به گزارش خبرگو ،با این حال این گزارش به پیشبینی وضعیت عرضه و تقاضای انرژیهای مختلف امریکا در 48ماه آینده میپردازد و البته نگاهی هم به مسیر پیشرو تا سال 2050 دارد. این گزارش که گزارش رسمی دولت ایالات متحده در حوزه انرژی محسوب میشود، برآوردها و پیشبینیهای خود را درباره میزان مصرف و تولید انرژیهای مختلف امریکا در 32 سال آینده ارائه کرده و آثار متغیرهای داخلی و خارجی را بر آنها سنجیده است. در گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا، یک «سناریو پایه» در نظر گرفته شده که در آن فرض میشود هیچ تغییر اساسی در محیط بینالمللی، بازارها و سیاستهای دولتها اتفاق نخواهد افتاد و 32سال آینده نیز امتداد امروز خواهد بود.
سناریوهای فرعی مختلفی بر اساس تغییرات احتمالی در رشد اقتصادی کلان، قیمتهای جهانی نفت، پیشرفتهای فناوری و سیاستهای انرژی معرفی شدهاند. بر اساس این سناریوها، اگر بیشترین رشد اقتصادی برآوردی برای امریکا (2.6درصد سالانه) محقق شود، میزان مصرف کل انرژی در این کشور در سال 2050، حدود 28درصد بیش از سال 2017 خواهد بود. این رقم به معنای آن است که میزان مصرف انرژی در هر سال به میزان 0.7درصد افزایش مییابد. اما در بدبینانهترین سناریو (میانگین رشد اقتصادی 1.5 درصد در سال برای امریکا)، میزان مصرف کنونی انرژی تا سال 2050 تقریبا ثابت خواهد ماند. در سایر سناریوها که وضعیتی بینابین دارند (رشد اقتصادی 2 درصدی در هر سال)، میزان مصرف انرژی در دوره اشاره شده با رشدی متوسط (به اندازه رشد مصرف تجربه شده از سال 1990 تاکنون) و حدود 13 تا 15 درصد افزایش خواهد یافت.
اما برجستهترین تغییری که در وضعیت انرژی مصرفی امریکا اتفاق افتاد، تغییر بنیادین سبد انرژی است. در سناریو پایه، میزان مصرف نفت و سایر سوختهای مایع تا سال 2050 تقریبا ثابت باقی خواهد ماند. این وضعیت در انرژیهای هستهیی و برقابی هم مشاهده خواهد شد، اما مصرف زغالسنگ با کاهش همراه خواهد بود. در این میان، میزان افزایش مصرف گاز طبیعی و انرژیهای تجدیدپذیر به شدت زیاد خواهد بود. بهطوری که مصرف گاز در سال 2050 تقریبا 31درصد بیش از مصرف کنونی آن خواهد شد. اما افزایش مصرف انرژیهای تجدیدپذیر از این میزان هم فراتر خواهد رفت و تا 32سال آینده میزان آن حدود دوبرابر اکنون خواهد شد. نکته قابل توجه آن است که افزایش چشمگیر در مصرف گاز طبیعی و انرژیهای تجدیدپذیر به همراه کاهش مصرف زغالسنگ در حالی است که سیاستهای کنونی دولت امریکا بر خلاف این روندهاست. از اینرو اگر این سیاستها پیش از سال 2050 تغییر کنند (موضوعی که تقریبا قطعی به نظر میرسد) احتمالا تغییر سبد مصرف انرژی امریکا، بسیار بنیادینتر از این خواهد شد.
بر اساس این گزارش، رشد تولید انرژی امریکا بستگی به عوامل مختلفی مانند فناوریها، منابع زیرزمینی کافی و شرایط بازار دارد. اما در سناریو پایه و محتملتر، میزان تولید انرژی امریکا از سال 2017 تا 2050میلادی حدود 31درصد افزایش خواهد داشت که بیشترین نقش را در این افزایش، انرژیهای تجدیدپذیر بازی خواهند کرد. با این حال در انرژیهای برقابی، گاز طبیعی و نفت خام هم این کشور، احتمالا افزایش تولید را تجربه خواهد کرد. البته افزایش تولید نفت خام امریکا تنها در 15سال نخست دوره مورد بررسی و مشاهده خواهد شد.
در هر صورت با ادامه یافتن وضعیت کنونی، تولید نفت امریکا تنها تا حوالی سال 2020 یا 2021 به رشد جهشی خود ادامه خواهد داد و پس از آن تولید این کشور در همان سطح تثبیت خواهد شد. در چنین وضعیتی تولید گاز امریکا به روند صعودی خود ادامه و اختلاف خود را بهشدت با سایر انرژیهای تولیدی امریکا افزایش خواهد داد. به این صورت، در سال 2050 گاز طبیعی با 39درصد، نفت خام و میعانات با 23درصد و انرژیهای تجدیدپذیر و زغالسنگ هر یک با حدود 15درصد مهمترین انرژیهای تولیدی امریکا خواهند بود. انرژیهای بادی و خورشیدی بیشترین سهم را در افزایش انرژیهای تجدیدپذیر تولیدی تا سال 2050 خواهند داشت و 64درصد از رشد تولیدات برق این دوره را به خود اختصاص میدهند.
در سناریو پایه اداره اطلاعات انرژی، تولید نفت خام امریکا در سال 2018 از رکورد 9.6 میلیون بشکه در روز ثبت شده در سال 1970 گذر خواهد کرد و در همین سال به محدوده روزانه 11.5 تا 11.9میلیون بشکه خواهد رسید. با توجه به منابع فراوان شیل در امریکا این سطح از تولیدات تا سال 2050 باقی خواهد ماند.
