به گزارش خبرگو ،لیلا مرگن در شرق نوشت: اگرچه آنها تصور میکنند که صدایشان به جایی نمیرسد اما رضا اردکانیان، وزیر نیرو، با وجود آنکه بیش از پنج ماه از حضورش در این وزارتخانه نمیگذرد، بهسرعت به فکر تأمین آب پایدار در یکی از پرتنشترین حوضههای آبریز کشور افتاد. او در نخستین جلسه کارگروه ملی تازهتأسیس سازگاری با کمآبی، تلاش کرد تا منازعات پیشآمده در شرق اصفهان را مدیریت کند. اردکانیان که بهخوبی میداند آب میتواند دستمایه اختلافات سیاسی و تنازعات جدی شود، نخستین پرسش درباره خواست کشاورزان شرق اصفهان برای اجرای مصوبه ٩ مادهای شورای عالی آب را با طرح چندین سؤال پاسخ داد. او بر این باور است که در بخش آب نباید همه دادستان باشند، به طوری که متهم کم بیاوریم، بلکه باید با تشریک مساعی مسائل را حل کنیم. وزیر نیرو بر این باور است که در مواقع بروز خشکسالی باید همه بخشها تبعات این مسئله و کاهش حقابه را تحمل کنند، اما اگر به هر دلیل، یک بخش نمیتواند این تبعات را بپذیرد، بدون شک باید از سهم آب بخشهای دیگر کم شود تا نیازهای این بخش تأمین شود. بنابراین، بخشی که در کاهش حقابهها مشارکت نمیکند باید هزینههای اقتصادی ناشی از فشار به دیگر بخشها را جبران کند. به گفته وزیر نیرو در نخستین جلسه کارگروه ملی سازگاری با کمآبی، تصویب شده است که ١٥ تا ١٦ صنعت پرآببر اصفهان به نسبت سهمی که در مصرف آب دارند، از محل سودهای خود، مبالغی را برای اجرای پروژههای کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی حوضه آبریز زایندهرود و جبران خسارات وارده به کشاورزان شرق اصفهان پرداخت کنند که نخستین قسمت این اعتبارات، به حساب استانداری اصفهان واریز شده است. مشروح گفتوگو با رضا اردکانیان در ادامه میآید:
کشاورزان شرق اصفهان خواستار اجرای مصوبه ٩ مادهای شورای عالی آب هستند. چرا این مصوبه اجرائی نشد؟
این مصوبه ٩ مادهای چه بوده است؟
در جلسه دهم شورای عالی آب ٩ ماده مصوب شده است، من این مصوبه را ندیدهام و روی سایت وزارت نیرو نیست. دوستانی که از مصوبات اطلاع دارند، میگویند قرار بوده است که در مواقع خشکسالی همه خسارات را بخش کشاورزی تحمل نکند. صرفهجوییهایی قرار بود در حوضه آبریز زایندهرود رخ دهد و هیچکدام انجام نشده است و کشاورزان معتقدند باز هم به محض عدم بارش باران، فشار به کشاورزان اصفهانی وارد میشود. چرا این مصوبات اجرائی نشده است؟
به نظر شما با توجه به مسئولیتی که دارید و در تماس با همه دستگاهها هستید، چه عاملی باعث میشود که به این مسائل عمل نشود. دلیل اجرانشدن چنین مکانیسمها و راهحلهایی چیست.
دلیل اجرانشدن این است که دستگاهها همکاری نکردهاند.
خب چرا همکاری نکردهاند؟
نمیدانم.
واقعا نمیدانید؟
چون از آمار بارگذاریها و غیره اطلاعات کافی در اختیار ندارم، نمیدانم چرا دستگاهها برای اجرای مصوبات همکاری نکردهاند.
بحث آمار بارگذاری نیست. اصلِ همکاریکردن یا نکردن ریشهاش چیست؟
احتمالا یا طرح مناسب نداریم یا بارگذاری بیش از حد انجام دادهایم. اتفاقاتی رخ داده که منجر شده است نتوانند مصوبات ٩ مادهای را انجام دهند. اما مسئله اینجاست که وقتی ما توان اجرای این مصوبات را نداریم، برای چه مصوبشان میکنیم؟
هیچکس بهخصوص کسانی که چنین فرایندهایی را تصویب میکنند، بنایشان بر عدم انجام نیست منتها در عمل اتفاقی که میافتد، این است که طبیعت موضوع آب و ذات آن که یک مقوله چندانضباطه و میانبخشی است، اما در عمل خیلی به این مسئله توجه نمیشود. دستگاهها فکر میکنند اگر کماکان در محدوده وظایف و اختیارات قانونی خود بایستند، میتوان مسئلهای را حل کرد. ممکن است مسائلی را بشود با این شیوه حل کرد، اما مسئله آب از اینگونه مسائل نیست. اگر در جایی از دنیا مسائل مربوط به آب حل شده است، جاهایی بوده که ماهیت میانبخشی آب را به رسمیت شناختهاند.
