رویای یک لقمه نان ارزان!

آمار تورم سال 96 نشان می‌دهد که خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها رتبه اول را در گرانی به خود اختصاص داده‌اند. این وضعیت را زمانی که در خیابان قدم می‌زنید به خوبی می‌توانید مشاهده کنید.

به گزارش خبرگو ،البته این موضوع را سرپرستان خانوارها به خوبی درک می‌کنند. سفره ایرانی روز به روز کوچک و کوچک‌تر می‌شود و مسئولان هر روز نرخ تورم را تک رقمی اعلام می‌کنند . در خصوص رشد اقتصادی نیز به گفته رییس کل بانک مرکزی 8 ماه پیاپی در رشد اقتصادی به‌سر می‌بریم، دوم اینکه در مسیر کنترل تورم 9.5درصدی هم افراط نکرده‌ایم، این در حالی است که نرخ تورم در دنیا حدود 5 درصد است .

به اعتقاد سیف انضباط لازم در خصوص اقتصاد اعمال شده است. در این میان اما مساله‌ای که همچون باری روی دوش اقشار متوسط و پایین جامعه سنگینی می‌کند مربوط به اقلام و کالاهای اساسی سبد خانوار است که روز به روز در حال افزایش قیمت به هر بهانه‌ای است. یک روز قیمت تخم مرغ و روز دیگر قیمت گوشت در روند گرانی‌ها قرار می‌گیرد و به اوج خود می‌رسد. در این میان برخی مواد غذایی در سبد غذایی خانوار در خطر قرار می‌گیرد و سرانجام حذف می‌شود. این موضوع می‌تواند تهدیدی برای سلامتی افراد جامعه نیز به حساب بیاید. هر بار مسئولان دلیل افزایش قیمت کالاها را یک اتفاق مطرح می‌کنند؛ کاهش واردات، آنفلونزای مرغی، وجود دلالان و واسطه‌گران در بازار و... از جمله دلایلی به شمار می‌آید که بارها از زبان مسئولان مربوطه شنیده شده است. نوسانات اخیر بازار ارز هم به خوبی نشان داد که ارزش پول ملی روز به روز در حال ریزش است. به گفته نمایندگان مجلس، تیم اقتصادی دولت نیز هنوز برنامه اقتصادی مشخصی برای این وضعیت ندارند.

گران‌ترین‌ها در نرخ تورم

اما با نگاهی به جزییات نرخ تورم در سال گذشته می‌بینیم میزان تورم خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در سال گذشته 4 درصد بیش از تورم عمومی کشور بوده است. بالاتر بودن نرخ تورم در بخش خوراکی‌ها سبب شده است فشار تورمی بر دهک‌های پایین درآمدی همواره بیش از دهک های بالای درآمدی باشد چرا که نیاز به غذا و مسکن، از جمله نیازهایی غیر قابل تعویق در سبد خانوار محسوب می‌شود. براساس این گزارش مرکز آمار ایران در گزارشی مبسوط میزان تورم گروه خوراکی و آشامیدنی را برابر با 12.3 درصد برآورد کرده، این در حالی است که نرخ تورم عمومی در کشور برابر با 8.2درصد بوده است. ضریب اهمیت بخش خوراکی و آشامیدنی در سبد خانوار برابر 26.6 درصد برآورد می شود که این رقم نشان دهنده اهمیت تورم در این حوزه است. براساس این گزارش پس از گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها تورم مترتب بر بخش آموزش بالاترین رتبه را از آن خود کرده است. میزان تورم در این بخش 11.3 درصد برآورد می شود. تورم در ایران به دلیل دیرپایی، مشکلات ساختاری متعددی را متوجه اقتصاد ایران کرده است. نرخ تورم ایران در چهار دهه گذشته اغلب دو رقمی بوده است، اما از ابتدای فعالیت دولت یازدهم مهار تورم در دستور کار قرار گرفت. این وضعیت سبب شد نرخ تورم در سال های 93 تا 96 روندی کاهشی را تجربه کند و در شرایط کنونی دو سالی است اقتصادی ایران تورم تک رقمی را شاهد است. امابه گفته کارشناسان اقتصادی هنوز تورم تک رقمی بر سر سفره‌های مردم دیده نمی‌شود و هر روز شاهد گرانی‌های سرسام آور هستیم. به طوری که گاهی حتی به شکل لحظه‌ای قیمت کالاهای اساسی به شکل چشمگیری افزایش قیمت پیدا می‌کند. به اعتقاد برخی این اتفاق هیچ توجیه اقتصادی نمی‌تواند داشته باشد. برآوردها نشان می‌دهد یکی از مهم‌ترین دلایل دیرپایی تورم نبود انضباط مالی است و وابستگی به نفت از مهم‌ترین دلایل بروز این وضعیت است.

