیمین دانشور در نزدیکی همین خانه نیماست. دقیقاً ۴۴ ماه وقت و حدود پنج میلیارد تومان هزینه کرده اند برای تعمیراتی که در بدترین شرایط شش ماه وقت لازم داشت و خیلی کمتر از اینها اعتبار. زیان ناشی از این نوع عملکرد بدون احتساب هزینههای ناشی از عدم النفع و تنها بر اساس نرخ سود سپرده کوتاه مدت متعارف بانکها، برای هر سال نیم میلیارد و برای سه سال ۵/۱ میلیارد تومان است و جالب اینکه باز هم از کمبود اعتبار مینالند!
بدون تردید اگر مدیریت خزانه حضرت سلیمان را هم به این قماش از مسوولان بسپاریم، بعد از پنج سال کفگیر به ته دیگ میخورد و کار به افلاس میکشد!