در ایران میانبخشیبودن آب به رسمیت شناخته نشده است؟
بحث این لحظه نیست که عدهای بنشینند و امضا کنند که ما این مناسبات را به رسمیت شناختیم. باید سازوکارها فراهم شود. باید سطح مفاهمه بالا برود. مسئله آب یک مسئله واحد تعریف شود. باید احساس مسئولیت مشترک درک شود. باید، لیست نبایدها تنظیم شود، یعنی قبل از اینکه بگوییم چهکار باید کنیم، لیست کارهایی که نباید بکنیم، تنظیم شود. یکی از کارهایی که نباید بکنیم، این است که نباید فکر کنیم میشود مسئله آب را تقسیم کرد و هر دستگاهی خود را مسئول یک قسمتی از آن بداند و به آن بپردازد. در آخر کار هم فکر کند مسئله حل میشود. این جزء نبایدهاست. ما با همین ذهنیت گفتیم که در کشوری خشک و نیمهخشک قرار داریم. خشکسالی و کمآبی هم یک حادثه غیرمترقبه نیست. یک واقعیت مستمر است. وزارت نیرو به حکم قانون مسئولیتهایی دارد. مسئول تخصیص آب است. این مسئله به این معنا نیست که وزارت نیرو متولی تمامیت موضوع آب است. وزارت نیرو متولی این است که مسئله آب را یک مسئله همگانی کند. تقریبا باید مثل یک دبیرخانه عمل کند. سازمان ملل که همه دنیا آن را به همین نام میشناسند، چیزی بیشتر از یک دبیرخانه نیست. به همین دلیل رئیس این سازمان، اسمش دبیر کل است. یعنی مسئول دبیرخانه است. حال ممکن است تلقی ما از دبیرخانه یک دفتر اندیکاتور ثبت ورود و خروج نامه باشد، این مشکل ماست اما مسائل و موضوعاتی که ماهیت میانبخشی یا چندانضباطه دارند، نیاز به دستگاهی دارند که کارهای مرتبط با این مسائل را هماهنگ کند. در موضوع آب در کشور ما وزارت نیرو بهویژه در دورهای که مدیریت مصرف و تقاضا، محور کارش است، باید در قامت یک دبیرخانه ظاهر شود. یک دبیرخانه با همه ارباب و رجوعها تشریک مساعی میکند. برنامه ما این است و میخواهیم آن را پیاده کنیم. قوانین را هم نمیخواهیم به هم بزنیم. وظایف ذاتی دستگاه، محترم و اختیارات آنها هم محترم است. وقتی میگوییم ذینفعان به این معنا نیست که هر سازمانی نفعهای خود را بیاورد و بگوید با این دورمیزنشستن، چه بخشی از نفعهای من تأمین میشود. ذینفعان به این مفهوم نیست.
ذینفعان باید در ضررها هم مشارکت داشته باشند؟
خیر این هم نیست. ذینفعان یعنی نفعهای خود را داشته باشید و دور هم بنشینیم و نفع مشترک جدید تعریف کنیم. بعد اگر موقعیت جدید را توانستیم تعریف کنیم، همه در این موقعیت جدید ذینفع خواهیم بود. یعنی اینکه بگوییم در کشور ما چگونه میشود با آب موجود غذا تولید کرد، آب شرب را تأمین کرد، صنعت موجه را آب داد، نیازهای محیطزیستی را جواب داد، یک نفع مشترک تعریف کردهایم. در چنین شرایطی وزارت جهاد کشاورزی نمیتواند بگوید محیط زیست به من ربطی ندارد. صنعت نمیتواند بگوید که محیط زیست یا تولید مواد غذایی به من ربطی ندارد. من مسئول صنعت هستم و من باید نفعم تأمین آب برای صنعت باشد. باید از این زاویه وارد شده و به مسائل توجه کنم. ما برای اینکه این گفتمان را در سطح جامعه شکل دهیم، باید اول از دولت شروع کنیم. بعد بیرون دولت با قوای دیگر رایزنی کنیم و درنهایت با اصلیترین بازیگر این صحنه یعنی مصرفکننده، باید کار کنیم. در داخل دولت پنج تا شش دستگاه درگیر مسئله آب هستند. وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، صنعت و معدن، محیط زیست و برنامه و بودجه به لحاظ مسئولیت در برنامهریزی در داخل دولت با مسئله آب درگیر هستند. ما یک بازیگر جدید مهم هم به این بازی اضافه کردیم.
