به گزارش خبرگو ،محمدرضا ثلاث در سومین جلسه رسیدگی به اتهاماتش در پاسخ به سؤال قاضی مبنی بر اینکه آیا اتهامات وارده را قبول دارید؟ گفت: خیر قبول ندارم.
وی خطاب به رئیس دادگاه گفت: من محمدرضا ثلاث از علاقهمندان فقرا هستم، ما به منظور حمایت از یکی از بزرگان خود و دوستانمان در پاسداران تجمع کرده بودیم که ناجا با باطوم شروع به زدن ما کرد؛ به طوری که سر من ۱۷ بخیه خورد.
متهم حادثه پاسداران اظهار داشت: اتوبوس محل خوابگاه ما بود و ما مالک آن را نمیشناختیم. حدود هزار نفر اُتراق کرده بودیم که بزرگ ما که قرار بود او را هم بگیرند، به ما گفت بروید؛ ما چند نفر ماندیم که کسانی که از شهرستان آمدند را راه بیندازیم.
وی در خصوص حمله به مأموران ناجا با اتوبوس گفت: من وقتی به سمت آنها حرکت کردم، به آنها چراغ دادم؛ حتی بوق هم زدم. قبلاً هم در پایگاه پلیس گفته بودم که عمداً این کار را نکردم، اما آنها دستان شکسته من را گرفتند و شروع به زدن من کردند.
ثلاث با اشاره به اینکه نیت من کشتن مأموران ناجا نبود، افزود: من به حرکت خود ادامه دادم چون نمیخواستم اینها بیایند و ما را بزنند، الان هم از خدا طلب بخشش برای خودم میخواهم.
بارها پرسیدم کِی مرا اعدام میکنند؟
راننده اتوبوس حادثه پاسداران با اشاره به اینکه من عاشق اعدام هستم، گفت: بارها از بازپرس پرسیدم که کِی من را اعدام میکنند، چون عاشق اعدام هستم و از این زندگی خسته شدم. در ضمن ما نرفته بودیم آدم بکشیم، بلکه برای تعصب مولایمان رفته بودیم و به همین دلیل وجدانم آسوده است.
وی با طرح این ادعا که برای جنگ و کشتن نیامده بودیم، گفت: دوست ندارم به جامعه برگردم.
قاضی محمدی کشکولی خطاب به متهم گفت: حرفهای شما در این جلسه مغایر با دفاعیات گذشته شماست؛ چرا متفاوت صحبت میکنید که متهم پاسخ داد: اگر شما را هم جای من بگذارند، اینطور میگویید؛ شکایت ناجا را به کجا ببرم. من عمداً هیچ آدمی را نکشتم.
ثلاث در پاسخ به سؤال دیگر قاضی مبنی بر اینکه چرا اتوبوس را متوقف نکردید؟ گفت: چون ارادهام دست خودم نبود.
قاضی کشکولی در ادامه خطاب به دادگاه گفت: فیلمهایی از این حادثه موجود است اما چون دارای تصاویر غیرقابل پخش است، در دادگاه پخش نکردیم. همچنین آلات و ادوات قتاله که سر صحنه جرم کشف شده بود به دادگاه آورده شد. این ادوات شامل چوب،چماق،قمه،شمشیر و چاقوهای بزرگ بود.
در ادامه متهم در دفاع از خود گفت: من اصلاً این چند مأمور را ندیدم، اگر میدیدم حتماً میایستادم.
وی در واکنش به سخن قاضی مبنی بر اینکه پزشکی قانونی افزود: شما در آن لحظه سلامت روان داشتید، تأیید میکنید؟
متهم پاسخ داد: بله من از هیچ چیزی استفاده نکردم، البته چشمهایم ضعیف است و حتی خوب شما را هم نمیبینم.
ثلاث افزود: ما روی شیشههای اتوبوس نقاشیهای صلح و صفا کشیده بودیم چون همسایهها شاکی نشوند.
مغز شهدای پاسداران کف خیابان ریخته شده بود
گروهبان زارع،