اما مهمترین و برجستهترین بخش گزارش اداره اطلاعات انرژی امریکا، بخش تراز تجاری انرژی امریکاست. این گزارش با بررسی 7سناریو نتیجهگیری کرده که تنها در 2حالت است که امریکا نخواهد، توانست تبدیل به یک صادرکننده خالص (با تراز تجاری مثبت) نفت و گاز در جهان شود. یکی از این دو سناریو بدبینانه زمانی است که قیمت نفت، بسیار پایین بیاید و تولید نفت و گاز را غیراقتصادی کند. در این سناریو، پایینترین قیمت احتمالی نفت خام یعنی 52دلار در هر بشکه برنت (با پایه دلار 2017) در نظر گرفته شده است. سناریو دیگری که امریکا نخواهد توانست خود را به عنوان یک صادرکننده خالص نفت خام مطرح کند، در حالتی رقم خواهد خورد که سطح منابع نفت و گاز این کشور کاهش یافته یا فناوریهای مورد نیاز برای استخراج اقتصادی نفت و گاز توسعه نیافته باشد.
در هر صورت در سناریو پایه و محتملتر بررسی شده، امریکا در سال 2022 به صادرکننده خالص انرژی تبدیل خواهد شد و در 3 سناریو خوشبینانه دیگر پیش از سال 2022، تراز تجاری انرژی خود را مثبت خواهد کرد. یکی از این سناریوها، جهش قیمت نفت خام به بالاترین سطح ممکن (229 دلار برای هر بشکه نفت برنت) است که باعث میشود در همین سال 2018 امریکا تبدیل به صادرکننده خالص انرژی شود. بهترین شرایط برای امریکا زمانی است که منابع نفت و گاز کافی، وضعیت زمینشناسی مناسب، فناوریهای فراوان و پیشرفته در دسترس و قیمتهای جهانی نفت هم بالا باشند. در صورتی که قیمت نفت در بالاترین سطوح قابل دستیابی خود باشد (229 دلار در هر بشکه برنت) پیش از رسیدن به سال 2038، تمام شرایط به نفع تولیدکنندگان نفت امریکایی پیش خواهد رفت. در چنین شرایطی، نه تنها تولیدات نفت امریکا به بیشترین سطح خواهد رسید، مصرف داخلی این کشور هم در پی قیمتهای زیاد سقوط خواهد کرد و نفت ب یشتری برای صادرات باقی خواهد ماند. این سخن به معنای آن است که علاوه بر کاهش مصرف انرژی به ازای هر واحد تولید اقتصادی، سبد انرژی هم تغییر کرده و انرژیهای دیگری جایگزین نفت میشوند. این تغییرات به قدری قابل ملاحظه خواهند بود که انتظار میرود میزان مصرف نفت و فرآوردههای نفتی امریکا در سال 2050 از پیک مصرف ثبت شده در سال 2004 نیز کمتر باشد؛ آن هم در شرایطی که رشد جمعیت امریکا و رشد اقتصادی آن ادامه خواهد یافت. به این صورت انتظار میرود که امریکا از سال 2029 تا 2045 حتی در زمینه نفت خام هم تبدیل به یک صادرکننده نسبی شود. در چنین شرایطی، 5 درصد از تولیدات نفت خام امریکا راهی بازارهای جهانی خواهد شد.
در هر صورت حتی اگر ایالات متحده تبدیل به صادرکننده خالص انرژی نیز شود، صادرات و واردات آن ادامه خواهد یافت. نفت خام و فرآوردههای مرتبط آن، همچنان به این کشور وارد خواهد شد. برق هم تقریبا مانند گذشته، همچنان بدون صادرات و واردات قابل توجه ادامه خواهد یافت و امریکا ضمن خودکفایی در تولید برق، صادراتی هم در این زمینه نخواهد داشت. به این صورت صادرات انرژی امریکا به زغالسنگ و گاز طبیعی محدود خواهد بود.
براساس گزارش اداره اطلاعات انرژی امریکا، با آنکه تا سال 2050 انتظار میرود که جمعیت این کشور افزایش یابد و تولید اقتصادی سرانه آن هم به روند صعودی خود ادامه دهد، هم از شدت انرژی مصرفی بر اساس میزان تولید اقتصادی و هم از میزان آلایندگیهای هر واحد انرژی مصرفی کاسته خواهد شد. این روندها به دلیل افزایش کارایی انرژی، بهبود اقتصاد سوخت و تغییرات ساختاری در اقتصاد تمام بخشهای امریکا اتفاق خواهد افتاد. در این میان، با توجه به تغییر سبد انرژی مصرفی امریکا و حرکت به سمت انرژیهای پاکتر، جای تعجبی ندارد که از میزان گازهای گلخانهیی تولیدی براساس هر واحد انرژی مصرفی کاسته خواهد شد. در سناریو پایه، انتظار میرود که شدت انرژی و شدت کربن، در سال 2050 امریکا به ترتیب 42درصد و 9درصد پایینتر از میزان آن در سال 2017 باشد. این شرایط در حالی است که همین قوانین و مقررات کنونی امریکا تا 32 سال دیگر پابرجا بمانند.
موضوع دیگری که در گزارش اداره اطلاعات انرژی امریکا مورد توجه قرار گرفته، آن است که با وجود اثرگذاری شدید شرایط بازار و قیمتهای نفت و گاز بر وضعیت تولید آینده امریکا، میزان منابع و وضعیت فناوریها بیشترین اثرگذاری را خواهند داشت. بر این اساس امریکا برای آنکه به روند صعودی تولیدات خود ادامه دهد، نیازمند این است که منابع جدید و قابل اتکایی کشف کرده و فناوریهای خود را هم برای مدیریت هزینهها و افزایش ضریب بازیافت منابع خود توسعه دهد.