تورم سال 96

آمار 6 ماهه ابتدای سال 96 نشان می‌دهد که بانک مرکزی با انتشار گزارشی نرخ تورم در شهریورماه را تک‌رقمی و با رقم ۹.۹ درصد اعلام کرده است. از طرفی مرکز آمار نیز نرخ تورم شهریور 96 را ۸ درصد اعلام کرده بود. این آمارهای عجیب دولتی‌ها درخصوص تک رقمی شدن نرخ تورم در حالی مطرح شد که قیمت مواد غذایی در این زمان سر به فلک کشیده بود. آن زمان کار به جایی رسیده که محمد شریعتمداری وزیر صنعت از دستور حسن روحانی برای بررسی علل گرانی بیش از ۲۰ درصدی برخی کالاهای اساسی سخن گفت. به هر حال، آمارها نشان می‌دهد در یک سال اخیر قیمت بسیاری از مواد غذایی به طور افسار گسیخته افزایش پیدا کرده که رکورددار آن بادمجان، پیاز و نارنگی که به ترتیب ۹۷ درصد، ۵۹ درصد و ۵۸ درصد گران شدند، اما اکنون می‌بینیم که قیمت کالاهای اساسی خصوصا اقلامی مانند،‌گوشت، تخم مرغ، برنج و لبنیات سیر صعودی به خود گرفته‌اند. به طوری که برخی دیگر توان خرید برخی کالاها را ندارند.

گرانی در سایر کشورهای به یکباره نیست

حال پس از نشان دادن وضعیت تورم در ایران، نگاهی به وضعیت اقتصادی برخی کشورهای خارجی مانند کانادا، آمریکا و آلمان انداختیم و وضعیت نرخ تورم و مخارج مربوط به مواد غذایی و کالاهای اساسی را از شهروندان این کشورها جویا شده‌ایم. یکی از شهروندان کانادایی که ایرانی تبار است در خصوص وضعیت اقتصادی در این کشور می‌گوید: در کانادا افزایش قیمت وجود دارد اما مانند ایران نیست که به یکباره افزایش شدید اعمال شود. در اینجا رکود اقتصادی و بیکاری نیز وجود دارد اما از آنجایی که دولت اجازه عبور نرخ تورم از 4 درصد را نمی‌دهد مردم برای خرید اقلام اساسی خود با مشکل جدی مواجه نمی‌شوند. به گفته یکی از شهروندان آمریکایی نیز مواد غذایی براساس رفاه مردم، قیمت بسیار ارزان و مناسبی دارد. این موضوع بنابر دلایلی بر کشور حاکم است. اول اینکه تمام سوپرمارکت‌ها به بزرگی‌ هایپر استارها هستند و به این خاطر که بیزنس‌های محلی به دلیل نظام سرمایه‌داری توان رقابت ندارند و ایجاد و توسعه پیدا نمی‌کنند. از سوی دیگر نظام سرمایه‌داری با رقابتی که ایجاد می‌کند،‌ موجب می‌شود تمام فروشگاه‌ها‌ی مواد غذایی(از گوشت گرفته تا میوه و سبزیجات) مدام در حراج باشند. به این ترتیب این اتفاق اجازه نمی‌دهد که به یکباره تمام اقلام گران شود. ممکن است برای مثال گردو 16 دلار باشد و هفته بعد به ۶ دلار برسد،‌ به این شکل می‌توان صبر کرد تا حراج شود.