آن بازیگر وزارت کشور است؛ بهلحاظ اینکه این مجموعه نخ تسبیح استانداریهاست و اصلیترین میدان کار دست استانداران است. ساختمانهای ستادی که نه تولید مواد غذایی میکنند و نه صنعت آنها نیاز به آب دارد، اما مجموعه اتفاقات در جغرافیای تحت مدیریت آنها یعنی استان شکل میگیرد. ما تلاش کردیم فصل مشترک دستگاهها را در موضوع آب پیدا کرده و به آن شکل دهیم. کارگروهی را شکل دادیم. اسم این کارگروه را هم نگذاریم ستاد مقابله با بحران خشکسالی زیرا لغت بحران و خشکسالی هر دو یک مفهوم موقت هستند. زمین میلرزد، زلزله میشود، همه هراسان میشویم و در شرایط بحرانی قرار میگیریم. میپذیریم که بحران است و نمیتوانیم آرایش قبلی را داشته باشیم.
ممکن است مجبور باشیم در خیابان یا چادر زندگی کنیم، اما میدانیم همه اینها موقتی است. انتظار ما این است که از حالت موقت خارج شویم. کمآبی حالت موقتی نیست. به همین خاطر اسم این کارگروه را بهجای اینکه کارگروه مقابله با خشکسالی بگذاریم، کارگروه ملی سازگاری با کمآبی گذاشتهایم. این کارگروه را به تصویب دولت رساندیم. ١٢ اسفند این تصویبنامه امضا شد. بهعنوان یک رکورد، ١٣ اسفند اولین جلسه کارگروه ملی سازگاری با کمآبی را با حضور همه اعضای اصلی بهجز وزیر صنعت که در عراق بود، تشکیل دادیم. موضوع جلسه نیز مربوط به اصفهان بود.
١٧ دستگاه در موضوع آب به نحوی دخیل هستند؛ همه این ١٧ دستگاه در جلسه حضور داشتند؟
خیر؛ همان شش دستگاهی که اعلام کردم، در این جلسه حضور پیدا کردند. وزارتخانههای نیرو، کشاورزی، کشور و صنعت و سازمانهای حفاظت از محیط زیست و برنامهوبودجه در این جلسه حضور یافتند. دولت هم اعلام کرده بود که تصمیم این کارگروه معتبر است. من یک روز بعد از امضای تشکیل این کارگروه که هنوز مصوبه دست کسی نرسیده بود، از امضا خبردار شدم و جلسه را تشکیل دادیم. معمولا جلسه اول چنین کارگروههایی به تدوین آییننامه، شیوهنامه، تعیین رئیس یا تصمیمگیری درباره محل دبیرخانه و... میگذرد. ما همه را فاکتور گرفتیم و گفتیم اینها را تهیه میکنیم و برای نظرخواهی به وزارتخانههای مرتبط ارسال خواهیم کرد. در موضوع اول، بحث خود را روی مسئله اصفهان گذاشتیم. همان روز یعنی ١٣ اسفند، با حضور اعضای اصلی، منهای آقای شریعتمداری که عراق بود و معاون او در جلسه حضور یافته بود، مباحث مربوط به این استان بررسی شد. از طرفی استاندار اصفهان از دو ماه پیش برای اجرای همان تصمیم ٩مادهای شورای عالی آّب و همه تصمیمات خوبی که همیشه گرفته شده و در اجرا با مشکل مواجه شده است، طرحهایی تهیه کرده بود. پیش از این به آنها گفتیم که باید چارچوب طرحهایی که آماده میکنید، این باشد که به مسئله بهعنوان پیداکردن راهحل پایدار توجه شود؛ یعنی باید بدانیم چه کار کنیم تا موضوع حل شود نه اینکه چگونه رفتار کنیم که امروز موضوع حل شود. در مصوبه دولت در زمینه تأسیس کارگروه ملی سازگاری با کمآبی، چند مسئله شاخص وجود دارد؛ یکی این مسائل، این بود که این کارگروه استان به استان طرحهای موجود را بررسی میکند. در استانها نیز یک کارگروه استانی تشکیل دادیم. گفتیم همان شورای حفاظت که در سال ٨٧ تشکیل شده بود، با اضافهکردن دو عضو جدید شامل مسئول صنعت و مسئول برنامهوبودجه استان، بهعنوان کارگروه استانی به کار خود ادامه دهند. طرحها را تهیه و بررسی کنند، اما طرحها باید از سوی همه دستگاهها پذیرفته شود و یک طرح مشترک باشد؛ زیرا آب یک مسئله واحد است. در استان نباید به صورت مجزا عمل کنیم. در استان اصفهان این کار انجام شده بود و در همان جلسه ١٣ اسفند، استاندار طرحها را ارائه داد.