مخارج ماهانه مواد غذایی یک دهم درآمد

به گفته این شهروند موضوع جالب دیگر این است که اینجا همه محصولات با کیفیت‌های مختلف عرضه می‌شود و تمام افراد، حتی آن‌هایی که توان خرید بسیار پایینی دارند می‌توانند آن محصول را با کیفیت کمی پایین‌تر خریداری کنند؛ البته باز هم کیفیت خوب است و هیچ‌وقت زیر استاندارد نیست. اینجا حتی فروشگاه‌هایی به اسم ۹۹ سنتی وجود دارد که همه محصولات در آن از نان گرفته تا زیتون، تخم مرغ، میوه و خیلی چیزهای دیگر را می‌توان با 99 سنت خریداری کرد. کیفیت برخی محصولات نیز مشابه سایر فروشگاه‌هاست و تمام محصولات آن دارای استاندارد لازم است. به طور مثال یک فرد بی‌خانمان و فقیر با 4 تا 5 دلار می‌تواند در روز نان، تخم مرغ و میوه خود را فراهم سازد و گرسنه نماند. بنابراین هر آمریکایی که درآمد حداقلی داشته باشه می‌تواند سبد غذایی مناسبی داشته باشد. نرخ تورم وگرانی اقلام اساسی در اینجا مانند ایران نیست. رقابت بیش از هر چیز در بازار موادغذایی حکم فرماست و فروشگاه‌ها سعی می‌کنند اجناس خود را به ارزان‌ترین قیمتی که می‌توانند به فروش برسانند تا مشتری‌های بیشتری جذب کنند. اینجا تورم در سفره خانوارها ملموس نیست؛ اکنون من حدود ۴‌سال در آمریکا زندگی می‌کنیم و هیچ تغییری در قیمت مواد غذایی احساس نکردم. از طرفی برای خانواده‌های کم درآمد نیز بسته‌ای به اسم فود استمپ یا ووچر خرید مواد غذایی از سوی دولت در نظر گرفته می‌شود که این بسته نسبت به تعداد خانوار یا درآمد آن‌ها متغیر است. این بسته برای هر نفرمعادل مبلغی نزدیک به ۲۰۰ دلار در هر ماه است که مبلغ بسیار خوبی است. بنا بر این تفاسیر اگر بخواهیم مخارج مربوط به مواد غذایی را به نسبت دستمزد آن‌ها بسنجیم؛ می‌توانیم یک خانواده دو نفره را در نظر بگیریم که ماهانه ۶۰۰۰ تا۱۰.۰۰۰ دلار درآمد(با حذف مالیات، بیمه و...) دارند. اگر این خانواده از بهترین فروشگاه‌ها خرید کنند و مواد غذایی خوبی را تهیه کنند خرج ماهانه آن‌ها ۵۰۰‌تا۶۰۰‌دلار برآورد می‌شود. اگر چند وعده را هم در رستوران‌ها غذا بخورند، شاید خرج ماهانه مواد غذایی و خورد و خوراک آن‌ها به ۷۰۰ تا۸۰۰ دلار در ماه برسد. گفتنی است که در حال حاضر حداقل حقوق در آمریکا 1,760 دلار است. این در حالی است که اگر در ایران متوسط درآمد یک خانواده دو نفره را حدود 2 میلیون و 400 تومان در نظر بگیریم حدود یک سوم این درآمد باید صرف هزینه‌های مربوط به مواد غذایی شود.

تفاوت قیمت 4 برابری محصولات ارگانیک

یکی از شهروندان آلمانی که اکنون در این کشور دانشجو است در خصوص میزان مخارج مربوط به مواد غذایی می‌گوید: تفاوت قیمتی بسیاری میان محصولات ارگانیک(بایو) و غیر ارگانیک وجود دارد. برای مثال محصولاتی که در فروشگاه‌های زنجیره‌ای به فروش می‌رسد قیمت بسیار مناسب‌تری دارد. به طور مثال گوشتی که از قصابی محل خرید می‌کنید 4 برابر گران تر از گوشتی است که به شکل بسته بندی در فروشگاه‌های زنجیره‌ای به فروش می‌رسد. در کشورهای پیشرفته و اروپایی افرادی که سبک زندگی اخلاقی دارند، ترجیح می‌دهند محصولات غذایی مورد نیاز خود را به صورت محلی تهیه و حتی 3 تا 4برابر بیشتر هزینه کنند. به این خاطر که حقوق مصرف‌کننده، تولیدکننده و کارگران در محصولاتی که در منطقه محل سکونت افراد تولید شده، رعایت می‌شود. همچنین آب کمتر، پلاستیک کمتری مصرف کرده و براساس اصول حقوقی و زیست محیطی تولید می‌شوند. تمام این موارد در محصولاتی که برند بایو دارند رعایت شده است. این محصولات مواد افزودنی کمتری داشته و سالم‌تر هستند، اما محصولاتی که در فروشگاه‌های زنجیره‌ای فروخته می‌شود، قیمت پایین تری دارد اما هیچ کدام از این مسائل رعایت نمی‌شود. با این حال شرایط خوبی برای افرادی با درآمد پایین فراهم شده تا موادغذایی مورد نیاز خود را با هزینه بسیار پایین به دست آورند. بنابراین مهیا کردن کالاهای اساسی برای اقشار کم درآمد دغدغه بزرگی به حساب نمی‌آید. از سوی دیگر این فروشگاه‌ها از سوی دولت تعطیل نمی‌شود به این دلیل که از بخش عمده‌ جامعه که توانایی پرداخت بهایی کلان برای کالاهای اساسی ندارند، حمایت می‌شود. من در هلند نیز زندگی کرده‌ام. به این ترتیب افرادی که در آلمان و هلند درآمد بسیار پایین و شغل پاره وقت دارند، به راحتی می‌توانند از عهده پرداخت مواد اولیه غذایی و حتی پوشاک برآیند. من که دانشجو هستم کمترین دغدغه من تهیه کالاهای اساسی است به این خاطرکه در دسترس بوده و قیمت مناسب و پایینی دارد.

اصلاح شده سه شنبه, 11 ارديبهشت 1397 04:44

خبرگو
تازه ترین اخبار ایران و جهان

 

تصاویر

Top