با توجه به محدودیت زمانی، اجازه بدهید سؤالی درباره خط انتقال آب اصفهان به یزد بپرسم. مردم اصفهان معتقدند دولت قرار بود با اجرای پروژه کوهرنگ٣ ، آب به یزد منتقل کند؛ درحالیکه بدون اجرای این پروژه، حق اصفهانیها در حال پایمالشدن است و آب به یزد انتقال پیدا میکند. این گفتهها صحیح است؟
اجازه بدهید جواب سؤال قبلی را کامل کنم. اگر دنبال حل مسئله باشیم، باید یکجور برخورد کنیم و اگر دنبال این باشیم که هر روز به یک سؤال، جواب بله یا خیر بدهیم نیز میتوانیم این کار را انجام دهیم، اما این لزوما به حل مسئله کمکی نمیکند. تأمین آب شرب وظیفه قانونی دولت است و اولویت هم دارد. در میان همه انواع مصارفی که برای آن وجود دارد، تأمین آب شرب اولویت دارد. هر جلسهای که گذاشته میشود، اول به تأمین آب شرب توجه میشود بعد از آن سایر مصارف شامل کشاورزی، صنعت، محیط زیست و نظایر آن محل توجه قرار میگیرد. ما در جلسه ١٣ اسفند، طرحهای اصفهان را بررسی کردیم. منتها مشکلی که وجود داشت و شاید یکی از دلایل اصلی اجرانشدن طرحهای قبلی بود، کمبود منابع مالی برای اجرای طرحها بود؛ چون طرحهایی مانند ساماندهی رودخانه زایندهرود، تبدیل کشتهای سنتی به گلخانهای و استفاده از پساب تصفیهشده وجود داشت، اما اجرا نشده بود.
اصفهانیها مدعی هستند از تمام پساب تولیدشده در این شهر، استفاده میکنند. این ادعا صحت دارد؟
نه، اینگونه نیست.
چند درصد پساب در اصفهان استفاده میشود؟
درحالحاضر آمار اصفهان را در اختیار ندارم، اما در کل کشور چهارمیلیاردو ٣٠٠ میلیون مترمکعب پساب داریم و فقط یکمیلیاردو ٢٠٠ میلیون مترمکعب آن استفاده میشود.
پس در اصفهان هم پسابهایی داریم که استفاده نمیشود؟
بله. در همهجا داریم. طرحهای مختلفی در اولین جلسه کارگروه ملی سازگاری با خشکسالی تصویب شد. علاوه بر مواردی که قبلا به آن اشاره کردم، کمک به فشارهای اقتصادی واردشده به کشاورزان بهدلیل عدم دریافت آب هم در نخستین جلسه مطرح شد. وقتی خشکسالی حادث میشود، همه حقابهها و سهمابهها به نسبتی باید کاهش یابد. اگر بخشی به هر دلیلی توجیه داشت که سهمش متناسب با کمآبی کاهش نیابد، یعنی به بخشهای دیگر فشار بیشتری میآید، بنابراین باید آن فشار بیشتر جواب بدهد و این جواب هم باید اقتصادی باشد. در این قضیه خاص، این فشار بیشتر، به بخش کشاورزی وارد شده است. بخش شرب که به ضرورت باید نیازهایش تأمین شود. البته امسال در اصفهان ١٠ درصد هم کاهش مصرف به بخش شرب داده شد. به همه مصرفکنندهها این کاهش داده شد.
یعنی امسال در بخش شرب اصفهان شاهد جیرهبندی آب خواهیم بود؟
وقتی میگوییم کاهش، اسمش جیرهبندی نیست. کاهش یعنی اینکه مردم همراهی میکنند که مصرف آب را کمتر کنند؛ بهجای اینکه شیر باز بماند تا بعد از شستن دستشان، صورتشان را هم شستوشو بدهند، شیر را میبندند و دوباره باز میکنند. در زمان دوشگرفتن، مدت زیادی شیر را باز نمیگذارند و مکانیسمهای دیگری را برای صرفهجویی به کار میگیرند. در همین راستا ١٠ درصد مصارف شرب مشمول صرفهجویی قرار گرفت. در حوضه آبریز زایندهرود بحث اصلی بین صنعت و کشاورزی است. موضوعی که مطرح شد اینکه صنعت اگر میخواهد این کاهش مصرف ناشی از کمآبی، برای این بخش اعمال نشود، یعنی باید سهم آب کشاورزی به میزان بیشتری کاهش یابد. اینجا صنعت باید مشارکت کند. صنعت که حاضر است هزینه طرحهای سنگین شیرینکردن آب شور دریا از صدها کیلومتر دورتر را بپردازد و در این حوزه برای تأمین نیازهایش سرمایهگذاری کند، طبیعتا باید آمادگی داشته باشد که همین آبی را که مصرف میکند با رقم بالاتری در اختیار داشته باشد تا درآمدهای حاصل از آن بتواند برای اجرای طرحها به کار گرفته شود.
اتفاقی که اینبار افتاد و دفعههای قبل نیفتاده بود، این است که با این سازوکار جدید کارگروه ملی سازگاری با کمآبی، چارچوبی فراهم شد که صنایع بزرگ اصفهان و صنایع پرآب این شهر بتوانند در اجرای طرحهای پایدارکردن آب برای صنعت مشارکت مالی داشته باشند.
چه طرحهایی قرار است در اصفهان اجرا شود؟
همان طرحهایی که پیشتر گفته شد، در بخش کشاورزی پیگیری میشود.
با این مصوبه بخش صنعت در حوزه کشاورزی سرمایهگذاری میکند؟
صنعت منابع مالی را تأمین میکند، این طرحها توسط کمیته استانی کارگروه ملی با نظارت استاندار و برنامه و بودجه و... اجرا میشود. درحالحاضر طرحهای مفصلی تهیه شده است. در کارگروه ملی در این رابطه بحث شده و با حک و اصلاحهایی، طرحها تأیید شده است و مباحث به نقطهای رسیده که باید منابع مالی آن تأمین شود. این منابع مالی هم برای اجرای این طرحهاست. البته بخشی از این منابع مالی نیز امسال صرف کمک به کشاورزان و جبران مضیقهای میشود که برای کشاورزان شرق اصفهان ایجاد شده است.
سهمی که صنعت گذاشته از نظر ریالی چقدر است؟
براساس برآوردهای کلی، صنعت در یک سال رقمی حدود ٥٠٠میلیارد تومان مشارکت خواهد کرد. البته ارائه عدد نهایی نیازمند بررسیهای دقیقتر و تقسیمبندیهای لازم است.
فکر میکنید صنعت این رقم را به بخش کشاورزی اختصاص بدهد؟
ما تردید نداریم که این اتفاق خواهد افتاد و طلیعه این اتفاق هم کمکی است که در همین روزها انجام شده است. ١٣ اسفند این بحث را در کمیته ملی سازگاری با تغییر اقلیم داشتیم، ١٦ اسفند این مصوبات به استاندار ابلاغ شد. بلافاصله مذاکرات خود را با مدیرعامل فولاد مبارکه و ذوبآهن اصفهان بهعنوان مسئول کارگروه ملی آغاز کردم. با حمایت و پشتیبانی وزیر صنعت، معدن و تجارت و شخص رئیسجمهور، این مسئله پیگیری شد. با فعالیتی که استاندار اصفهان بهعنوان مسئول کارگروه استانی داشته است، تازمانیکه با شما صحبت میکنم، یعنی ساعت ٢:٣٠ بعدازظهر دوشنبه ٢٠ اسفند، مبالغ لازم برای توزیع بین کشاورزان و کمک به جبران این مضیقهای که برایشان در اصفهان فراهم شده، به حسابی که باید، واریز شده است.
این حساب کجاست و توزیع منابع در اختیار چه کسی است؟
این حساب در بانک است و توزیع منابع در اختیار استاندار است.
آیا کاهش سطح زیر کشت در حوضه آبریز زایندهرود خواهیم داشت؟ تصمیمی در این زمینه گرفته شده است؟
این طرحها، طرحهایی است که منجر به این خواهد شد که با آب موجود و با بهرهوری بیشتر کشاورزی کرد. این مستلزم یک کار هماهنگ و مشترک بین جهاد کشاورزی، بخش آب، سازمان برنامهوبودجه است. درحالحاضر هر سه دستگاه در اصفهان کاملا با هم هماهنگ هستند.
این اقدام، برنامه موفقی بوده است که نهفقط برای اصفهان اجرائی خواهد شد بلکه بلافاصله سراغ استانهای دیگر میرویم و قرار است در جلسهای که قبل از پایان سال در وزارت کشور با استانداران خواهم داشت، سازوکار آن را توضیح بدهم تا دوستان طرحهای استانی را در همین چارچوب بررسی کنند. هرجا لازم است اختیاری به استاندارها تفویض شود، این کار را میکنیم. وزارت نیرو پیشقدم خواهد شد و مطمئنم سایر دستگاههای ستادی نیز همکاری میکنند. سعی میکنیم با تمرکززدایی بیشتر به این مسائل بپردازیم. امیدواری من این است که در فضای جدیدی که متأثر از واحد دیدن آب است، موفقیتهایی بیش از گذشته داشته باشیم.
مبلغی که به حساب واریز شده چقدر است و صنعت این پول را از کجا تأمین خواهد کرد؟
بدون تردید این پول از محل سود صنعت تأمین میشود. درحالحاضر ارقام دقیق را در اختیار ندارم اما اگر فولادهای ما از صدها کیلومتر دورتر، آب شیرین و منتقل کنند، بهازای هر مترمکعب باید ١٠هزار تومان، هزینه پرداخت کنند.
با این پیشنهاد شما برای مشارکت در طرحهای صرفهجویی آب بخش صنعت چقدر هزینه خواهد کرد؟
ما وارد رقم نشدیم. سازوکار قیمتگذاری، چارچوبهای خاص خودش را دارد. درحالحاضر برای هر مترمکعب آب شیرین، بخش صنعت هزار تومان پرداخت میکند. اینکه از محل سودهای خوبی که دارند و امیدواریم این سودها سرشارتر شود، مبالغی را صرف مشارکت برای پایدارکردن آبی که خود نیاز دارند، بکنند، کار معقولی است. خوشبختانه مدیران صنایع بزرگ ما در اصفهان کاملا با این قضیه همراهی داشتند. ما تعداد زیادی واحد صنعتی داریم. در این طرح حدود ١٥ تا ١٦ واحد که مصارف بالای صد هزار مترمکعب دارند، مشارکت میکنند. در صورت اجرائیشدن این طرحها، امیدواریم در سالهای آتی حتی اگر کمآبی مستمر باشد، دغدغهای برای تأمین شغل نداشته باشیم.
حتی با وجود افزایش جمعیت هم میتوانیم آب مورد نیاز را تأمین کنیم؟
افزایش جمعیت در همه جای کشور وجود دارد. من اعتقادم این است که اگر همدیگر را کمک کنیم و از حالت بدمصرفی فعلی کمی فاصله بگیریم، میتوانیم با آب موجود در کشور جمعیت خودمان را هم اداره کنیم.
منظور مدیریتکردن جمعیت فعلی است؟
بله، جمعیتی را که رشد معقول خودش را دارد، میتوان مدیریت کرد. قرار نیست که همیشه ما سالهای کاملا خشک داشته باشیم. از این وضعیت فاصله میگیریم. اگر برای پسابها برنامهریزی کنیم، پسابها را تصفیه کنیم و در صنعت از آن استفاده کنیم؛ به مطمئنترین آب برای صنعت دست خواهیم یافت.
شایعهای بین مردم وجود دارد و آن این است که خط لوله انتقال یزد باعث شده سطح سفره آبهای زیرزمینی در یزد بالا بیاید. این شایعه درست است؟
نه، اینها بحثهای منطقدار و علمی نیست. هرکسی هم سؤال برایش در این زمینهها مطرح است، میتواند طرح کند. نکتهای که همه ما جدا از مسئولیتی که داریم، باید متوجه آن باشیم، این است که موضوع آب ظرفیت بالایی از جنبههای مختلف دارد. بهایندلیل هم هست که میگویند مدلی که کشورها در مناطق خشک برای مدیریت منابع آب انتخاب میکنند، معرف سطح توسعهیافتگیشان است. موضوع آب این ظرفیت را دارد که یک کشور را با انتخاب روشهای صحیح، به سمت توسعهیافتگی ببرد و هم این ظرفیت در آن هست که کشوری را به سمت قهقرا و عقبگرد بکشاند. اگر بناست کمآبی را زمینهای بدانیم که تنازعات در این محیط رشد بکند و موضوع کمآبی را دستمایه اختلافنظرهای سیاسی و... قرار دهیم، هر روز میتوان نه یک شایعه، بلکه دهها شایعه ساخت و تولید کرد و آن را در فضای حقیقی، مجازی، نوشتاری، گفتاری و دیداری پخش کرد. چون موضوع آب، موضوع حساسی است و با آحاد زنده کره زمین ارتباط دارد، با این شایعات میتوان حساسیتها را هم اندازهگیری کرد؛ اما در جامعهای که از سطح خوبی از آگاهی برخوردار است، کمآبی و عطش را هم میتوان به وسیله و ابزاری برای پیشرفت و توسعه تبدیل کرد. ما خشکسالی را میتوانیم فرصتی بدانیم که به ما این مجال را میدهد که مقداری به شیوه مصرف خود بیشتر نگاه کنیم. رسانههای ما کنار همه سؤالات میتوانند این سؤالات را هم مطرح کنند که آیا ما از این آب در جای خود استفاده میکنیم؟ آیا آنجا که باید بکاریم، میکاریم؟ آیا جایی که باید کشت کنیم، کشت میکنیم؟ آیا صنعت در جای خود مستقر است؟
لطفا پاسخ سؤالات خود را هم اعلام کنید.
بحث بر سر این است که تشریک مساعی در حل مسئله داشته باشیم. اگر همه دادستان شویم، متهم در کشور کم میآوریم. اگر مدام قرار باشد که جامعه را با سؤالاتی از موضعی که جوابش را هم نداریم، درگیر کنیم، مسیر درستی را در پیش نگرفتهایم. ما باید به پرسشها جهت دهیم. باید آگاهی بدهیم. باید مثالهای موفق بهثمررسیده در دنیا را پیدا کنیم. کسانی از ما که نقش و مسئولیت افزایش آگاهیهای مردم را برعهده دارند، باید سطح مطالعات خود را توسعه دهند.
باید سعی کنند به زبانهای دنیا مسلط شوند. بروند ببینند در آفریقایی که یک تلقی عمومی از آن، این است که عقب افتاده است، وضعیت مدیریت آب چگونه است. در برخی کشورهای اروپایی هم نمیتوان سراغ مناسبات آبی رایج در آفریقا را گرفت. باید ببینیم که چگونه آنها به این سطح از آگاهی و شعور رسیدهاند که توانستهاند در کنار دریاچهای که بین هشت تا ٩ کشور مشترک است، زندگی کنند و از مواهب و امتیازات آن بهرهمند شوند؛ حتی کمترین تنازعی نداشته باشند. ببینیم در نقاط خشک دنیا و رودخانههای دنیا وضعیت چگونه است. امیدوارم با ظرفیت بالای منابع انسانی، بهویژه در جامعه رسانهای ما، روزهای بهتری در پیشرو داشته باشیم.
قرار بود در پروژه کوهرنگ سه، تجدیدنظر شود. وضعیت این طرح درحالحاضر چگونه است؟
من چنین قراری نگذاشتهام که در کوهرنگ سه تجدیدنظر کنم؛ اما هر قراری که وجود داشته و سازمان برنامه و بودجه بهعنوان دستگاه مسئول که برنامهها را نهایی و امضا میکند، آن را تأیید کند، حتما به این قرارها پایبند هستیم.
امکان دائمیشدن زایندهرود وجود دارد؟
از سالهای خشک که باید انشاءالله فاصله بگیریم. قطعا اگر بیشتر به مسئله کنترل مصارف بپردازیم و محدوده حوضههای آبریز را بهعنوان اصلیترین قلمرو مدیریت منابع آب به رسمیت شناخته و سازوکارها را مورد توجه قرار دهیم، امیدواریم که زایندهرود هم به طراوت و شادابی سابق بازگردد.